وقتی احساس تکلیف مهمتر از تکلیف شناسی می شود
هر وقت ایام انتخابات می شود بحث احساس تکلیف هم داغ می شود. اما چه بسا خیلی از کسانی احساس تکلیف می کنند در تکلیف شناسی به بیراهه می روند و البته رفته اند درست مثل انتخابات اخیر. البته تملق و تبلیغات اطرافیان در این احساس تکلیف بی تاثیر نیست و شیطان با هر کس از طریق خاصی تعامل می کند. چه کسانی که کاندیدای انتخابات می شوند و چه کسانی وارد بحث تعیین مصداق برای مردم می شوند.جگونه است کسانی که می توانند و باید وظیفه نقد و نظارت اجتماعی را بر عهده داشته باشند احساس تکلیف کرده و وارد مبحث تعیین و تایید مصداق می شوند مگر عالم سیاست و تحزب کم گروههای مرجع دارد که برخی دوستان رسالت انها را به دوش می گیرند. به فرض عدم پیروزی نامزد مورد نظر این دوستان آیا عقل سلیمی غیر مغرضانه بودن نقدهای آنها را به دولتمردان ÷یروز در انتخابات باور می کند؟
در عالم سینما هم کسانی که علم حمایت از نامزدهای یک طیف سیاسی را بر دوش می کشند چگونه از سیاست زدگی عالم فرهنگ حرف می زنند و کسانی که به نامزد دیگری رای داده و یا اعلام حمایت کرده اند را منکوب می کنند؟
دنیا با انتخابات تمام نمی شود فردایی هم در راه است.
آخرین