ملیحه نصراللهی تاکید دارد نمایندگان بازنشستگان همه تلاش خود را صورت دادند اما این سازمان تامین اجتماعی بوده که خلف وعده کرد و همه قول و قرارها را زیر پا گذاشت.
به گزارش خبرنگار ایلنا، بازنشستگان تامین اجتماعی از احکام صادره در فروردین ماه رضایت ندارند و معتقدند هیچ یک از وعدههای پیشین محقق نشده است. قبل از صدور احکام، مدیرعامل سازمان وعده داده بود با افزایش حقوق و اجرای متناسبسازی، دریافتی بازنشستگان حداقلبگیر ۱۳۰ درصد افزایش خواهد یافت اما آیا این وعده اجرایی شده است؟
ملیحه نصراللهی (بازرس کانون عالی بازنشستگان کارگری کشور و نایب رئیس کانون بازنشستگان رشت) تاکید دارد نمایندگان بازنشستگان همه تلاش خود را صورت دادند اما این سازمان تامین اجتماعی بوده که خلف وعده کرد و همه قول و قرارها را زیر پا گذاشت.
خواستههای بازنشستگان در اصلاح احکام چیست؟ وعده دادهاند که احکام در اردیبهشت اصلاح میشود؛ چه آیتمهایی باید در این اصلاحات لحاظ شود تا بازنشستگان رضایت داشته باشند؟
مزایا به ۶۰ درصد بازنشستگان تعلق نمیگیرد چون فرزند تحت تکفل ندارند و اگر همسرشان فوت کند دیگر حق همسر هم نمیگیرند؛ این برای آقایان است، خانمها که اصلاً مزایا نمیگیرند.
امیدوارم در اردیبهشت ماه اصلاحات، واقعی باشد. برخلاف آنچه ادعا میکنند که کانون عالی در تنظیم فرمولها و صدور احکام دخالت داشته، باید بگویم آنچه در جلسات مطرح شد، فرایند دیگری بود و خروجی آن نباید این احکام میشد. به عنوان مثال، بحث افزایش مزایا را در مقوله رفع تبعیض با بازنشستگان کشوری و لشگری قرار داده و آن را جزو افزایش دریافتی بازنشستگان محسوب کردهاند درحالیکه این اصلاً منطقی نیست. مزایا شامل همه بازنشستگان نمیشود. من که یک خانم بازنشسته هستم و حق همسر به من تعلق نمیگیرد، از افزایش مزایا بهرهمند نمیشوم. در واقع درست عکس وعدههایی که داده بودند، عمل کردند. حدوداً ۶۰ درصد بازنشستگان کشور، فرزند تحت تکفل ندارند پس افزایش حق فرزند به آنها تعلق نمیگیرد. باید پرسید این مبالغی که برای پرداخت فروردین در نظر گرفته بودند و گفتند ۹ هزار میلیارد اعتبار منظور کردهایم، این اعتبار کجا رفت؟ خواسته اصلی این است که مستمری افزایش یابد نه اینکه مزایا را بالا ببرند. مزایا به ۶۰ درصد بازنشستگان تعلق نمیگیرد چون فرزند تحت تکفل ندارند و اگر همسرشان فوت کند دیگر حق همسر هم نمیگیرند؛ این برای آقایان است، خانمها که اصلاً مزایا نمیگیرند. اکثر فرزندان بازنشستگان ازدواج کردهاند و از تکفل آنها خارج شدهاند پس عملاً این افزایشی که مطرح کرده اند، روی هواست؛ منابع آن کجا میرود؟! ضمن اینکه بارها قول و وعدهی اجرای مرحله دوم متناسبسازی دادند که همه دستگاههای نظارتی هم آن را تایید کردند؛ مجلس تایید کرد و ۸۹ هزار میلیارد تومان اعتبار داد ولی عملاً در صدور احکام این را ندیدیم.
منظورتان متناسبسازی دور دوم است که اعتبار آن در بند (و) تبصره دو لایحه بودجه ۱۴۰۰ دیده شده؛ این متناسبسازی در احکام فروردین اصلاً نیامده است؟
در احکام نیامده است. اینقدر پیچ و واپیچ دادند به این قضیه که ما خودمان که در کانون عالی بودیم هم متوجه عملکردشان نشدیم؛ آنچه در عمل دیدیم با وعدههایی که داده بودند از زمین تا آسمان تفاوت داشت و همین امر موجب بروز نارضایتی گسترده بازنشستگان شده است.
حالا توقعتان از اصلاحات چیست؟ چطور باید اصلاحات صورت بگیرد تا این نارضایتی برطرف شود؟
ببینید ما خواستههایمان را مدون و کاملاً سیستماتیک در جلسات گفتهایم. برای نهادهای رسمی به صورت مکتوب اعلام کردهایم، هم به مجلس دادهایم هم به مدیرعامل سازمان و هم به شخص وزیر کار. خواستهها را در چند لحظه نمیشود گفت ولی واقعیت این است که اساس محاسباتشان اشتباه بوده؛ در احکام، مبنا را فروردین ۹۹ قرار دادهاند درحالیکه ما در مردادماه یک مرحله افزایش داشتهایم و این افزایش را انگار اصلاً ندیدهاند!
برای حداقل بگیران هم این معضل بوده یا فقط مشکل محدود به میانه بگیران است؟
برای حداقل بگیران هم همین مشکل بوده؛ برای آنها هم مستمری اسفندماه یعنی بعد از افزایش مرداد، مد نظر قرار نگرفته و حقوق فروردین سال قبل را مبنای افزایش قرار دادهاند. برای سطوح میانی مستمری بگیران هم این اشکال هست. این اشتباهِ محرز نمیدانم سهوی است یا عمدی؛ منطقی نیست که جناب وزیر ادعا میکنند که برنامه و سیستمی که محاسبه میکرده سهواً اشتباه کرده؛ مگر همچین چیزی میشود؟! پای هر رایانه ای، یک کاربر نشسته و این کاربر است که برنامه را به کامپیوتر میدهد؛ مگر میشود کامپیوتر خودش اشتباه کند الا اینکه برنامهای که به آن داده شده، از اساس اشتباه بوده؛ احتمال دیگری وجود ندارد.
بعد از صدور احکام، سازمان یک اطلاعیه صادر کرد که این اطلاعیه مورد اعتراض بازنشستگان قرار گرفت. در این اطلاعیه اعلام شده اصلاحات قرار است فقط برای میانه بگیران اعمال شود؛ پس حداقل بگیران چه میشوند؟!
همین هم مورد اعتراض است. قولی که داده بودند که مرحله دوم متناسبسازی در فرودین اجرایی میشود، انگار کلاً فراموش کردهاند! علامت سوال بزرگ اینجا هست: آن یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومانی که قرار بوده در حقوقها لحاظ شود، آخر کجا رفته؟!
همانی که اسفند به بازنشستگان دادند دیگر؟
آن پول را بابت چی دادند؛ آن رقم در حقوق فروردین کجا رفت؛ اینها سوالاتی است که مرتب بازنشستگان مطرح میکنند؛ الان درصد کمی از بازنشستگان سواد محاسباتی ندارند. خوشبختانه اکثر بازنشستگان ما افراد تحصیلکرده هستند. اینها خودشان مینشینند محاسبه میکنند و میبینند محاسبات آنها با وعدههای داده شده و با احکام صادر شده همخوانی ندارد. ما چهارشنبه در تهران جلسه کانون عالی بودیم. دیروقت پنج شنبه احکام روی سیستم واحد مستمریهای سازمان آمد. خیلیها از همان موقع شروع کردند به تماس گرفتن و ما مورد هجمه قرار گرفتیم. بازنشستگان واقعاً حق داشتند.
حالا چقدر امید دارید که اردیبهشت مشکلات حل شود و مابه التفاوت نیز پرداخت شود؟
من به شخصه با توجه به اینکه دفعات بسیار خلف وعده شده و مسبوق به سابقه است، خیلی خوشبین نیستم. قبل از هر چیز میخواهم بپرسم چرا اردیبهشت؟ اینهمه کارشناس محاسباتی سازمان دارد. چرا نباید یک روش درست را زودتر پیاده کنند که وعده اردیبهشت میدهند. اردیبهشت هم تا تکان بخوریم بحث انتخابات مطرح میشود. طبق سابقه قبلی، این دولت میرود و دولت بعدی که بیاید میگوید دولت قبلی وعده داده و به من مربوط نیست! الان بازنشستگان آتش زیر خاکستر هستند. ما در دل بازنشستگان هستیم و میبینیم. یکی از اشکالات عمده این است که چرا اردیبهشت؛ چرا در همین هفتههای جاری اصلاح نمیکند این فرایندهای معیوب را؟!
مدیرعامل سازمان اول وعده داد احکام ۲۴ساعته اصلاح میشود اما بعد نمیدانیم چه شد که اطلاعیه دادند و در آن وعده اردیبهشت را مطرح کردند.
در دنیای پیشرفته امروز و با این ابزارهای مدرن فناوری، سازمان نتواند قولهای خود را عملی کند و در مقابل اعتراضات، وعده یک ماه بعد را بدهد، جای تعجب بسیار دارد.
من شفاف بگویم؛ دیگر مردم نمیتوانند با «وعده» زندگی کنند. مگر همین چیزی میشود؟! از دوماه قبل در بوق و کرنا کردند که میخواهیم همسانسازی کنیم، میخواهیم افزایش حقوق را عملی کنیم اما نتیجه چه شد؟! مگر وعدهی تنها کفایت میکند؟! طی این دوماه آنچه که باید بابت تورم در زندگی مردم میآمد، آمده است؛ بازنشستگان در همین دوماه که اینها به وعده دادن گذراندهاند، افزایش هزینههای زندگی را با پوست و استخوان خود لمس کردند. حالا آقایان آمدهاند و میگویند اشتباه فناوری بوده و در اردیبهشت اصلاح میکنیم! در دنیای پیشرفته امروز و با این ابزارهای مدرن فناوری، سازمان نتواند قولهای خود را عملی کند و در مقابل اعتراضات، وعده یک ماه بعد را بدهد، جای تعجب بسیار دارد. ما هنوز در فروردین هستیم و هنوز تا آخرین روز این ماه، خیلیها از جمله خود من که آخر لیست الفبایی قرار داریم، حقوق نمیگیریم. خود من واقعاً نمیدانم چقدر قرار است به حقوقم اضافه شود؛ روی سایت هم که احکام دیگر نیست؛ آنها را برداشتند.
چرا احکام را از روی سایت برداشتند؟
یک دلیلش این است که منِ بازنشسته از احوال حقوقی خودم مطلع نشوم و پیگیر نشوم. این کار یکی از ضعفهای مدیریتی سازمان بوده که قضیه را به مراتب حادتر کرده. همین مساله اعتراض بازنشستگان را تشدید کرده؛ همه اینها موجب التهاب بیشتر است.
احکامی که اول صادر شد و روز اول روی سایت بود، گنگ و ناخوانا بود. بازنشستگان میگفتند ما نمیتوانیم از این احکام سر دربیاوریم. مثل آش شله قلمکار میماند! نه جدولی نه اطلاعاتی!
من هم دقیقاً همین را میگویم. اگر سازمان تامین اجتماعی در این زمینه ناکارآمدی دارد، چرا کارشناسان جدید سر کار نمیگذارد؛ هر بار مسئول مستمریها میآید در صداو سیما فقط در مورد مردادماه و متناسبسازی دور اول تبلیغ میکند. آخر اگر اینهمه تاکید روی مردادماه دارند، چرا این مردادماه در محاسبات دیده نشد؟ خبرنگار سوال میکرد و ایشان مدام برمیگشتند به مردادماه، مردادماه اگر یک دستاورد بوده باید در احکام لمس شود، دیده شود؛ ولی واقعاً طوری احکام را صادر کردند که هیچ چیز نمیشود فهمید؛ مشخص نمیشود چطور به این اعداد رسیدهاند و فرمولها واقعاً چه بوده! آیا سهوی بوده، آیا عمدی بوده؛ اینکه سهوی بوده را بازنشستگان نمیپذیرند و به صراحت میگویند عمدی بوده؛ چرا واقعا باید همچین حرکتی عامدانه اتفاق بیفتد و مردمی که در انقلاب و جنگ، حضور و مشارکت فداکارانه داشتند به جایی برسند که اینقدر بیاعتماد شوند؟
در این میان به کانون عالی حملات بسیار صورت گرفت و این تشکل عالی، مورد هجمه بازنشستگان قرار گرفت؛ پاسخ شما چیست؟
خود آقای سالاری و آقای وزیر کار، بارها اعلام کردند ما با کانون عالی توافق کردیم. آخر کدام توافق؟! کانون عالی گفت کلاه گشاد سر بازنشستگان بگذارید؟!
واقعاً کانون عالی تمام تلاش خود را کرد تا حق بازنشستگان گرفته شود اما این سازمان بود که به قول و قرارها و وعدههایی که در جلسات دادند، پشت کرد. متاسفانه روند کار طوری پیش رفت که موجب حمله به کانون عالی شد. بازنشستگان میگویند شما نماینده ما بودید ولی نتوانستید از حقوق ما دفاع کنید. این در حالیست که کانون عالی با جان و دل تلاش کرد و متاسفانه سازمان در عمل از همه قرارها تخطی کرد. خود آقای سالاری و آقای وزیر کار، بارها اعلام کردند ما با کانون عالی توافق کردیم. آخر کدام توافق؟! کانون عالی گفت کلاه گشاد سر بازنشستگان بگذارید؟! ما روز چهارشنبه با رضایت از جلسه آمدیم بیرون و گفتیم خدا را شکر همه چیز درست شد و دارند حقوقها را میدهند و افزایش خوبی صورت گرفته؛ اما نمیدانستیم که قرار است اینطور خلف وعده کنند؛ جمعه صبح واقعا شگفتزده شدیم و دیدیم وای برما، همه چیز را فراموش کردهاند و ما را دور زدهاند! من در پایان، سوگند میخورم که به عنوان هیئت مدیره کانون عالی در راستای دستیابی به خواستههای برحق بازنشستگان، با هیچ احدی معامله نکردهایم و خدارا شاهد میگیرم تک تک اعضا با تمام توان در تلاش هستند تا نتیجه قابل قبول حاصل شود. این را بازنشستگان عزیز مطمئن باشند.