راوی کتاب «پایی که جا ماند»، گفت: عشق به حضرت زهرا(س) کمر دشمن را شکست.
سیدناصر حسینیپور سهشنبه شب در مراسم یادواره شهدای امدادگر لرستان که در ادارهکل جمعیت هلال احمر لرستان برگزار شد، گفت: وقتی که در عملیاتی رمز عملیات با نام فاطمه زهرا (س) بود، یک فرمانده گردان بلند میشد و رجز میخواند.
وی با بیان اینکه اگر تمام شهدا نمره ۱۹ گرفتند، شهدای گمنام نمره ۲۰ گرفتند، افزود: آبرودارترین افراد همین شهدا بودند که معادلات دشمن را به هم ریختند، چراکه آنها مانند فاطمه زهرا(س) که قبر آن در بقیع بینام ونشان است، پلاکهای خود را از گردن بیرون میآوردند و پرت میکردند تا بینام و نشان باشند.
حسینیپور با بیان اینکه این بچهها در شرایط سخت به خاطر ما در مقابل این انسانهای پست ایستادهاند، گفت: در خرمشهر در هر ۴ متر مربع یک شهید دادهایم، بچههای ما با دست خالی به پیروزی رسیدهاند.
وی تصریح کرد: خداوند فرزندان روحالله را خیلی دوست داشت، چراکه عشق ائمه را در تاروپود این بچهها گذاشته بود.
این جانباز دوران هشت سال دفاع مقدس عنوان کرد: من در دوران دفاع مقدس ۱۶سال سن داشتم که به اسارت عراقیها درآمدم و در این اسارت مورد ضرب و شتم عراقیها قرار گرفتم، این درحالی است که پای راستم را در آنجا گذاشتم.
حسینیپور خاطرنشان کرد: همه ملتها و دولتها در دنیا برای زندگی فردی و اجتماعی خود دو راه دارند که باید انتخاب کنند که یکی از این راهها راه پذیرش سروری نظام سلطه و شیطان است و راه دوم راه سروری آقا امام حسین(ع) است.
وی افزود: آدمهایی که جزو نظام سلطه و شیطانی هستند و در رأس آنها آمریکا قرار دارد، این ملتها میخواهند که تن آنها در آسایش مطلق باشند، اما آنهای که راه سرور شهدا یعنی امام حسین(ع) را انتخاب میکنند، تن آنها آسایش به خود نمیبینند که آن در دوران دفاع مقدس مشخص بود.
راوی کتاب «پایی که جا ماند» با بیان اینکه باید قدر شهدا را بدانیم، گفت: باید دشمنان آن سوی خاکریز را بشناسیم، آنهایی که برای شکست دادن انقلاب اسلامی کمر بستهاند.
حسینیپور خاطرنشان کرد: ای مردم لرستان که در استقبال ضریح امام حسین بیش از ۵۰ دست و پای شکسته دادید، بدانید که آنور خاکریزها میخواستند که یک نفر از ایرانیها زنده نباشد.
وی با بیان خاطراتی از دوران اسارت خود گفت: انواع شکنجهها را در دوران اسارت خود دیدهایم، یادم است که یک روز فرمانده سپاه هفتم عراق گفت که برای هر حشرهای حشرهکش مخصوصی داریم و ایرانیها هم حشرهای بیش نیستند.
حسینیپور تصریح کرد: یک روز برای بازجویی من را به اطاق بازجویی بردند که افسر عراقی از من پرسید، اگر گفتی که چه موجوداتی را نباید خدا خلق میکرد؛ گفتم خداوند خود بهتر میداند، وی گفت، ایرانی، پشهها و یهودیها را نباید خدا خلق میکرد، چراکه اینها مزاحمهای طبیعت هستند.
وی به تزریق واکسن ضد عاشورایی به اسیران در بند عراق خبر داد و گفت: در غروب تاسوعا به بچههای ما واکسن ضد عاشورایی میزدند، این واکسن موادی بود که به دست بچهها میزدند و بچهها تا ۲۴ ساعت تب و لرز میگرفتند و دستهای آنها فلج میشد تا نتوانند روز عاشورا سینه بزنند.
حسینیپور عنوان کرد: جنگ هشت ساله ما جنگی بود که همه دنیا دست به دست هم دادند تا بسیجی ۴۵ روز آموزش دیده که کلاه آهنی بر سرش زار میزد و قدوقوارهاش از تیر بار کوچکتر بود را شکست دهد، اما آن بسیجی، به عنوان آدمی که خط نگهدار بود و دشمن به حسابش نمیآورد، توانست براساس یک معادله و استراتژی تن در برابر تانک تمام دشمنان این ملت که آن طرف خاکریز میجنگیدند را شکست دهد.
راوی کتاب «پایی که جا ماند» گفت: ریشه و رکن اصلی تکلیفگرایی است، تکلیفگرایی برای بچههایی که معادلات کلاسیک و نظامی روز دنیا را به هم ریختند، اینها چطور فکر میکردند؟ بچهها وقتی در کربلای ۴ شکست خوردند، زانوی غم بغل نگرفتند که ما شکست خوردیم؛ این بچهها وقتی معادلات دشمن را در خرمشهر به هم ریختند و آن شهر را فتح کردند، یک فرمانده آن بالا نشسته بود که خیلی حواسش به نیروهایش بود تا ریشه درخت من در وجود بچهها رشد نکند.
وی افزود: فرمانده سپاه هفتم عراق در مورد خرمشهر چنین گفت که خرمشهر حکم بالشتی را دارد که بصره بر آن آرامیده است.
حسینیپور یادآور شد: بچههای ما خرمشهر را گرفتند و آنها قدرت تکلیفگرایی و ولایتپذیری بچهها را نگرفتند که این دو عنصر ریشه در سال ۶۱ هجری، یک نصف روز که برای همه نسلها و اعصار حرف داشت، دارد.
وی متذکر شد: اتفاقی که در یک نصف روز افتاد همه از آن نصف روز در مقابل ظلم و جور استفاده کردند، نصف روزی که آدمهایش با دست خالی شهید میشدند.
راوی کتاب «پایی که جا ماند» گفت: نقشهای که عراق برای ایران کشیده بود، نقشهای نبود که از آن کوتاه بیایند، آنها میفهمیدند که از کجا میخورند.
حسینیپور تصریح کرد: حسین کامل داماد صدام که روزی یک گروهبان پاپتی در روستای العوجه عراق بود، به درجه سرلشگری رسید، آن فرمانده گروهان تعریف میکرد، من شاهد بودم که حسین کامل در انتفاضه شعبانیه روی تانک خطاب به امام حسین(ع) گفته بود، حسین تو حسینی و من حسین بجنگ تا بجنگیم، این آدمها فهمیده بودند، از کجا خوردهاند.
در ادامه حجتالاسلام بهروز پیروزفر، مسئول دفتر نمایندگی ولی فقیه در جمعیت هلال احمر لرستان در خصوص شهدا مطالبی را بیان کرد.
در ادامه حسین رضا مردادی، مدیر عامل جمعیت هلال احمر لرستان نیز مطالبی را ارائه دارد.
در ادامه از خانوادههای ۹ شهید امدادگر لرستان تجلیل شد.