5

کاندیداتوری خاتمی در شرایط کنونی به معنای مقابله‌جویی تلقی خواهد شد

  • کد خبر : 55001
  • ۱۰ دی ۱۳۹۱ - ۱۷:۲۵

نمی‌توان گفت چه گفتمان‌هایی شکل خواهد گرفت و در میان آنها کدام یک گوی سبقت را خواهد ربود. ولی گمان می‌کنم اگر نامزد مورد نظر دولت تأیید صلاحیت شود و راه برای حضور نامزد اصلاح‌طلبان هم باز باشد، حسب شرایط، ممکن است این گفتمان‌ها اتخاذ شود.

عباس عبدی معتقد است که کاندیداتوری خاتمی در شرایط کنونی به معنای مقابله‌جویی تلقی خواهد شد و این بر خلاف خط‌ مشی اصلاح‌طلبی است و تردید ندارد که خاتمی هم چنین نخواهد کرد.

خبرگزاری تسنیم در گفت‌وگویی با عباس عبدی با اشاره به مطلب بالا نوشته است: عبدی از جمله چهره‌های شاخص اصلاح‌طلبان است که عضو شورای سردبیری روزنامه‌های سلام و صبح امروز و عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی بوده‌ است.

وی همچنین عضویت در بخش اطلاعات خارجی دفتر اطلاعات و تحقیقات نخست‌وزیری وقت، مسئول دفتر پژوهش‌های اجتماعی در معاونت سیاسی دادستان کل کشور، معاون فرهنگی مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست‌جمهوری و … را در کارنامه خود دارد.

درباره مسائل جاری کشور و بخصوص رویکرد اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست‌جمهوری ۹۲ و همچنین کاندیداهای مطرح این جبهه گفت‌وگویی با عبدی انجام داده که بخشهایی از آن در پی می‌آید:

– فراز و نشیب هر نیروی سیاسی، به این نکته بستگی دارد که تا چه حد می‌تواند مطالبات مردم یا بخش‌هایی از مردم را منعکس و نیز اعتماد مردم را نسبت به خود جلب کند؛ بنابراین ابتدا باید دید که آیا مطالبات به زمین مانده‌ای در جامعه وجود دارد که اصلاح‌طلبان بتوانند یا بخواهند، نمایندگی این مطالبات را عهده‌دار شوند؟ و نیز آیا مردم به آنان اعتماد لازم را برای این نمایندگی خواهند داشت؟ در پاسخ به بخش اول باید گفت که هیچ یک از نیروهای اصولگرا قادر نیستند به مطالبات اقشار جامعه متوسط و جدید پاسخ مثبت و جامعی دهند، اگرچه منشعبان اخیر از اصولگرایان، یعنی جریان دولت تا حدی سعی کرده است این خلأ را پر کند؛ اما مطالبات به زمین مانده‌ای که اصلاح‌طلبان عهده‌دار نمایندگی آن شوند به وفور وجود دارد. از سوی دیگر اعتماد به اصلاح‌طلبان هم در حد مناسبی وجود دارد، حتی اگر آمارهای رسمی حکومت از انتخابات گذشته را هم ملاک بگیریم، این اعتماد را می‌توان دید، از این رو اصلاح‌طلبان در نهایت و بالقوه در وضعیت مناسبی هستند و باید بکوشند که این وضعیت را از قوه به فعل درآورند. البته اگر هم نتوانند جایگاه گذشته خود را تمام و کمال بازسازی کنند، این وضع مفید حال اصولگرایان نیست.

– … نمی‌توان گفت چه گفتمان‌هایی شکل خواهد گرفت و در میان آنها کدام یک گوی سبقت را خواهد ربود. ولی گمان می‌کنم اگر نامزد مورد نظر دولت تأیید صلاحیت شود و راه برای حضور نامزد اصلاح‌طلبان هم باز باشد، حسب شرایط، ممکن است این گفتمان‌ها اتخاذ شود.

– نامزد اصلی دولت، با گفتمان انجام تغییرات بنیادی و به نوعی از موضع اپوزیسیونی به‌ویژه علیه آنچه باندهای فساد خواهد نامید، وارد میدان می‌شود. زمزمه این گفتمان از الآن هم شروع شده است، ولی پس از تأیید صلاحیت نامزد اصلی آنان، به صورت پررنگ‌تر و مصداقی بیان خواهد شد. چنین گفتمانی در غیاب اصلاح‌طلبان مطالبات بخش قابل توجهی از مردم را نمایندگی می‌کند و با حضور ضعیف اصلاح‌طلبان، امکان جلب اعتماد مردم به منادیان آن نیز وجود دارد و به لحاظ تفوق عددی در آرا، نیز در دور اول پیروز میدان خواهد بود.

– غلظت گفتمانی اصلاح‌طلبان بر حسب اینکه در چه سطحی وارد میدان شوند، متفاوت خواهد بود. در سطح بالا (مثلاً با نامزدی خاتمی)، چه بخواهند و چه نخواهند، هر شعاری هم بدهند، به گفتمان تغییر وضع موجود تبدیل خواهد شد و ذیل آن تنش‌زدایی با غرب، عقلانیت اقتصادی و بازسازی نظام اداری و شعارهای مشابه را مطرح می‌کنند، ولی نقطه ضعف آنان در بحث پرداخت یارانه خواهد بود. در هر حال آنان قادر هستند در زمینه انجام تغییرات در سیاست خارجی و عقلانیت اقتصادی اعتماد بیشتری را نسبت به نامزد دولت به دست آورند.

-اصولگرایان غیردولتی، اگر با یک نامزد وارد نشوند و پراکنده و متعدد باشند، بر حسب اینکه کدام شخص از سوی آنان حضور یابد، گفتمان متفاوتی خواهند داشت. برای مثال قالیباف بر آبادانی و پیشرفت تأکید خواهد کرد. سایرین آنها بر تبعیت و نیز مسأله اقتصاد و فساد انگشت خواهند گذاشت. ولی به گمان من هیچ کدام از آنان قادر به شکل دادن یک گفتمان موثر و محرک نخواهند بود.

– آنچه گفته شد صرفاً بر اساس حدس و گمان و نیز باز بودن راه حضور نامزدهای حداکثری است. ولی اگر نامزد دولت و اصلاح‌طلبان، به درجه پایین‌تری از حیث سیاسی نزول کنند و اجازه حضور به نامزدهای اصلی آنان داده نشود، در این صورت انتخاباتی سه قطبی خواهیم داشت، و در این میان، حسب اینکه نامزد هر یک از این سه جناح چه کسی باشد و چه شعارهایی را بتواند انتخاب کند، شانس آنها متفاوت خواهد بود.

– به نظر من اگر قرار باشد انتخابات امروز برگزار شود (چون وضع ایران بسیار متحول است و چند ماه دیگر را نمی‌دانم چه خواهد شد) در این صورت بهترین راهبرد برای اصلاح‌طلبان، مشارکت با هدف بازسازی خود و کمک به حضور مردم در انتخابات با معرفی نامزدی معمولی و از بدنه مدیران معتبر آنان است….بهترین رویکرد آنان از حیث مشارکت، حداکثری است ولی از حیث فرد نامزد که معرف نگاه آنان به انتخابات است، باید معمولی و معطوف به بازی و نه نتیجه آن باشد. و دوباره رویکرد سال ۱۳۸۸ را تجربه نکنند؛ رویکردی که شرایط عینی آن فراهم نیست. البته انتخاب این رویکرد در خلأ صورت نمی‌گیرد و نحوه برخورد نیز بر آن موثر است.

-در درجه اول میان “اصلاح‌طلبی” و “اصلاح‌طلبان” باید تمایز قائل شد. اصلاح‌طلبی صفتی سیاسی و رفتاری است که هر فرد یا گروهی که به ضوابط آن ملتزم است، معرف آن نیز هست. پرهیز از خشونت، دفاع از حاکمیت قانون و مشارکت مردم و دفاع از حاکمیت مردم و دموکراسی، از جمله معیارهای عام اصلاح‌طلبی است، ولی “اصلاح‌طلبان”، یک مجموعه مشخص سیاسی هستند که شامل مجمع روحانیون مبارز، مشارکت و گروه‌های ۱۸گانه و انجمن‌های اسلامی دانشجویی و… هستند که به صورت تاریخی از سنت سیاسی خاصی پیروی می‌کنند و چهره‌های شاخص آنان آقایان موسوی خوئینی‌ها، خاتمی و نوری و… هستند، با این توضیح هر فردی که در ذیل این مجموعه وارد انتخابات شود، از مجموعه خاص “اصلاح‌طلبان” است، و اگر خارج از اراده و تصمیم آنان وارد انتخابات شود، جزو این گروه شناخته شده اصلاح‌طلبان نیست، هر چند می‌تواند به صفت رفتاری یا سیاسی اصلاح‌طلب باشد؛ زیرا این صفت در انحصار هیچ کس نیست؛ بنابراین، اصلاح‌طلبی بدلی معنایی ندارد و هر کس آن را بکار ببرد جز اینکه فقدان اعتمادبه‌نفس خود را نشان می‌دهد، کار دیگری نمی‌کند. با این توصیف درباره جبهه مردم‌سالاری یا هر فرد و گروهی دیگر می‌توان گفت که اگر شعارها و اصول اصلی اصلاح‌طلبی را قبول دارند، طبعاً اصلاح‌طلب هستند، حتی اگر تصمیم و مرجعیت گروه‌های پیش‌گفته را نپذیرند، ولی اگر بخواهند به عنوان مجموعه‌ای از اصلاح‌طلب‌ها (به صفت خاص) شناخته شوند، به ناچار باید مرجعیت تصمیم‌گیری گروه‌های پیش‌گفته را نیز پذیرا شوند و یا خودشان هم به آنان ملحق شوند؛ بنابراین باید میان اصلاح‌طلبی (صفت عام) و اصلاح‌طلب‌ها (صفت خاص) تمایز قائل شد.

 

– در شرایط حاضر مساله اصلی من، بیش از آنکه معطوف به حضور یا عدم حضور در انتخابات باشد، ناظر به ضرورت نشان دادن ایده و اراده از سوی اصلاح‌طلبان است. معتقدم با شکل‌گیری چنین ایده و اراده‌ای، که جزئیات آن را در سایر نوشته‌ها و گفته‌هایم بیان کرده‌ام، نحوه و سطح و نامزد ورود به انتخابات نیز تعیین خواهد شد. ولی برداشت خودم این است که اگر در شرایط حاضر این ایده و اراده به خوبی تدوین و ارائه شود، از دل آن دکتر نجفی می‌تواند مناسب‌ترین گزینه باشد.

– اگر مشکلی پیش نیاید، فضای سه قطبی شکل خواهد گرفت. ولی برحسب شدت و ضعف رد صلاحیت‌ها، میزان قطبیت این فضا کم و زیاد خواهد شد و حتی ممکن است برخی از قطب‌ها به کلی حذف شوند و در نتیجه قطب‌های جدید شکل گیرد.

– به نظر من نامزد اصلاح‌طلب‌ها (به صفت خاص) هیچگاه به صورت منفرد تصمیم به نامزدی نمی‌گیرد، حتی آقای خاتمی هم بدون جلب توافق دیگران چنین نمی‌کند، چه رسد به افراد دیگر. بنابراین آقای عارف هم می‌تواند مثل افراد دیگر همچون آقای نجفی، آقای جهانگیری، و سایرینی که نمی‌خواهم نام ببرم یک گزینه باشد، مشروط بر اینکه این گزینه از دل تصمیم جمعی اصلاح‌طلبان بیرون آید، نه آنکه به صورت فردی نامزد شویم و انتظار حمایت داشته باشیم. اگر کسی بدون مشورت و حتی توافق دیگران شخصاً نامزد شود، طبعاً انتظاری هم نباید داشته باشد که دیگران از او حمایت کنند. این قاعده فقط برای آقای عارف نیست، هر یک از افراد اصلاح‌طلب که به صورت فردی اقدام به نامزدی کنند، مشمول این قاعده خواهند بود. نامزد اصلاح‌طلب باید آمدن و رفتنش و انتخاب برنامه‌اش و شعارش محصول مجموعه پیش‌گفته باشد، در غیر این صورت نامزد منفرد است حتی اگر به معنای عام اصلاح‌طلب باشد.

– درباره آقای خاتمی می‌توان گفت که نامزدی ایشان در شرایط کنونی (ماه‌های آینده را نمی‌دانم) به معنای مقابله‌جویی تلقی خواهد شد و این خلاف خط‌ مشی اصلاح‌طلبی است و تردید ندارم که آقای خاتمی هم چنین نخواهد کرد، و اگر هم چنین کند، از خط‌ مشی خود عدول کرده و وارد فاز جدیدی شده است. ولی این احتمال را می‌توان داد که در ماه‌های آینده شرایط برای حضور وی نیز فراهم شود، مشروط بر اینکه موازنه قوا تغییر کند. در هر حال وقوع چنین وضعی نیازمند نشان دادن چراغ سبز از جانب طرفین نسبت به یکدیگر است. هرچند وقوع چنین وضعی را کم احتمال می‌دانم. آنان که آمدن اصلاح‌طلبان را مشروط به حضور و نامزدی خاتمی می‌کنند، صادقانه‌تر و بهتر است از ابتدا شعار (نیامدن) بدهند. من در سال ۱۳۸۸ هم با این حضور مخالف بودم، الآن که جای خود دارد. بحث مفصل درباره این عقیده، فرصت دیگری می‌طلبد.

لینک کوتاه : https://ofoghnews.ir/?p=55001

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

آمار کرونا
[cov2019]