فلو فیلیپس تحلیلگر شبکه در این خصوص گفت:« بی بی سی بزرگترین شبکه تلویزیونی خبری جهان به شمار می رود که هفده هزار نیرو دارد. اما حذف خبر مذکور از برنامه های خبری بی بی سی، سبب شد این شبکه در کانون توجه ها قرار بگیرد. آنچه برای بی بی سی مشکل آفرین شد این بود که خبر مربوط به این ماجرا را کاملا در اختیار داشت و از پخش این خبر خودداری کرد.
همین مسئله سبب عذرخواهی مسئولان بی بی سی شد و درنهایت مدیرکل بی بی سی تاوان این کار را با استعفایش پرداخت حال آنکه فقط پنجاه و چهار روز این مسئولیت را برعهده داشت. به گفته سیمپسون، خبرنگار ارشد بی بی سی، رسوایی اخیر بی بی سی بدترین رسوایی در نیم قرن اخیر بوده است. روپرت مرداک ، غول رسانه ای غرب، از این رسوایی بی بی سی بهره برداری زیادی کرد زیرا از یک سو، این ماجرا سبب انحراف توجه ها از مسئله رسوایی رسانه ای خود مرداک می شد که چند ماه پیش سر و صدای زیادی در انگلیس بوجود آورد و از سوی دیگر فرصتی برای مرداک فراهم شده بود تا انتقام خود را از بی بی سی بگیرد و انتقادهای شدید خود را متوجه این شبکه کند.
به گفته کارشناسان، رسوایی بی بی سی به تصمیم ضعیف مدیریتی در یک ماجرا مربوط می شود حال آنکه رسوایی بنگاه رسانه ای مرداک ، مشکلی فراگیر در طول سالهای طولانی بوده است. منابع مالی لازم برای بی بی سی از محل مالیاتهای اخذ شده از مردم انگلیس تامین می شود. مردم انگلیس که از برنامه های تلویزیونی استفاده می کنند مالیات می پردازند که همین مالیات به بی بی سی داده می شود.
البته دو سال پیش دولت محافظه کار انگلیس بخشی از بودجه بی بی سی را محدود کرد که به منزله کاهش شانزده درصدی بودجه این بنگاه خبری بود. نظرسنجی اخیر در انگلیس نشان می دهد همچنان پنجاه و نه درصد مردم انگلیس به بی بی سی به چشم بنگاه خبری قابل اعتماد خودشان نگاه می کنند. این درحالی است که سهم دیگر رسانه های مطرح انگلیس از این کیک، در بهترین حالت فقط ده درصد است.
البته قرار است بی بی سی در سال دو هزار وشانزده، منشور خودش را تغییر بدهد و باید دید با تغییر اساسنامه بی بی سی، چه تغییراتی در فعالیت آن ایجاد خواهد شد. به گفته کارشناسان، کاری که بی بی سی باید انجام بدهد اعتمادسازی با مردم و توجه به خواسته های آنها است. رسوایی چند ماه اخیر بی بی سی نشان داد اگر می خواهد اعتماد مردم را به خودش حفظ کند باید از بالاترین استانداردهای ژورنالیستی تبعیت کند.