“شاپور بختیار” آخرین نخستوزیر رژیم پهلوی که به فرانسه گریخته بود، ماهها قبل از حمله عراق به ایران، در اسفند ماه ۱۳۵۸ گفته بود: “صدام برای ادامه حکومت خود با تمام قوا علیه حکومت آقای خمینی اقدام خواهد کرد.”
“تومای. ام. والی” ناخدای نیروی دریایی آمریکا در مصاحبهای که در ماهنامه این نیرو در سال ۱۹۸۵ (۱۳۶۴) چاپ شد، گفت: “صدام وحشت خود را از عواقب ناشی از انقلاب ایران برای شاپور بختیار ، آخرین نخستوزیر زمان شاه فاش کرد.”
شاپور بختیار در مصاحبه با روزنامه کویتی “السیاسیه” در بیست و سوم ژانویه ۱۹۸۲ گفت: جزایر سهگانه (تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی) متعلق به ایران نیست و نباید بر سر آنها با همسایگان خود کشمکش داشته باشیم!!
در اواخر سال ۱۳۵۸ حکومت عراق بر آن شد تا با پارهای از ایرانینمایان که در خارج از کشور به سر میبردند، ارتباط برقرار کند. از این رو “صلاح عمر علی” نماینده وقت عراق در سازمان ملل متحد با “منصور رفیعزاده” رییس سابق ساواک در آمریکا تماس برقرار کرد. در آن زمان وی نقش رابط “ارتشبد اویسی” فرمانده پیشین نیروی زمینی را بهعهده داشت.
بعدها یک افسر امنیتی عراق با نام مستعار “ابونضال” وظیفه “صلاح عمر علی” را بهعهده گرفت. در اثر این تماسها مقدمات سفر اویسی به بغداد آماده شد. وی در نخستین سفر خود به عراق که در سال ۱۳۵۹ انجام گرفت، افزون بر ملاقات با بلندپایگان حکومت عراق با صدام نیز دیدار کرد.
همچنین، وی در این مسافرت با برخی از همکاران پیشین خود مانند “سپهبد پالیزبان” (آخرین استاندار کرمانشاه در رژیم پیشین) و “سپهبد پرویز خسروانی” (فرمانده پیشین مرزبانی کشور) در بغداد به گفتگو نشست. این دو همراه با تنی چند از نظامیان از ماهها پیش به استخدام حکومت عراق درآمده و دست اندرکار دادن اطلاعات و نظرات نظامی به حکومت نامبرده بودند.
عراقیها بر سر راه ارتشبد پیشین، فرش قرمز پهن کرده و یک فرستنده رادیویی (رادیو ایران) با امکان پخش یک ساعت برنامه در روز و مبلغی برابر با ۲/۱ میلیون دلار آمریکا در اختیار وی قرار دادند. همچنین عراقیها پیشنهاد کردند که یک پایگاه عملیاتی نیز در اختیار وی بگذارند. اویسی در طول اقامت در عراق با وزیر جنگ “عدنان خیرالله تلفاح” شوهر خواهر و پسر دایی صدام و رییس ستاد ارتش “عبدالجابر الشنشل” ملاقات کرد.
پیش از اویسی، حکومت عراق با شاپور بختیار ارتباط برقرار کرده بود. بختیار نیز چند بار از بغداد دیدن کرد. این دیدارها حتی در زمان اشغال خاک ایران از سوی ارتش عراق نیز ادامه داشت.
بختیار در این دیدارها برابر تعهدی که به گردن گرفت، مبلغ قابلتوجهی پول و اجازه پخش برنامهای به مدت یک ساعت در روز را به دستآورد.
ارتشبد اویسی برای راهاندازی رادیویی که از سوی حکومت عراق در اختیارش گذاشته شده بود، “تورج فرازمند” مدیر عامل پیشین رادیو تلویزیون ایران را مأمور اداره رادیوی مزبور کرد. باید این نکته را یادآور شد که دو برنامه رادیویی “ایران” (اویسی) و “صدای آزاد ایران” (بختیار) نقش عمده ای در تبلیغ برای صدام داشتند.
شاپور بختیار طی ملاقاتهای مکرر با مقامهای حکومت عراق آنها را تشویق به حمله به ایران کرد. وی در مصاحبه با مجله “ژوان آفریک” در ۹ ژوئن ۱۹۸۲ اعلام کرد ” بهمحض آغاز عملیات نظامی، ایل بختیاری وارد عمل خواهد شد و از اصفهان تا اهواز را در اختیار خواهد گرفت”!
از سوی دیگر حکومت صدام در پی آن بود که با گروهک منافقین و سرکرده آن مسعود رجوی رابطه نزدیکتری برقرار کند. این رابطه در آغاز جنگ با دلالی “یاسر عرفات” گستردهتر شد.
حمله به زاغهها و انبارهای اسلحه ارتش، حمله و آسیبرسانی به کارخانه تعمیر تانک در “مسجد سلیمان”، خرابکاری وسیع در نیروی هوایی و از کار انداختن تعدادی از جنگندههای این نیرو، ربودن تعدادی هواپیما و… از جمله اقدامهایی بود که منافقین و همکاران آنها در راستای منافع حکومت تجاوزگر صدام علیه مردم ایران بهعمل آوردند.
با توجه به این خیانتها گروهک منافقین گوی سبقت در خیانت به میهن را از همه ربود. در این راه تا آنجا پیش رفت که روی حزب خائن توده را نیز سفید کرد. اوج پیروزی در خیانت برای منافقین، عقد قرارداد رسمی و علنی با صدام بود.
yjc.ir