کارشناس مسائل منطقه معتقد است «اگرچه اسرائیل ضرباتی به محور مقاومت زده اما این اقدامات هنوز نتوانسته برای این رژیم امنیت داشته باشد و در نبرد نامتقارن هم بسیار آسیبپذیر است».
به گزارش ایسنا، پس از انفجار پیجرها در لبنان توسط رژیم صهیونیستی و همچنین ترور فرماندهان و رهبران حزبالله لبنان، طی روزهای اخیر درگیری میان نیروهای مقاومت و رژیم صهیونیستی تشدید شده است.
بهرغم حملات هوایی گسترده از سوی رژیم صهیونیستی، مقاومت لبنان حملات موشکی را علیه مناطق شمالی و مرکزی در فلسطین اشغالی بهویژه حیفا و کریات شمونه را شدت بخشیده است.
شیخ «نعیم قاسم» معاون دبیرکل حزبالله لبنان در سخنانی گفته است: مقاومت در یک جبهه طولانی قرار دارد که با رژیم اشغالگر مقابله میکند و سید حسن نصرالله میراثی مستحکم از مقاومت را که در جبههای گسترده امتداد مییابد، به جا گذاشت.
او همچنین گفت: تلفات نظامی دشمن در شمال زیاد است اما آن را کتمان میکند. ما دشمن را در هر مکان و زمانی که براساس طرح نظامی درباره آن تصمیم بگیریم، هدف قرار میدهیم. در میدان ثابت خواهیم کرد که ارتش اسرائیل متحمل تلفات بزرگ خواهد شد و چه بسا این تلفات مقدمه پایان جنگ باشد. ما زمین را زیرپای آنها به لرزه درخواهیم آورد.
حزبالله لبنان قویترین و متشکلترین ضلع محور مقاومت است
«محمد خواجوئی» کاشناس مسائل منطقه در گفتوگو با ایسنا در تحلیل خود از آخرین تحولات لبنان و تشدید تنش میان حزبالله و رژیم صهیونیستی اظهار داشت: در شرایط کنونی نبرد از ۲ بُعد برای اسرائیل مهم است، بُعد اول تلاش اسرائیل برای تضعیف متشکلترین و قویترین ضلع محور مقاومت از نظر توان برای تقابل با رژیم، یعنی حزبالله لبنان است. به هر حال حزبالله لبنان قویترین و متشکلترین ضلع محور مقاومت است، حتی برای اسرائیل تهدید عینی آن (حزبالله) از جمهوری اسلامی ایران به لجاظ قرابت جغرافیایی بیشتر است.
وی تصریح کرد: از نظر اسرائیل تضعیف حزبالله لبنان میتواند تهدید بزرگی را که در کنار آن قرار دارد را کنار بگذارد و دست برتر بودن اسرائیل در معادلات امنیتی در موضع کشورهای همسایه را حفظ کند. نادیده نگیریم بعد از جنگ ۳۳ روزه در سال ۲۰۰۶ که نوعی موازنه وحشت میان دو طرف شکل گرفته بود و وضعیت هم طوری بود که هم اسرائیل و هم حزبالله تمایلی برای ورود به درگیری و نزاع نداشتند، این مساله برای اسرائیل که تجربه ۲ دهه اشغالگری در لبنان را داشته واقعا پذیرفتنی نبود که چنین قدرتی توانسته نوعی موازنه ایجاد کند و عملا دست اسرائیل را از لبنان کوتاه کرد.
مدیر گروه مطالعات لبنان در «مرکز تحقیقات استراتژیک خاورمیانه» همچنین بیان کرد: بنابراین طی چند دهه اخیر عملا تنها قدرتی که توانست اسرائیل را در جبهه نبرد ناتوان و مهار کند، حزبالله لبنان بود.در واقع یکی از اهداف اسرائیل این است تهدیدی که در کنار مرزهایش است، حتی المقدور بتواند این قدرت را تضعیف کند به همین دلیل نبرد آن با حزبالله مهم است.
خواجوئی افزود: هدف اسرائیل در نبرد با حزب برمیگردد به معادلات نظم منطقهای که تغییر یافت؛ به هر حال اسرائیل به دنبال این است که با تضعیف اضلاع مقاومت بتواند معادلات را در عرصه منطقهای بر اساس تمایلی که دارد، تغییر دهد.
وی ادامه داد: حزبالله در سالهای اخیر در روند تدریجی مبارزه با اسرائیل توانسته آن را در منطقهای که هست، مهار کند و این مساله از نظر اسرائیل خوشایند نبود. از این رو کاری که اسرائیل انجام میدهد این است تا روندی که در سالهای اخیر سدی در مقابلش ایجاد کرده و همچنین بازی مغلوب شده را ببرد و تا جایی که میتواند محور مقاومت را در شرایط تضعیف قرار دهد.
از نظر اسرائیل تضعیف حزبالله میتواند به تضعیف محور مقاومت بیانجامد
مدیر گروه مطالعات لبنان مرکز تحقیقات استراتژیک خاورمیانه اظهار داشت: ضرباتی که اسرائیل در غزه وارد کرد، یک موضوع است اما مسالهاش با حزبالله فراتر است زیرا حزبالله عنصر موثری در محور مقاومت است؛ هم توانسته در مقابل اسرائیل بایستد و هم در مرزها نوعی موازنه ایجاد کند. علاوه بر این حزبالله در سالهای اخیر یک بازیگر منطقهای نیز بوده و ما تحرک حزبالله در سوریه را شاهد بودیم. از نظر اسرائیل تضعیف حزبالله میتواند به تضعیف کل محور مقاومت در عرصه نظم منطقهای هم بیانجامد و این انگیزه دیگری است که اسرائیل دنبال میکند.
خواجوئی خاطرنشان کرد: پروژه فعلی اسرائیل این است که همچنان حملات هوایی را بر مواضع حزبالله تشدید کند. به نظر میرسد فعلا اسرائیل به دنبال توافق سیاسی هم نیست.
اسرائیل نتوانسته کل تهدیدات عینی علیه خود را رفع کند
وی درباره اینکه آیا وضعیت به وجود آمده در لبنان از سوی حزبالله قابل تغییر است؟ گفت: نکتهای که باید به آن توجه کنیم این است، اسرائیل بهرغم اینکه در عرصه نبرد هوایی و امنیتی ضرباتی را به محور مقاومت وارد کرده که به نوعی بیسابقه هم بوده اما هنوز نتوانسته این ضربات را به دستاورد عینی تبدیل کرده و شرایط امنیتی و بازگشت امنیت به شهرهای اسرائیل ایجاد کند و کل تهدیدات عینی علیه خود را رفع کند.
مدیر گروه مطالعات لبنان مرکز تحقیقات استراتژیک خاورمیانه در ادامه بیان کرد: بهرغم اینکه اسرائیل ضرباتی را به حماس یا حزبالله وارد کرده اما هنوز نتوانسته معمای امنیتی را حل کند، از طرفی حزبالله مناطق جدیدی را در اراضی اشغالی مورد هدف قرار میدهد. بنابراین با وجود این ضربات اسرائیل نتوانسته دستاورد تاکتیکی را به دستاورد راهبردی و نیز احیای بازدارندگی تبدیل کند. همچنین براساس تازهترین نظرسنجیها بیش از ۶۰ درصد مناطق تحت کنترل اسرائیل اعلام کرده بودند که احساس ناامنی میکنند.
راهبرد حزبالله کلید زدن جنگ فرسایشی در برابر اسرائیل است
خواجوئی ابراز عقیده کرد راهبردی که حزبالله پیش گرفته این است که بتواند در مقابل اسرائیل نوعی جنگ فرسایشی را کلید بزند و با ضربات گزنده موشکی یا نبرد تن به تن نیروهای مقاومت با اسرائیل، بتواند در درازمدت اسرائیل را درگیر جنگ فرسایشی کند و این همان چیزی است که اسرائیل از آن هراس دارد.
وی افزود: در صورتی که حملات گزنده باشد و اسرائیل نتواند به اهدافش برسد، آن هم با وجود ضربات راهبردی، نمیتواند برنده باشد، البته زمان تعیین میکند که کدام یک از طرفین برنده خواهند بود.
کارشناس مسائل منطقه در ادامه این گفتوگو تاکید کرد: به طور کلی نبرد حزبالله و اسرائیل نامتقارن است و در عرصه کلاسیک تسلیحات اسرائیل قابل مقایسه با حماس نیست، شاید مزیت اسرائیل دست برتر بودن در عملیات هوایی یا قدرت اطلاعاتی باشد اما نکته این است که اقداماتش، امنیتساز برای اسرائیل نبوده و اسرائیل برای خودش شأنیت دولت قائل است که شهروندانش بتوانند سالها در کمال آسایش و رفاه زندگی کنند اما هرگونه ضرباتی که حزبالله به اسرائیل وارد میکند طبیعتا برای آن هزینهاش بیشتر است زیرا میخواهد دولتی امن باشد.
خواجوئی با تاکید بر این که عملا جنگ فرسایشی برای اسرائیل آسیبزننده است، خاطرنشان کرد: اگرچه اسرائیل ضرباتی به محور مقاومت زده اما از منظر اسرائیل این ضربات هنوز نتوانسته برایش امنیت داشته باشد و در نبرد نامتقارن بسیار آسیبپذیر است.
سوختن زرهپوشهای رژیم صهیونیستی در حملات حزبالله
اسرائیل نتوانسته به لحاظ راهبردی پیروز شود
وی در ادامه اظهار داشت: مساله اصلی این است که اسرائیل با وجود این تحرکاتش نتوانسته به لحاظ راهبردی پیروز شود، شاید به لحاظ تاکتیکی پیروزیهایی بدست آورده باشد مانند ترور هرم فرماندهی و یا ضرباتی به حماس و حزبالله. در مقابل استراتژی حزبالله این است که براساس تحولات میدان، هسته مقاومت درون خود ایجاد کرده که نوعی عملیات فرسایشی را به اسرائیل تحمیل میکند که حتی نیاز به فرمانده واحد هم نیست.
مدیر گروه مطالعات لبنان مرکز تحقیقات استراتژیک خاورمیانه در پایان تصریح کرد: در واقع این هستهها به صورت تیمهای جدا از هم و با یک هدف در حال ضربه زدن به اسرائیل هستند، این ضربات در روزهای اخیر برای اسرائیل گران تمام شده است، هدفی که اسرائیل برای حمله به لبنان داشته و تصور میکرد که حزبالله توان ندارد اما میبینیم که مناطق جدیدی مورد هدف قرار گرفته و حتی باعث کوچ و مهاجرت شده است. بنابراین هر کسی که بتواند وضعیت تثبیت شده ایجاد کند، برنده است.
انتهای پیام