«حمید رزق» مدیر برنامههای سیاسی شبکه المسیره و تحلیلگر مسائل سیاسی یمن در یادداشت اختصاصی برای خبرگزاری تسنیم به بیان دیدگاههای خود درباره آخرین تحولات سیاسی، نظامی و میدانی یمن پرداخت که متن کامل این یادداشت در زیر می آید:
عربستان در یمن سردرگم مانده و دیدگاه روشنی در قبال آن ندارد واین سردرگمی به اندازه ای است که نمیتواند ابزارها و جیره خواران خود در جنگ یمن را وادار کند با سروسامان دادن خود و یکپارچه کردن جبهههای جنگ ماموریت نبرد در داخل یمن به نیابت از عربستان را ادامه دهند.
در این شرایط تلاش عربستان برای اعمال فشار بر دولت به اصطلاح مشروع منصور هادی و شورای انتقالی جنوب به منظور اجرای توافق ریاض، اهداف و ابعاد متعددی دارد.
به عبارت بهتر هدف نخست عربستان از این فشارها تلاش برای بستن صفحه درگیری و جنگ بین جیره خوارانی است که اکنون بر توان عربستان در کنترل اوضاع مناطق اشغالی تاثیر منفی داشتهاند و در نهایت به نوعی ناکامی و شکست در یمن را رقم زدهاند که عربستان مسئول آن است.
ادامه جنگ و نبود توافق بین نیروهای انتقالی و طرف موسوم به مشروعیت هادی و نیروهای جریان الاصلاح (اخوانیها) موجب وخیم تر شدن وضعیت انسانی و معیشتی وحتی امنیتی در استانهای اشغالی شده است به گونه ای که نارضایتی و خشم یمنیها نسبت به عربستان و کشورهای ائتلاف جنگ علیه یمن را افزایش داده است، ائتلافی که تصمیم جنگ علیه یمن و اشغال برخی استانهای آن را تحت عنوان عملیات “بازگشت امید” و کمک به ملت یمن به اجرا در آورد اما این تصمیم نتیجه فاجعه باری داشت و گرسنگی و هرج و مرجی را رقم زد که ریاض مسئول شماره یک آن است.
تلاش برای متحد کردن جیره خواران و مزدوران و یا شورای انتقالی و طرف موسوم به مشروعیت هادی (دولت وابسته به منصور هادی) در حالی است که جبهههای نظامی جیره خواران در استانهای مأرب و جوف با فروپاشی بزرگی روبه رو است. در این میان عربستان در تلاش برای متحد کردن آنان است تا از شکستهای بیشتر به ویژه در مأرب جلوگیری کند به این معنی که عربستان سخت نگران سقوط این استان به دست ارتش و کمیتههای مردمی است و تلاش دارد نیروها و طرفهای جنوبی را متقاعد کند که از نظر میدانی و نظامی در کنار جریان اصلاح و ارتش هادی و علی محسن که در رویارویی با نیروهای صنعا شرایط سختی پیدا کردهاند، متقاعد سازد.
اجرای توافق ریاض نیز در چارچوب تفاهم امارات و عربستان برای تقسیم استانهای جنوبی و ترسیم نقشه نفوذ خود جا دارد تا جایی که طرف موسوم به انتقالی در مناطق تحت نفوذ و اشغال امارات حضور داشته باشد و الاصلاح نیز در مناطق وابسته به عربستان یعنی استانهای شبوه و المهره و حضرموت مستقر باشند حال آنکه امارات استانهای عدن و ابین و لحج و سقطری و نیز جزایر مشرف به باب المندب را از آن خود میداند.
عربستان با سوق یافتن به سمت توافق ریاض در تلاش برای ایجاد جبهه سیاسی واحد است که در آن نیروهای جیره خوار جمع شوند تا زمینه هرگونه گفتوگوهای آینده با انصار الله و شورای عالی سیاسی یمن فراهم شود بر این اساس عربستان میکوشد با یک گروه از این جیره خواران وارد گفتگو شود تا حداقل انسجام لازم برای رویارویی با تیم گفتوگو در صنعاء را بدست آورد.
به طور خلاصه میتوان گفت که توافق ریاض عبارت از یک توافق ظاهری است که به معنی ادغام مجدد گروههای درگیر تحت لوای یک طرح و یا موجودیت واحد نیست زیرا همچنان شورای انتقالی خود را طرف مستقل و قدرت موازی میداند که در تلاش برای جدایی جنوب یمن تلاش میکند و همچنان طرف موسوم به مشروعیت هادی و الاصلاح ، شورای انتقالی را یک طرح خطرناک و کودتا میداند که وجود قدرت الاصلاح و هادی در مناطق جنوبی را تهدید میکند.
آنچه جریان دارد گذراندن وقت و رسیدن به مرحله مشخصی است که توافق ریاض در آن دوامی نخواهد داشت و به مرحله اجرای عملی و جدی نخواهد رسید و اندکی بعد رویارویی بار دیگر در عدن و ابین و لحج و سایر مناطق شعله ور میشود.
شکست نظامی عربستان در جبهه های شمالی موجب سردرگمی آن در جنوب شده و آن را به فشار بر امارات و ابزار آن واداشت تا اعلام جدایی را به تاخیر بیندازند تا مشروعیت دخالت در یمن از بین نرود و اگر فرض کنیم که عربستان در شمال شکست نمیخورد بیشک برای جدایی (جنوب یمن) چراغ سبز میداد و اهمیتی برای توافق ریاض قائل نمیشد و در صدد موفقیت آن برنمیآمد زیرا تقسیم یمن یکی از اهداف عربستان است و چیزی که این هدف را به تاخیر انداخت شکست در مأرب و جوف و سایر جبهههای شمالی بود تا جایی که ائتلاف جنگ علیه یمن به بقای جیره خواران به عنوان یک تن واحد برای رویارویی با انصار الله و نیروهای ملی در صنعاء نیازمند است.
از انگیزههای مهم دیگر تلاش عربستان برای اجرای توافق ریاض پیشی گرفتن بر روی کارآمدن بایدن و تلاش برای سروسامان دادن به معادله یمن است تا امکان مانور را برای رئیس جمهور جدید آمریکا به ویژه در خصوص توقف جنگ و یا هرگونه تعامل بینالمللی با انصار الله و شرکای آن به عنوان قدرت مطرح در یمن کاهش دهد، قدرتی که میتواند اوضاع را کنترل کند و تغییرات نظامی و سیاسی خود را به کرسی بنشاند.