کربلا و عاشورا را چگونه باید دید؟ از کدام زاویه به این زمین و زمان باید نگرست؟ اگر حسین، مصباح است یعنی در تیرگیهای وحشت بار و تاریکیهای نفسگیر، تکیهگاه روشن و شفاف و اگر سفینه است یعنی در موجخیز حادثهها و خیزابهای هولناک، کشتی نجات؛ پس چرا عاشورای او را از منظر روشنگری و راهگشایی […]
کربلا و عاشورا را چگونه باید دید؟
از کدام زاویه به این زمین و زمان باید نگرست؟
اگر حسین، مصباح است یعنی در تیرگیهای وحشت بار و تاریکیهای نفسگیر، تکیهگاه روشن و شفاف و اگر سفینه است یعنی در موجخیز حادثهها و خیزابهای هولناک، کشتی نجات؛ پس چرا عاشورای او را از منظر روشنگری و راهگشایی و به ساحلرسانی نبینیم؟
برخورد برشی با کربلا و عاشورا و تنها طرح برخی قطعات این رویداد عظیم – آن هم عمدتا از منظر سوک و مرثیه – باعث غفلت از دیگر ابعاد و اضلاع آن شده است.
اما باید دانست که اشک مقصد نیست، مقدمه گرهخوردگی عاطفی و قلبی ما با کربلا و عاشورا برای تبدیل آن به اسوه و سرمشق در زندگیاست؛ چرا که اباعبدالله الحسین (ع) خود در کربلا فرمود: لکم فی اسوه.
خداوند چشمهای ما را بصیرت زینبی عنایت کند تا کربلا را زیبا و عمیق و روشن در قاب قلبمان بیاییم و درمتن زندگیمان جستوجو کنیم.
در این بخش از روزشمار محرم میپردازیم به بحث حرکت امام حسین(ع) از مکه تا کربلا …
مقصد: کوفه: براساس درخواست مردم
وضعیت روانی همراهان: هسته اصلی کاروان کاملا آشنا به اهداف برنامهها و اندیشههای اباعبدالله (ع) است. امام تصویری روشن از راه و حتی فرجام آن را بیان کرده بود.
شیوه حرکت: سریع و پرشتاب، پرهیز از درگیری، حرکت از مسیر اصلی، سنجیده و دقیق و با مطالعه مستمر (پرسش از مسافران و بررسی دقیق راهها و منزلگاهها).
روشهای اطلاعاتی امام: آگاهی بخشی به همسفران در هر منزل، به ویژه در زمان پیوستن همراهان جدید. امام سجاد (ع) میفرماید: پدرم در همه منازل با اشاره به ماجرای حضرت یحیی (ع) از شهادت خویش میگفت در طول راه این مسافران کوفه و ساکنان منازل اطلاعات لازم را دریافت میکرد.
وضعیت راه: راه چه از پیش و چه از پس ناامن است. در پشتسر تهدید عمروبنسعید بنعاص حاکم مکه است و در پیش رو نگهبانان و عناصر اموی، شیخ مفید میگوید: «بلافاصله پس از شنیدن خبر حرکت امام حسین (ع) از قادسیه تا خفان و میان قادسیه تا قطقطانه تحت مراقبت شدید حسین بن نمیر، سالار نگهابانان کوفه قرار گرفت.»
عملکرد دشمن: مراقبت از راههای اصلی و فرعی خروجی و ورودی کوفه، محاصره کامل کوفه با حدود چهار هزار نفر برای جلوگیری از ورود کاروان امام، دستگیری و قتل مسافران مشکوک توسط گشتیهای اطلاعاتی و حفاظتی عبیدالله زیاد.
نخستین برخورد نظامی: عمروبنسعید- حاکم مکه – برادرش یحیی بن سعید را برای بازگرداندن امام و همراهانش مأمور کرد این گروه راه را بر امام بستند و گفتند: ای حسین،آیا از خدا پروان نمیکنی!از جماعت بیرون میروی و در امت تفرقه میافکنی؟ امام به راه ادامه داد و درگیری با تازیانه اتفاق افتاد که یاران یحیی شکست خوردند امام در پاسخ یحیی که قیام امام را محکوم کرد این آیه شریفه را قرائت کرد:لی عملی و لکم عملکم انتم بریئون مما اعمل و انا بری مما تعملون؛ عمل من از آن من است و عمل شما از آن شما شما از عملی که میکنم بیزارید و من از عمل شما.
اقدام یزید: یزید به محض اطلاع از حرکت امام به عبیدالله زیاد نوشت شنیدهام از مکه قصد سرزمین تو کرده است.
۱-در راه نگهبانان قرار بده
۲- جاسوسان بگمار تا مسائل را اطلاع دهند.
۳- همه روزه اخبار را برای من بنویس
۴- هر کس با تو جنگ کند با او بجنگ.
ملاقاتهای احتمالی در آغاز حرکت: از دو شخصیت به نامهای زراهبن حلج و ابومحمد واقدی نام برده اند که امام را ملاقات و از سفر به کوفه نهی کردند وامام با اشاره به آسمان، ملکوت کربلا را به آنان نمود. این دو شخصیت به درستی در تاریخ معلوم نیستند و به نظر میرسد در اسناد نوعی تصحیف یا افتادگی اتفاق افتاده باشد و این ملاقاتها متعلق به کسان دیگری باشد.
بزرگانی که همراه نشدند: ۱-محمد حنفیه برادر اباعبدالله الحسین (ع) که دلیل نپیوستن او را برخی عدم توفیق یا هم افق نبودن با شهدای کربلا دانستهاند نیز نوشتهاند هنگام خروج امام بیمار بود و برخی گفتهاند انگشتانش بر اثر پیچیدن زره، نقص برداشت و توانایی حمل شمشیر نداشت.
۲-عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب وی امام را تأیید کرد. در هنگام حرکت اباعبدالله چشمانش دچار کمبینی یا نابینایی شده بود در هیچ روایتی امام را دعوت به همراهی نکرد و هیچ معصومی وی را به سبب شرکت نکردند در کربلا سرزنش نکرده است. قرائن تاریخی نابینا بودن وی و داشتن راهنما در هنگام حرکت را تصریح کرده است.
۳- عبدالله بن جعفر همسر حضرت زینب (س) وی نیز همچون محمد حنفیه و ابن عباس، موید و طرفدار اباعبدالله بود و فرستادین دو فرزندش برای شرکت در کربلا گواه این فهم و معرفت و تأیید است علت شرکت نکردن او را نابینایی و یا کمبینایی نوشتهاند.
۴- فرزدق شاعر: در بستان بنیعامر نزدیک مکه با امام ملاقات کرد وی همراه مادرش قصد شرکت در مراسم حج داشت. پس از دیدار با امام و توضیح درباره کوفه و بیوفایی مردم و طرح چند پرسش درباره مناسک حج به شتاب از امام جدا شد.
۵- ابوسعید خدری وی یار پیامبر بود و در داوزده غزوه شرکت داشت و در سال ۶۴ یا ۷۴ درگذشت شخصیت برجسته وی را همه ستودهاند او از ولایت امیر مومنان دفاع کرد عدم حضور وی در کربلا در به درستی معلوم نیست. ائمه او را تأیید کردهاند و معلوم میشود عذری مانند پیری و شکستگی چشم کمسو و… سبب عدم شرکت اوست.
تعداد منازل راه: تعداد منازل راه را از مکه تا کربلا گوناگون نوشتهاند. در برخی منازل امام درنگ کوتاهی داشتند و در برخی منازل اتراق کردهاند برخی منازل متعلق به یک وادی یا منطقه هستند که نام منطقه و وادی با هم ذکر شده است. مناطقی که امام و کاروانش از آنها گذشته یا از آن حدود گذر کردهاند به ترتیب عبور عبارتاند از: ۱٫ بوستان بنی عامر (ابوعامر) ۲٫ التنعیم ۳٫ الصفاح ۴٫ ذات العرق ۵٫ عمره ۶٫ مسلخ ۷٫ افیعیه ۸٫ معدن بنیسلیم ۹٫ عمق ۱۰٫ ماء السلیلیه ۱۱٫ مغیثه الماوان ۱۲٫ النقره ۱۳٫ الحاجز من بطن الرمه ۱۴٫ سمیراء ۱۵٫ نوز ۱۶٫ فید ۱۷٫ الاجفر ۱۸٫ الخزیمیه ۱۹٫ زرود ۲۰٫ الثعلبیه ۲۱٫ بطان ۲۲٫ الشقوق ۲۳٫ زباله ۲۴٫ القاع ۲۵٫ بطن العقبه ۲۶٫ واقصه ۲۷٫ القرعاء ۲۸٫ مغیثه ۲۹٫ شراف ۳۰٫ ذوحسم ۳۱٫ البیضه ۳۲٫ عذیب الهجانات ۳۳٫ عین الرهیمه ۳۴٫ قصر بنی مقاتل ۳۵٫ نینوا ۳۶ . کربلا.
در بسیاری از کتب تاریخی درنگ در برخی از این منازل گزارش داده شده است مثلا منازل ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۱،۱۲، ۱۴، ۱۵،۲۷ (ده منزل) گذرگاه و توقفگاه امام نبوده اند منزلگاهها، نقطه آباد و آبگاههای مناسب در دل بیابان بودهاند.