به گزارش افق آنلاین، آرامآرام بحث کاندیداهای ریاستجمهوری انتخابات ۱۴۰۰ داغ میشود؛ آن هم در شرایطی که نه اصلاحطلبان تشکیلاتی درخور یافتهاند که خروجی تصمیمشان برای انتخابات آتی هماهنگ باشد و نه اصولگرایان در این زمینه به وحدت رویهای رسیدهاند که به اجماع آنها بر سر یک گزینه امیدوار بود. با این حال به نظر میرسد همانقدر که جریانها و احزاب کنشهای انتخاباتیشان را کلید زدهاند، سیاستمداران هم دیگر نمیتوانند تمایلشان برای حضور در این رقابت بزرگ و مهم را پنهان کنند و تلویحا اعلام آمادگی میکنند.
کاندیدای حزبی
«به دنبال کاندیدای حزبی هستیم.» این خبر را حسین نورانینژاد، سخنگوی حزب اتحاد ملت ایران در گفتوگو با ایسنا مطرح کرده است. حزب اتحاد ملت از جمله احزاب اصلاحطلبی بود که پس از استعفای عبدالجواد موسویلاری و محمدرضا عارف به عنوان نایب رییس و رییس شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان تاکید داشت که این شورا کارکرد خود را از دست داده و اصلاحطلبان باید به فکر تشکیلاتی دیگر با شکل و فرمی متفاوت باشند. حالا در نبود این تشکیلات منسجم که امیدی نیست تا چندماه آینده هم پا بگیرد، سخنگوی حزب اتحاد گفته که این حزب اصلاحطلب احتمالا با کاندیدای حزبی وارد انتخابات خواهد شد.
حسین نورانینژاد در این مصاحبه به خط و نشان جدید عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان در مورد احراز صلاحیتها واکنش نشان داده و گفته است: «با کاندیدای خودمان در انتخابات شرکت میکنیم؛ فعلا در حزب فقط صحبت شده کاندیدای حزبی خودمان را داشته باشیم و فعلا بنایی بر استفاده از کاندیدای نیابتی نداریم. »
پیش از این البته گفته شده بود که محسن صفاییفراهانی، محمدرضا خاتمی و مصطفی معین گزینههایی هستند که طیفی از اصلاحطلبان تمایل دارند، آنها کاندیدا شوند.
چنگی به دل نمیزنند
علاوه بر این گزینهها، نام اسحاق جهانگیری و محسن هاشمی نیز میان گمانهزنیهای انتخاباتی برای طیف دیگری از اصلاحطلبان به چشم میخورد اما در اردوگاه اصولگرایی تعداد اسامی و افرادی که سودای «پاستور» در سر دارند، همین اندازه و اندک نیست.
با این حال عباس آخوندی، وزیر راه پیشین که نام او نیز به عنوان کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری شنیده میشود، معتقد است هیچ کدام از اسامی مطرح شده چنگی به دل نمیزنند. او در گفتوگویی با خبرآنلاین تاکید دارد: «اینها هیچ کدام چنگی به دل نمیزنند؛ چون هیچ ایدهای برای اداره حکومت در این شرایط ندارند و قاعدتا اگر بخواهد در ۱۴۰۰ اتفاقی رخ دهد باید اجازه دهند که یک ایده جدید بیاید. سال ۷۶ بزرگترین اتفاقی که رخ داد این بود که یک ایده جدید آمد و آن ایده گفت که من میخواهم جامعه را بر مدل جامعه مدنی اداره کنم.»
البته آخوندی در پاسخ به این پرسش که چه ایدهای در حال حاضر میتواند توجه افکار عمومی را به خود جلب کند، توضیحاتی داده که گمانهها برای احتمال حضورش در انتخابات ریاستجمهوری را تقویت میکند.
آخوندی گفته «بحث «ایده ایران» را که خود من مطرح میکنم یک ایده جدید است. این ایده عناصر اقتصادی و سیاسی و امنیتی هم دارد. ایده ایران ایدهای است که بنیانهای معرفتی دارد و هم تجربه تاریخی در ایجاد نظم اجتماعی اعم از نظم سیاسی و امنیتی، اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و حتی دفاعی. مهم این است که از آن خوانش معاصر و جدید داشته باشیم.»
این اظهارات نشان میدهد که احتمالا باید منتظر نامنویسی آخوندی برای انتخابات پیشرو باشیم؛ شاید از اینرو است هیچ کدام از اسامی که به عنوان کاندیدا مطرح میشوند، چنگی به دل او نمیزنند.
مغضوب دوست و دشمن
شرایط در جناح راست هم دستکمی از جریان اصلاحطلبی ندارد. گزینهها متعدد است و طیفها مختلف و همین هم کار را برای انتخابات بعدی سخت کرده است. به خصوص که برخی تحلیلگران معتقدند مردم دیگر به برچسبهای اصولگرایی و اصلاحطلبی علقه و علاقهای ندارند که صرفا به کاندیداهای این جریانها رای دهند. فارغ از این به نظر میرسد رقابت در جریان اصولگرا کمی جدیتر و تنگاتنگ است؛ چراکه اخیرا پرویز فتاح، رییس بنیاد مستضعفان که از مدتها قبل، از او به عنوان گزینه اصولگرایان برای انتخابات نام برده میشد، بعد از یک برنامه تلویزیونی مغضوب دوست و دشمن شده است. او که در اعتراض به تصرف ملک بنیاد از چپ تا راست از سیاستمدار تا نظامی را نشانه گرفت با انتقاد بسیاری از دوستان اصولگرایش مواجه شد که شاید در سرنوشت او تاثیرگذار باشد. حسین شریعتمداری، مدیر مسوول روزنامه کیهان اخیرا در سرمقاله این روزنامه، فتاح را به باد نقد گرفته و نوشته بسیاری از اظهاراتش واقعیت نداشته و باعث شده نظام آماج تهمتهای ناروا قرار گیرد. او همچنین به موضع فتاح در مورد نیروهای نظامی ایراد دارد و معتقد است که فتاح طوری صحبت کرده که گویی ارتش و سپاه دشمن هستند.
علاوه بر او مهدی نصیری، سردبیر سابق کیهان نیز این اقدام فتاح را مشخصا انتخاباتی میداند که به توصیه مشاوران انتخاباتیاش تلاشی برای جلب و جذب آرای خاکستری بود، اما به تعبیر نصیری این شیوه به دو دلیل بهای این اقدام برای فتاح سنگین است. اول اینکه این روش دیگر برای جلب مردم کارایی ندارد و دوم آنکه از این پس حضور حداقلی نیز مقبول است. با نگاهی به مخالفان فتاح به نظر میرسد که او نهتنها با این افشاگری تلویزیونی، شانس خود را برای کاندیداتوری جریان اصولگرا تقویت نکرده که حالا با چالشهایی نیز مواجه شده است.