۱٫ نامگذاری سالها تحت عنوان شعار سال از سال هزار و سیصد و هفتاد و هشت و در پیام نوروزی آن سال توسط رهبری معظم انقلاب اسلامی آغاز شد و از آن سال به بعد این اقدام مستمراً هر سال رخداده است. رهبری با کلید واژه این شعار و برحسب اطلاعات و گزارشهایی که از سراسر کشور دریافت میکنند، و نیز بررسی برخی شاخصهای اجتماعی، دینی و فرهنگی دیگر، مردم را به یک موضوع توجه میدهند. هر چند تعیین شعار سال توسط رهبری معظم انقلاب جزء وظایف مصرح در اصل ۱۱۰ قانون اساسی نیست؛ اما بند ۲ اصل ۱۱۰ بر نظارت بر حسن اجرای سیاستهای کلی نظام توسط رهبری اشاره دارد که میتوان تعیین شعار سال را اقدامی ارشادی در راستای بهینه تحقق بند مذکور دانست که با توجه نگاه راهبردی و تجربه کلان رهبری، هدیهای بسیار ارزشمند به دولت و مدیریت اجرایی کشور تلقی میشود. بر اساس عرف سالهای اخیر؛ شعار سال نوعی فرمان بالادستی برای تنظیم امور در مسیر تحقق راهبرد رهبری ارزیابی میشود. از اینرو، کاندیداهای ریاست جمهوری شایسته است روشن سازند که برای اجراییسازی شعار سال تعیینشده از سوی رهبری چه برنامهای را در دست دارند؟ طبعاً مطالبه طرح و برنامه برای تحقق شعار سال از کاندیداها، فرع بر برنامه محور بودن کاندیداهاست.
۲٫ حدود ۱۰ سال است که مقام معظم رهبری شعارهای ابتدای هر سال را با رویکرد اقتصادی مشخص کردهاند. برای مثال جهاد اقتصادی، تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی، حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی، اقتصاد و فرهنگ، با عزم ملی و مدیریت جهادی، اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل، تولید اشتغال و… نامهایی بودند که توسط مقام معظم رهبری برای ابتدای هر سال انتخاب شدند. رویکرد اقتصادی شعارهای دهه اخیر نشان از اهمیت بالا و ضرورت پرداختن به اقتصاد توسط روسای جمهور دارد. نکتهای که متأسفانه آنگونه که بایست در عمل مورد توجه قرار نگرفته است.
۳٫ شناخت ماهیت شعار سال نیز از اهمیت برخوردار است. شعار سال تأکید بر نیاز ضروری سال در حوزه حکمرانی است. در واقع شعار سال تأکید بر رفع مانع و گشودن گرهی است که با گشایش آن ضمن رفع مشکل و مسئله عاجل جامعه زمینه را برای حل همه مسائل نیز فراهم میکنند. شعارهای هر سال در فرآیند راهبرددهی رهبری معنا مییابد. در ظاهر شعار سال شاید مفهومی پروژهمحور به نظر آید که بر روی یک موضوع و مسیر خاص تمرکز کرده است ولی در واقع شعار هر سال اشاره به بخشی از پازل مدیریت کلان اجرایی کشور دارد که در مجموع یک فرآیند حل مسئله برای اداره کشور را نشان میدهد.
۴٫ کشف تناسب میان اولویتها و تنظیم مسیر سایر اولویتها در جهت تحقق شعار سال اهمیتی بسیار دارد. مهندسی لایهها و برنامههای مختلف اجرایی بهنحویکه با وزندهی و اولویتدهی به برنامهها بتوان به نحوی مدیریت نمود که گرههای مدیریتی یکایک گشوده شوند؛ از لازمههای هر مدیریت هوشمندی است. کاندیداهای ریاست جمهوری به نحو عام و کاندیداهای جریان ارزشگرا به نحو خاص باید رابطه خود و برنامههای پیشنهادی خود برای مدیریت کشور پس از پیروزی در انتخابات را با شعارهای سال تعیین نمایند. ارزیابی شعارهای سال و پسزمینه اجتماعی همان سال بر انتخاب درست شعار سال دلالت دارد. حال بهواقع شعار سال را باید نقطه و افق راهنمایی دانست که کاندیداها بر مبنای آن میتوانند کلیه برنامهها و تلاشها را سامان دهند.
۵٫ چندی است دعوت از کاندیداها و درخواست برنامه از آنان برای ارزیابی توانمندی و برنامهمحور بودن کاندیداها آغاز شده است. این حرکت ارزشمند و در راستای آگاهی و شفافیت عملکرد کاندیداها ارزشمند است؛ اما در همین حال شایسته است که در همین جلسات از کاندیدا، درک و برنامه او در تحقق شعار سال هم استعلام گردد. کاندیدایی که فاقد برنامه اجرایی بوده یا نتواند تناسبی درست میان برنامههای خود و شعار سال که راهبرد رهبری برای آن سال است، برقرار نماید؛طبعاً شایستگی حمایت جریان ارزشگرا و انقلابی را نیز ندارد.
افق انلاین