این گزارش تحقیقی نشان میدهد که چگونه ابعاد کلیدی اطلاعات سری که توسط کاخ سفید و دفتر نخست وزیری بریتانیا برای توجیه جنگ استفاده شد، دنیا را درباره وجود تسلیحات کشتار جمعی در عراق گمراه کرد.
در تهیه این گزارش، پژوهشگران برنامه پانوراما به بررسی اطلاعات سری منتهی به جنگ عراق پرداختهاند و به گفته پیتر تیلور، یکی از دست اندرکاران این گزارش، آنها پی بردهاند که بخشهایی کلیدی از دادههای به اصطلاح اطلاعاتی، بر جعلیات، گمانههای شخصی و اکاذیب مبتنی بودهاند.
رافد احمد علوان الجنابی، اصلیترین جاسوسی بود که دنیا را فریفت. جعلیات او باعث رقم خوردن یکی از تفرقه انگیزانهترین جنگهای تاریخ معاصر شد.
جنابی، در سال ۱۹۹۹ به یکی از اردوگاههای پناهندگان در آلمان رفت و خود را مهندس شیمی معرفی کرد. همین امر، نظر سرویس جاسوسی آلمان را به خود جلب کرد.
وی به آنها گفت که آزمایشگاههای بیولوژیکی را دیده که روی کامیون سوار کردهاند تا در بازرسیها دیده نشوند.
آلمانیها به گفتههای او شک کرده و این اطلاعات را با آمریکاییها و بریتانیاییها در میان گذاشتند.
ام. آی.۶، (سرویس اطلاعات برون مرزی بریتانیا)، هم به صحت گفتههای او شک کرد و نظرش را با سازمان سیا در میان گذاشت.
این فرد بعدها پذیرفت که دروغ گفته است. اما فرد دیگری هم بود که صحبتهایش سبب شد حرفهای جنابی واقعی جلوه کند؛ یک مامور سابق دستگاه اطلاعاتی عراق که گفته بود ایده اصلی برای آزمایشگاههای متحرک را او به حکومت پیشنهاد داده است.
این فرد که محمد حریث نام دارد، گفته که شش کامیون رنو برای این کار سفارش داده بودند. او در اردن با آمریکاییها دیدار کرد.
ظاهرا محمد حریث برای آنکه زندگی جدیدی را آغاز کند چنین دروغی را گفته بود.
۱۰ ماه پیش از شروع جنگ، اطلاعات او را کذب طبقه بندی کردند.
در گزارش بی.بی.سی آمده که آنها همچنین دریافتند اطلاعات دقیق و قابل اتکایی هم وجود داشته که بر عدم وجود تسلیحات کشتار جمعی در عراق تاکید میکرده و این اطلاعات از دو منبع ارشد نزدیک به صدام به دستگاههای اطلاعاتی غربی رسیده بود.
این دو منبع عبارت بودند از ناجی صبری، وزیر خارجه عراق و حبوش التکریتی، رئیس دستگاه اطلاعاتی صدام.
رئیس دفتر سابق سیا در پاریس چنین می گوید: “برای او (صدام) مقداری سلاحهای شیمیایی از اوایل دهه ۹۰ باقی مانده بود، او این محمولهها را بین عشیرههای وفادار به خودش پخش کرده بود. صدام مایل بود به سلاحهای کشتار جمعی، اعم از شیمیایی، بیولوژیکی و هستهای مسلح شود، اما گزارش آنچه او واقعا در آن زمان در اختیار داشت بسیار روشن بود و او تقریباً هیچ سلاح کشتار جمعی نداشت.”
سیا بر اساس اطلاعات دریافت شده از این منبع، نتیجه گیری کرده بود که قطعا صدام به سلاحهای کشتار جمعی دسترسی داشت. اما منبع عالی مقام دیگری هم وجود داشت: حبوش التکریتی، رئیس دستگاه اطلاعاتی حکومت بعث.
در کارتهای پاسوری که آمریکا با تصاویر رهبران عراق منتشر کرد، عکس او بر کارت سرباز خشت نقش بسته بود. یک افسر ارشد ام.آی.۶، تنها سه ماه قبل از شروع جنگ در اردن با التکریتی ملاقات کرده بود.
ظاهرا التکریتی در تلاش بوده تا با انجام معاملهای، مثل خروج امن صدام و خانوادهاش از عراق، از وقوع جنگ جلوگیری کند. رئیس دستگاه اطلاعاتی حکومت بعث به این افسر اطلاعاتی بریتانیا گفته بود که صدام هیچ تسلیحات کشتار جمعی در اختیار ندارد.