این بازیگر معتقد است با توجه به شرایط کنونی سینمای ایران دو فیلمش توانسته به شایستگی مخاطب خودش را به سینماها بکشاند و بهگونهای از نتیجه بازیهایی که در این دو فیلم داشته، راضی است به بهانه حضورش در این دو فیلم با وی گفتوگویی داشتیم.
در «یکی میخواد باهات حرف بزنه» نقش مادری را بازی میکنید که تنها فرزندش را به واسطه مرگ مغزی از دست میدهد؟ چه خصیصهای در فیلمنامه وجود داشت که شما را مجاب کرد در این فیلم بازی کنید؟
وقتی فیلمنامه را خواندم شخصیت «لیلا» در فیلم مرا بسیار جذب کرد با توجه به اینکه من مادر هستم، فکر کردم میتوانم از عهده این نقش به خوبی بربیایم، بنابراین نقش را پذیرفتم و در آن کارکردم.
چطور به نقش «لیلا» نزدیک شدید؟
کاملا درست است من به غایت با این نقش همذات پنداری کردم و سعی کردم در مدتی که درگیر فیلمبرداری بودم فقط به کار و کاراکتر لیلا فکر کنم.
«لیلا» زنی است که در تمام فیلم مقاومت میکند و شکسته شدنش را نمیبینیم تا اینکه اعضای دخترش را اهدا میکند؟
قبلا هم گفتم لیلا زنی است قوی که دخترش را به تنهایی بزرگ کرده است. شخصیت پردازی این نقش با توجه به پیشینه ای که به تماشاگر داده بودیم چیزی نبود که بخواهد تمام مدت ضجه بزند و البته به نظر من اگر هم لیلا در تمام طول فیلم شیون میکرد تماشاگر را پس میزد او میخواست به هر طریقی شده اسباب دیدن پدر و دخترش را فراهم کند و امضای اهدای عضو را از پدرش بگیرد و وقتی کارها را سامان داد، آن وقت به خودش برسد و برای دل خودش در نبود دخترش سوگواری کند.
به نظر شما از خودگذشتگی «لیلا» با توجه به تصمیمی که به ترک همسرش گرفته بود و فروختن خانهاش برای همسر سابقش پارادوکسی ایجاد نمیکرد؟
لیلا در ابتدای زندگیاش و در سن جوانی تصمیم میگیرد خیانت همسرش را نبخشد و او را ترک کند اما نکته مهمی که وجود دارد بعد از گذشت سالها و بزرگ شدن دخترش به درجهای از پختگی میرسد و وقتی همسر سابقش با توجه به پیشنهاد اولیهای که میدهد راضی به اهدای اعضای فرزندش میشود لیلا هم تصمیم میگیرد که به او کمک کند و در این قالب به نظر من کاملا داستان و قصه منطقی است.
در چند کار اخیرتان شاهد بازی در نقش زنهای روشنفکر بودیم با بازی در این فیلم و این گریم به نظر میرسد فصل جدیدی از کارتان را آغاز کردید؟
من همواره از اینکه در نقش های متفاوت بازی کنم لذت بردهام، هرگز درگیر میمیک نبودهام و البته باید بگویم با توجه به اینکه کلیت سینمای ایران به تکرار افتاده است اینکه نقشها هم تکراری باشد خیلی دور از ذهن نیست، اما نقش لیلا بسیار متفاوت است و من هم امیدوارم فصل جدیدی در کارم باشد.
شرایط فیلمبرداری فیلم در دو مکان متفاوت بود، یکی شمال و دیگر در کرمان، با توجه به شرایط اقلیمی هر یک از مناطق گویا شرایط بسیار سخت بوده است؟
بله، ما در فصل سرمای شدیدی مشغول فیلمبرداری در شمال ایران بودیم بنابراین شرایط نسبت به کارهای دیگر سختتر بود اما همه گروه با همدلی و با علاقه ای که به کلیت داستان داشتند کار را پیش بردند.
گرفتن جایزه در جشنواره فجر برایتان مهم است یا رضایت مخاطبان و منتقدان؟گویا در جشنواره فیلم فجر نیز این فیلم به خوبی توسط داوران دیده نشد؟
بارها گفتهام هرگز برای دریافت جایزه در هیچ فیلمی بازی نکردم ولی از سوی منتقدان نامی و تماشاگران بازخورد کارم را گرفتم همه از دیدن این نقش راضی بودند و این مسئله برای من بسیار حائز اهمیت است.
گفته میشود شما برای بهتر شدن نقشتان به کارگردان نکاتی را متذکر میشدید که گاهی این تذکرات کارگردان را نیز عصبانی میکرده است؟
این گونه نیست، من برای بهتر شدن نقشم گاهی فکر میکردم دیالوگهایی را مثلا با حسهای دیگری میتوان آمیخت که به تاثیرگذاری نقشم کمک کند و این مسائل را با کارگردان مطرح میکردم آقای هادی هم یا میپذیرفتند و یا گاهی قبول نداشتند و دوباره به کارمان ادامه میدادیم.
هدف ما بهتر شدن فیلم بود برای همین با هم تبادل نظر میکردیم و اگر کارگردان رضایت میدادند کاری که به ذهنم میرسید را اجرا میکردم در غیر این صورت عینا همان کاری را انجام میدادیم که کارگردان میگفت.
فیلم «یکی میخواد باهات حرف بزنه» همانطور که گفته شد درباره اهدای عضو است، حال شما علاوه بر بازی گویا در این زمینه نیز فعالیت دارید و سفیر اهدای عضو هم هستید؟
بله بعد از بازی در «یکی میخواد باهات حرف بزنه» دوستان در بیمارستان مسیح دانشوری «تنها بیمارستان اهدای عضو در ایران» لطف داشتند و مرا به عنوان سفیر آنجا انتخاب کردند که من از این مسئله بسیار خوشحال هستم.
سفیر بودن تنها یک تیتر یا لقب است یا اینکه شما کار خاصی هم به عنوان سفیر برای این بیمارستان انجام می دهید؟
من ترجیح میدهم که سفیر تنها یک نام نباشد دلم میخواهد با خانوادهای پیوند دهنده و گیرنده ارتباط داشته باشم و از حالشان بعد از گذشت مدتی از پیوند مطلع شوم.
گویا برای رضایت گرفتن از خانوادههایی که عزیزانشان مرگ مغزی میشوند هم فعالیت میکنید؟
من نهایت سعی خودم را میکنم که به این خانوادهها که به من لطف دارند بگویم خداوند بدن ما را به عنوان یک امانت در اختیارمان قرار داده است و اگر به دلیل هر اتفاقی مرگ مغزی شویم یا عزیزانمان دچار این اتفاق شوند موظف هستیم این امانت را در اختیار دیگران قرار دهیم تا بتوانند به زندگیشان ادامه دهند، امیدوارم این فرهنگ در مردم ما به وجود بیاید که حتی قبل از اینکه اتفاقی برایشان بیفتد فرم اهدای عضو را امضا کنند و پیشبینی کنند که اگر روزی مرگ مغزی شدند بتوانند به هم نوعانشان کمک کنند.
به فیلم «پنهان» برسیم، شما در حال حاضر این فیلم را نیز روی پرده سینما دارید، درباره رعنا بگویید؟
رعنا در «پنهان» زنی است که عشقش را رها کرده و سالها به خارج از ایران رفته است اما بعد از گذشت سالها میفهمد که باید برگردد و با قی عمرش را بدهکار خودش نباشد همین کار را انجام میدهد اما در مییابد که جایی در زندگی عشق سابقش برایش وجود ندارد.
در «پنهان» عملا دو نسل را شاهد هستیم که برایشان اتفاقات مشابه میافتد.
بله، کاملا درست است اصلا هدف این است که دو مثلث عشقی روایت شود از دو نسل که نتیجهای مشابه از تصمیماتشان میگیرند که به نظر من کاملا درآمده است.
شما به کار کردن با کارگردانهای جوان علاقهمندید؟
نمیخواهم بگویم فقط با کارگردانان جوان کار میکنم، اما کار کردن با جوانها از این منظر برایم بسیار جذاب است که بسیار پرانرژی و پر از ایدههای بکر هستند به همین خاطر از کار کردن با جوانها لذت میبرم.
برای بهتر شدن نقش «رعنا» به مهدی رحمانی پیشنهاداتی در میزانسنها میدادید یا خیر؟
مهدی رحمانی از آن دست کارگردانانی است که با برداشتهای زیاد کارش را انجام میدهد و ابدا اجازه نمیدهد بازیگر نظر یا ایدهای بدهد به همین خاطر عینا همان کاری را که میگفتند من به عنوان یک بازیگر انجام میدادم.
در سینمای ما وقتی بازیگری در نقشی خوب ظاهر میشود کاراکترهای مشابه به او پیشنهاد میشود برای شما هم همین اتفاق میافتد؟
بله، این یک واقعیت در سینمای ماست اما من لزومی نمیبینم یک نقش را دو بار یا چند بار بازی کنم اگر بحث تجربه کردن باشد از نظر من همان یک بار کفایت میکند و لزومی به بازی در کاراکترهای مشابه نمیبینم.
مدتی است بازیگران سینما بیشتر به تئاتر تمایل پیدا کردهاند به نظر شما دلیلش چیست؟
متاسفانه سینمای ما روزهای خوبی را نمیگذراند به همین خاطر بازیگران ترجیح میدهند در تئاتر فعالیت کنند، یک هنرپیشه علاقه دارد که بازی کند و با مردم ارتباط برقرار کند بنابراین اگر در سینما شرایط برایش مهیا نباشد طبیعی است که ابزار دیگری برای این کار پیدا میکند، البته بسیاری از بازیگران از اینکه تئاتر کار کنند و بهطور زنده با تماشاگر در ارتباط باشند و فید بک کارشان را همان لحظه بگیرند لذت میبرند.
به نظرتان فیلمهایی که روی پرده دارید توانسته در گیشه موفق باشد و نظر مخاطب را جلب کند؟
با توجه به شرایط کنونی سینما باید بگویم دو فیلم من تماشاگران خود را به سینماها کشانده است وفروشش هم رضایت بخش بوده است.
در حال بازی در فیلم جدیدی هستید؟
نیمه اول سال که ایران نبودم، در حال حاضر هم مشغول تمرین یک نمایش هستم. دلم میخواهد فیلمنامه خوبی به دستم برسد و نقش متفاوتی پیشنهاد شود و با کمال میل قبول و کار میکنم.
تهران امروز