همانطور که پبش تر عنوان شده بود رسانه های اصلاح طلب در ویژه نامه های نوروزی خود مانور ویژه ای بر روی خاندان هاشمی رفسنجانی و بویژه رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام داده و خلاف هجمه های سال های نه چندان دور به آقای هاشمی، وی را همچون یک ناجی و بی بدیل معرفی کرده اند.
روزنامه اصلاح طلب اعتماد در همین راستا یک پرونده ویژه برای خاندان هاشمی رفسنجانی گشوده به پای سخنان نزدیکان وی نشسته است.
یاسر هاشمی رفسنجانی از جمله همراهان اعتماد است که به دفاع همه جانبه از تمام مواضع پدر پرداخته است، طوری که گویا هیچ نقدی و ایرادی به عملکرد او وارد نیست و همه منتقدان او گزافه می گویند!
در ادامه بخشی از سخنان یاسر هاشمی را می خوانید:
***
-هر صحبت حتی کوچک ما میتواند تحلیل اساسی برای بیش از ۶۰ سال فعالیت سیاسی آقای هاشمی به وجود آورد. به هرحال آقای هاشمی متعلق به من، فائزه، محسن، فاطمه و مهدی نیست، ایشان به همه جامعه تعلق دارد. شما آن بخش از شایعاتی که درباره ما وجود دارد را کنار بگذارید، ما را تخریب میکنند تا هاشمی را تخریب کنند چون فرزندان ایشان به خودی خود اهمیت چندانی ندارند. میخواهم این را بگویم اگر تخریب یا تعریف میشویم هدف آقای هاشمی است و کسی خیر یا شر ما را نمیخواهد بلکه خیر و شر پدر برایشان پراهمیت است.
-آقای احمدینژاد استاد من نبود اما وزرای او بودند. آقای علی احمدی وزیر اسبق آموزش و پروش استاد راهنمای من بود که اتفاقا خیلی هم رفیق بودیم. آقای غضنفری و برخی دیگر از مسوولان فعلی به عنوان استاد آنجا بودند.
-معتقدم برخلاف آنچه برخی به دنبال القای آن هستند، آقای هاشمی در اصول تغییری نکرده است. مثل دیدگاه ایشان به اصل نظام، حفظ انقلاب، ولایتپذیری، توسعه سازندگی، استقلال و یکپارچگی و وحدت ملی و . . .
– نمازجمعه آخری که ایشان خطبهها را خواندند فضای جامعه پرالتهاب بود و اگر ما میخواستیم آن وضعیت ملتهب منتهی به آرامش شود باید همه جوانب و افراد را میدیدیم و یک طرفه قضاوت نمیکردیم. اگر احساس میشود ایشان به مردم نزدیکتر شدهاند حکایت از یک اصل در ذهنیت ایشان است. به اعتقاد ایشان مردم صاحب اصلی مملکت و نظام هستند و مشروعیت نظام از مردم است. یکی از انتقاداتی که از آقای هاشمی میشود این است که در عمل و نظر ایشان مشروعیت گرفتن نظام از رای مردم وزن بیشتری نسبت به سایر جنبهها دارد. جمعی از افراد منتقد این نظر هستند و آن را بر نمیتابند و مشروعیت نظام را نشات گرفته از مسائل دیگری میدانند و تقابل اینجا ایجاد میشود.
– آقای هاشمی حرفهای خود را میزند و متهم به حرکت در خلاف جهت موج است و طبیعتا سعی میکنند بین ایشان و مسوولیتها فاصله ایجاد کنند. آنچه مسلم است گروههای سیاسی رادیکال هرگز از محبوب بودن یا محبوب شدن هاشمی نزد مردم خرسند نبودهاند.
– مثال «آنچه در آینه جوان بیند/ پیر در خشت خام بیند» درباره آن مقطع پدر صادق است و ایشان جریانی را میدید که اگر حاکم شود مشکلات زیادی برای انقلاب ایجاد خواهد کرد. ایشان (سال ۸۴)چون احساس خطر و مسوولیت کرد وارد میدان شد. اگر یادتان باشد ایشان تا لحظه آخر هم مقاومت کرد و منتظر تصمیم برخی افراد برای حضور شد اما چنین نشد.
– میخواهم این را بگویم که آقای هاشمی در فعالیتهای سیاسی خود هرگز به عقبه ذهنی خود از افراد با کینه، انتقامجویی یا . . . توجه نکرده است. یعنی هیچگاه در تصمیمگیریهای امروز مسائل سطحی دیروز را لحاظ نکرد. او همه را پتانسیلهای انقلاب میداند. آقای هاشمی هرگاه به یک جریان کم اثر نزدیک شده به آن جریان وزن داده است. به هرحال در آن دوران عدهیی خیلی به حاج آقا بد کردند. البته این گروه که دوباره به هاشمی بازگشتند به دو بخش تقسیم میشوند: آنهایی که متوجه اشتباه خود شدند و کسانی که نفع و حیات سیاسی خود را در نزدیکی به ایشان مشاهده کردند.
-(پدر) ایشان خیلی خوب میدانست پس از انتشار نامه ۱۸ خرداد ۸۸ مورد تهاجم فراوان قرار خواهد گرفت اما نامه را منتشر کرد و خیلیها که پس از انتشار نامه شروع به انتقاد کردند میگویند مواردی که آقای هاشمی در آن نامه مطرح کردند امروز به وضوح قابل رویت است.
(سوال)شما در جریان نامه ۱۸ خرداد سال ۸۸ آیتالله هاشمی به رهبری قرار داشتید؟
بله، من میدیدم ایشان در خانه مشغول نوشتن نامه بود.
(سوال)خودشان نامه را نوشتند؟
بله، خود خودشان.
(سوال)کسی هم به ایشان مشاوره داد؟
بعید میدانم.
(سوال)شما کی در جریان نامه قرار گرفتید؟
تا آنجایی که به یاد دارم ایشان اول نامه را برای رهبری فرستادند و بعد هم به رسانهها دادند.
(سوال)قبل از انتشار نامه توصیههایی هم به شما داشتند؟
نه، اما آن زمان که مساله نمازجمعه ۲۶ تیرماه پیش آمد یک روز همه ما را در خانه جمع کرد و گفت «با توجه به روند جدیدی که در حال شکلگیری است یا باید با این جریان باشم یا مردم و مواضع سیاسی خودم را برهمین اساس تبیین کنم. سپس چشم به مادرم دوخت و تاکید کرد «بچهها را اذیت خواهند کرد و شما باید خیلی تحمل داشته باشی.» چون مادر آستانه تحمل پایینتری نسبت به ایشان دارند.
– سر فائزه درد میکند برای دردسر. (خنده) فعالیت سیاسی دارد و پای حرفها و نظرات خود میایستد و حاضر به پرداخت هزینه هم هست. فائزه برای خود استقلال فکری دارد و تا جایی که من میدانم از این حکم اصلا هم ناراحت نیست.
(سوال)پدرتان به ایشان در خصوص فعالیتهای سیاسی تذکر نمیدادند؟
بنده ندیدم آقای هاشمی در کارهای فائزه دخالتی داشته باشد ولی نصحیت میکند.
به مزاح میگویند خانم فائزه مردترین عضو خانواده هاشمی است.
-(خنده) بله همینطور است و من هم تایید میکنم.
-در موضوع مهدی فکر میکنم دیگر همه میدانند بیش از آنکه موضوع مهدی واقعی باشد سیاسی است اما جایی نشنیدم که پدر گفته باشند مهدی متهم نیست و پاک است، با اینکه معتقدم آقای هاشمی میداند پرونده مهدی پاک است ولی همیشه گفته مهدی در وقت خود میآید و به اتهامات پاسخ میدهد.
-فکر میکنم کسی که ریشه اسلامی و انقلابی دارد نمیتواند آقای هاشمی را خارج از انقلاب ببیند یا طوری عمل کند که خود را بینیاز از مشاوره با ایشان بداند.
(سوال)فکر نمیکنید یک منبع عظیم مالی- انسانی با ۳۰۰ هزارمیلیارد تومان اموال سنددار، دو میلیون دانشجو و کارمند برای هر گروه سیاسی وسوسه کننده باشد تا جایی که بخواهند آن را تصاحب کنند؟
من این را قبول دارم؛ اتفاقا ریشه هجمهها علیه دانشگاه آزاد همین حرف شماست و کسی دغدغه خیرخواهانه برای آن ندارد؛ به همین دلیل آقای هاشمی از تغییر دکتر جاسبی منصرف شد.
(سوال)پس از جلسه پرحاشیه ۲۱ دی ماه، آقای فرهاد دانشجو از سوی بخشی از هیات امنا به عنوان رییس دانشگاه آزاد انتخاب شده است اما آقای هاشمی حکم او را امضا نمیکند. این پرسش برای بسیاری از کسانی که قضیه دانشگاه آزاد را پیگیری میکنند مطرح است که فرهاد دانشجو گزینه چه کسی است؟
(مکث) . . . فرهاد دانشجو گزینه تعدادی از اعضای هیات امناست.
(سوال)یعنی گزینه آقای هاشمی نیست؟
گزینه اول ایشان آقای دکتر میرزاده است.
مشرق