مذاکرات ایران و شش کشور موسوم به ۱+۵ (ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه، آلمان، چین و روسیه) پس از ۹ ماه وقفه سرانجام این بار در آلماتی، پایتخت قزاقستان برگزار شد. در این دیدارها که طی روزهای ۲۶ و ۲۷ فوریه سال جاری میلادی انجام شد، شش کشور در واقع در چارچوب یک بسته پیشنهادی جدید، به طرح پیشنهادی ۹ ماه قبل ایران در مسکو پاسخ دادند، پاسخی که سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران آن را واقعبینانهتر از گذشته دانست.
یکی از اصلیترین جنبههای پیشنهاد اخیر به گفته آقای جلیلی آن است که به دیدگاههای ایران نزدیکتر شده است هرچند که به تصریح وی، همچنان با آنچه مدنظر جمهوری اسلامی ایران است، تفاوت دارد. کاترین اشتون، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا حاضر نشد در کنفرانس خبری خود پس از مذاکرات آلماتی، چیز زیادی در خصوص مفاد پیشنهاد شش کشور ارائه کند. بهعبارت دیگر به نظر میرسد که گروه ۱+۵ پس از ۹ ماه پیشنهاد خود را ارائه کرده و اکنون این ایران است که باید شانزدهم فروردین ماه و احتمالا در چارچوب یک بسته پیشنهادی جدید به شش کشور پاسخ دهد.
هرچند کاترین اشتون حاضر نشده چیز زیادی در خصوص بسته پیشنهادی شش کشور بگوید اما برخی رسانهها دستکم بخشهایی از جزئیات این بسته پیشنهادی را فاش کردهاند که راشاتودی و نیویورکتایمز از آن جملهاند. به نوشته راشاتودی، شش کشور این بار سخنی از تعطیلی سایت هستهای فوردو بهمیان نیاوردهاند اما خواستهاند که ایران بخشی از فعالیتهای خود در این سایت هستهای را متوقف کند. در ضمن این بار سخنی از قطع روند غنیسازی ۲۰ درصدی نیست اما ایران تا یک سقف مشخص میتواند صاحب اورانیوم ۲۰ درصد باشد که احتمالا شامل میزان لازم برای استفاده در رآکتور تحقیقاتی تهران خواهد بود. از سوی دیگر، از ایران خواسته شده است تا بازرسی بیشتر آژانس را بپذیرد – که احتمالا بازدید از پارچین هم مد نظر طرف غربی است – و در مقابل از تسهیل تحریمها در حوزه معاملات بانکی، معاملات پتروشیمی و سنگهای گرانبها برخوردار شود. راشاتودی توضیح نداده است که آیا بازرسیهای بیشتر بهمعنی پذیرش پروتکل الحاقی است و یا چیز دیگر؟
روشن نیست که آیا آنچه به رسانهها رسیده است، تمام پیشنهادهای طرف غربی است یا برخی از آنها اما بههر روی، تردیدی نیست که میتوان مواضع ۱+۵ را نسبت به گذشته مثبت تلقی کرد. اولا، سطح خواستههای شش کشور کلا پایین آمده است. آنها که پیشتر بر توقف کامل غنیسازی در ایران بر اساس قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد تاکید داشتند و در مذاکرات بغداد و مسکو هم نهتنها بر قطع غنیسازی ۲۰ درصدی بهصورت کامل بلکه بر تعطیلی فوردو نیز اصرار میورزیدند، اکنون نهتنها بهدنبال تعطیلی فوردو نیستند بلکه غنیسازی ۲۰ درصدی را هم تا حدودی پذیرفتهاند. این بهمعنای احترام بیشتر غرب به حاکمیت ملی ایرانیان و حقوق بینالمللی آنهاست که طبعا با مقاومت سرسختانه ایرانیان بر سر حقوق هستهایشان حاصل شده است.
از سوی دیگر این پیشنهادها نشان میدهد که طرف غربی نسبت به گذشته تمایل بیشتری به مصالحه دارد و در ضمن به این نتیجه رسیده است که اهرم فشار نمیتواند برنامه هستهای ایران را دچار توقف کند. ایالات متحده و اتحادیه اروپا تحریمهای سنگینی را علیه ایران اعمال کردهاند اما گزارش اخیر آمانو، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی نشان میداد که ایران در حال پیشرفت هستهای است و نصب سانتریفیوژهای جدید را شروع کرده است. بلومبرگ هم چندی پیش گزارش داده بود که ایران در حال گام برداشتن بهسوی خودکفایی هستهای است. پیشنهاد جدید غربیها این واقعیت را انعکاس میدهد که غربیها در حال پذیرش این واقعیت هستند که تحریم و فشار نمیتواند ایران را بر سر برنامه هستهایش تسلیم نماید.
با این حال، همانطور که آقای جلیلی گفته است، مواضع طرف غربی با مواضع ایران همچنان فاصله دارد بنابراین پیشنهاد اخیر را نمیتوان پیشنهاد کاملی دانست که از هرلحاظ قادر به تامین حقوق هستهای ایران است.
اولا، روشن است که طرف غربی در این پیشنهاد لغو تمام تحریمها را پیشنهاد نکرده است بلکه بخش کوچکی از تحریمها را برای لغو مورد توجه قرار داده است. این بدان معناست که شش کشور در آینده امتیازات بیشتری خواهند خواست تا باقی تحریمها را لغو کنند و حتی ممکن است به همان خواستههایی بازگردند که قطعنامههای شورای امنیت اقتضا میکنند؛
ثانیا، در آنچه از جزئیات گزارش رسانهها در خصوص پیشنهاد ۱+۵ منتشر شده است، خبری از بهرسمیت شناختن صریح حقوق هستهای جمهوری اسلامی ایران نیست، امری که در پیشنهادهای جمهوری اسلامی در مذاکرات ۹ماه پیش گنجانده شده بود. این طبعا مهمترین خواسته طرف ایرانی بوده و هست که در چارچوب انپیتی حائز همان حقوقی شناخته شود که همه کشورها از آنها برخورداند؛
ثالثا، پیشنهاد لغو بخش کوچکی از تحریمها در برابر گامهای خواسته شده نخست، با گامهایی که از ایران خواسته شده تا بردارد، تناسب ندارد و بهعبارت دیگر پیشنهاد شش کشور از این منظر غیرمتوازن است. در ثانی، بهمعنای آن است که غرب همچنان سیاست اعمال فشار بر ایران را مدنظر دارد و به اصطلاح سیاسیون، حتی در صورت حصول توافق در خصوص گامهای مزبور، طالب ادامه سیاست چماق و هویج است.
با این وصف، پیشنهاد شش کشور به ایران مثبت است اما نه تا آن حد که بتواند همه مشکلات بین دو طرف در حوزه موضوع هستهای ایران را حل و فصل کند. ایران طبعا باید دو چیز را بپذیرد، اولا چارچوب کلی انپیتی و ثانیا نظارت مستمر آژانس بر تاسیسات هستهای. پذیرش هرگونه محدودیت ورای این دو، یا نباید انجام شود و یا باید در برابر امتیازات متناسب پذیرفته شود.
مذاکرات آتی ایران و ۱+۵ احتمالا از مذاکرات آلماتی اول سرنوشتسازتر است چرا که در این مذاکرات این ایران است که پاسخ پیشنهادهای طرف غربی را میدهد. در این میان، مذاکرات کارشناسی استانبول هم میتواند سرنوشتساز باشد.
گمانهزنیها ظرف یک و ماه چند روز باقی مانده ادامه خواهد یافت اما در ۱۶ فروردین یک مساله از اهمیت ویژهای برخوردار است: «طرف غربی برای امتیازدهی بیشتر تا چه حد انعطافپذیر است؟»
یادداشت از علیرضا کریمی