حجتالاسلام والمسلمین خاتمی همچنین با اصلاحطلبان یزدی (اعضای ستادهای هاشمی رفسنجانی، عارف و روحانی) در بیت شهید صدوقی دیدار و گفتوگو کرد.
وی در ابتدای این دیدار با اشاره به سالگرد درگذشت مرحوم صدوقی، گفت: در سالروز رحلت برادر عزیزم و امام جمعه خوب و پر تلاش و کسی که وجود او برکات زیادی برای جامعه ما و یزدیها داشت، حضرت حجتالاسلام والمسلمین جناب آقای صدوقی، خدا را شکر میکنم این توفیق را پیدا کردم تا در خدمت شما خانمها و آقایان فعال و متعهد باشم؛ کسانیکه حتی در سخت ترین لحظه ها هدف و جهت را گم نکردند و با امید و شور فراوان به صحنه آمدند و دوباره توانستند مسیر را اصلاح کنند؛ مسیری که اگر ادامه می یافت نه تنها جمهوری اسلامی ایران که ایران هم در معرض خطر بزرگی بود. خوشحال هستم که در میان شما هستم. یاد عزیزمان را گرامی می دارم و به روان پاک پدر بزرگوارشان شهید محراب آیتالله صدوقی درود میفرستم.
خاتمی در ادامه با بیان اینکه “در سالهای اخیر با دو وضعیت نگرانکننده روبرو بودیم”، تشریح کرد: وضعیت اول، یأس روزافزون به خاطر سیاستها و رویکردهای غلط و آثاری که در زندگی مردم گذاشته بود و اینکه احساس کرده بودند وضع جامعه ما قابل برگشت نیست. وضع اقتصادی بسیار ناگوار بود و بخصوص فشارهایی بر طبقات محروم وجود داشت. از بین رفتن بنیادهای اقتصاد مملکت و آشفتگی زیاد در عرصه مدیریت کشور و از بین بردن تجربه و تجربیاتی که ایران در سالهای دراز داشته و جایگزین شدن آنها با روشهای بد و نادرست نیز مساله دیگری بود که لطمه بزرگی به کشور زد، بعلاوه انزوا در عرصه بینالمللی و افزایش فشارها علیه ایران و افزایش فشارهای روزافزون از بیرون، رفتارهایی که حکومت در این مدت با جامعه داشت نیز این ناراحتی را افزایش میداد و این پرسش مطرح می شد که آیا ممکن است ما به وضعیت قابل قبولی برگردیم؟ یا این وضع تا نابودی و از بین رفتن ایران و نظام و جمهوری اسلامی ادامه خواهد یافت؟
وی با بیان این اعتقاد که “این اواخر بر این یأس، یک ترس هم اضافه شده بود”، افزود: ترس از تهدیدهای خارجی که به نظر میرسید لحظه به لحظه جدیتر میشود، وجود داشت. یأس و ترس دو عاملی بود که برای جامعه ما خیلی نگرانکننده بود. آیا میتوانستیم بر این وضعیت غلبه پیدا کنیم و دوباره روحیه پیدا کنیم!؟ حدود یک سال و نیم پیش فضای جامعه روی کنشگران و نخبگان جامعه اثر گذاشته بود؛ تجربه تلخی که از انتخابات ۸۸ داشتند ذهنها را به آن سود برده بود که تلاش فایده ای ندارد. حالا کسانیکه تندتر بودند صحبت تحریم میکردند و گرایش عمومی به سوی عدم شرکت در انتخابات بود.
خاتمی اضافه کرد: از طرف دیگر ما به عنوان اصلاحطلبان که خودمان را در این نظام می دانستیم، گرچه انتقادهای زیادی داشتیم ولی دلبسته به اصل نظام و انقلاب بودیم، در عین حال رویکردها و رویه های موجود را دشمن این نظام و جامعه می دانستیم و انتقاد داشتیم. ما روشی را جز روش اصلاحطلبی در برخورد با مسائل، مناسب نمیدانستیم و البته اصلاحطلب مثل هر کنشگر سیاسی نگاه به قدرت دارد ولی راهی را جز صندوق رای و انتخابات نمیشناسد. ما باید بر این روحیه منفی که “دیگر فایده ندارد در انتخابات شرکت کنیم و دیگر امکان ندارد بگذارند کسانی غیر از کسانیکه رویههای موجود را میپسندند روی کار بیایند”، غلبه پیدا کنیم.
وی با بیان اینکه “جامعه با فشار زیادی از بیرون توسط کسانی که با نظام مخالف بودند و امکانات تبلیغی فراوانی هم داشتند روبرو بود”، خاطرنشان کرد: جامعه ما نگرانیهای زیادی داشت و خیلی زود می توانست تحت تاثیر آن تبلیغات قرار بگیرد. ما در این فضای دستگیریها، محدودیتها، دروغها، تحریفها و تبلیغات بد یکجانبه، باید بگوییم میشود در این نظام و با این نظام کار کرد و میشود روشهای درست و اصلاحطلبانهای را پیدا کرد که اولا جلوی این رویکرد بسیار خطرناک را گرفت و متوقف کرد و بعد هم اگر بشود، رویکرد درستی جانشین آن شود. اصل قضیه شرکت در انتخابات برای این است که انسان با اندیشه ها و رویکردهایی که دارد قدرتش را از رای مردم بگیرد و آنها را اعمال بکند قدرت به همین معنا مطلوب هست که در مبارزات انتخاباتی و فضای دموکراتیک رخ می دهد.
رییسجمهور پیشین کشورمان با اشاره به اینکه “از یک طرف رویههای نادرست امنیتی سیاسی، برخوردهای نادرست و ایجاد محدودیتها و فشارها و از طرف دیگر هم تبلیغات بسیار گستردهای که کسانیکه اصل نظام را نمیخواستند انجام میدادند، کار را مشکل میکرد”، افزود: آنچه در این مدت تدبیر شد و اندک اندک از درون جامعه – نه تحمیل از بالا – ایجاد شد، گرایش شدید به عدم شرکت در انتخابات تبدیل به لزوم شرکت در انتخابات شد.
وی ادامه داد: شما ببینید از یکسال پیش کاملا فضا فضای شرکت در انتخابات بود. شما میدیدید در انتخابات مجلس نهم در اسفند ۹۰ که ما انتخابات را تحریم نکرده بودیم بلکه شروطی برای آن گذاشته بودیم، در عین حال گفته بودیم هر کسی آزاد است برود در انتخابات شرکت کند ولی فضای تحریم حاکم شد و بویژه از خارج بسیار آن را تبلیغ کردند. ما خودمان میگفتیم تحریم نکردیم و آنها میگفتند فلانی هم تحریم کرده است؛ پس برای شکستن این فضا در انتخابات شرکت کردم و موجی هم ایجاد شد.
خاتمی با اشاره به فضای سال گذشته نیز یادآور شد: در سال ۹۱ که بیشتر فشار از درون جامعه بود، اینکه باید در انتخابات شرکت کرد، مساله مهمی بود. ما آمدیم و گفتیم اگر در انتخابات گذشته شرایطی برای انتخابات گذاشته شده است، آزادی زندانیان سیاسی، تبدیل فضای امنیتی سیاسی به فضای آزاد سیاسی انتخابات و انتخابات آزاد، طبیعی بود که این شرایط را فراهم نکنند. اندک اندک و با ملایمت آمدیم گفتیم آیا میتوانیم روشی را انتخاب کنیم که نتیجه انتخابات این باشد که ما برویم به سمتی که در جامعه زندانی سیاسی نداشته باشیم، حصر و حبس نباشد، فضای امنیتی وجود نداشته باشد، سرکوبها نباشد و جامعه بپذیرد که ساز و کار انتخابات مطلوب طبیعیترین، کمهزینهترین پرفایدهترین ساز و کاری است که میشود برای جامعه انتخاب کرد.
وی افزود: دوم اینکه ما می توانیم کاری بکنیم که این سوءظنها و نفرتها که از سوی تندها و افراطیها از هر دو طرف و آنهایی که در خارج بودند و ندای براندازی میدادند و کسانیکه در داخل بودند و انحصارطلبانه انقلاب را در انحصار خود میدانستند و آزاد بودند هرکاری میخواهند بکنند و هرچه میخواهند بگویند و هر تهمتی بزنند و هر دروغی بگویند، هر کسی را با سلیقه های تنگ و تاریک آنها موافق نبود را جاسوس بیگانه، ضدانقلاب، برانداز و هزار عنوان دیگر بنامند این فضایی که دائما تولید نفرت میکرد، این فضا کینهها را تشدید میکردند، گفتیم آیا میتوانیم به سمت مسیری برویم که این کینهها کاهش پیدا کند؟
خاتمی یادآور شد: در اواسط سال ۸۹ طرحی را مطرح کردم و گفتم البته اثر ریز و بسیار خوبی در جامعه گذاشت ولی نتوانست تغییری در جامعه ایجاد کند؛ یکی این بود که آیا هرکس احساس می کند به او جفا شده است و بدی شده حاضر است از آن بگذرد؟ همه با گذشت جلو برویم و رو به آینده کنیم نه اینکه گذشته را فراموش کنیم بلکه در گذشته نمانیم و به سوی آیندهای برویم که برد – برد باشد یعنی هم نظام، هم حاکمیت، هم آنهایی که سرکوب شدهاند و ناراحت شدهاند و هم کسانیکه انتقاد دارند برد کنند. آن راه همین بود که بعد از دو سال پیگیری شد و ما به آن رسیدیم.
رییسجمهور پیشین کشورمان ادامه داد: در این انتخابات شرطی گذاشته نشد، بلکه به آن سو حرکت کردیم که انشاءالله نتیجه انتخابات بهبود اوضاع باشد، فضا تلطیف شود و سوءظنها و کینه ها و دوری های دلها از بین برود یا کاهش یابد و میدان از دست کینهتوزان و کینهپراکنها در جامعه گرفته شود. این هدفی بود که می توانستیم برای آن فکر کنیم؛ البته اگر در انتخابات پیروزی هم بدست میآمد مزید بر علت بود ولی برای ما کافی بود که به همان دو هدف اصلی برسیم که حتی اگر انتخابات هم طوری می شد که کسانی غیر از ما و غیر از کسانی که حرف های ما را قبول دارند میآمدند و عاقلانه و مدبرانه رفتار میکردند، ما به آن دو هدفمان میرسیدیم. هدف انتخابات با این دو مساله پیگیری شد و ادامه یافت. خوشبختانه فضا به سویی رفت که زندانیان عزیز و آسیبدیدگان انتخابات پیشین هم با شرکت در انتخابات موافقت کردند. جناب آقای کروبی و جناب آقای موسوی هم ما گرچه با آنان ارتباط میسر نبود، ولی بدست آوردیم که دستکم مخالفتی با شرکت ندارند.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود اظهار کرد: در یک جمع اصلاحطلب وسیع که فراگیرتر از اصلاحات به معنی اصطلاحیاش بود، با هم نشستیم و صحبت کردیم و دوستان به این جمعبندی رسیدند که در انتخابات شرکت میکنیم و بصورت حداکثری هم شرکت میکنیم و این اولین تصمیمگیری بود. عنایت و لطف کردند به من هم پیشنهاد کردند ولی من از اول تصمیم داشتم که نیایم و مطالبم را گفته بودم و الان هم معتقدم کار درستی کردم ولی به احترام دوستان گفتم اعلام نخواهم کرد که نمیآیم ولی مطمئن باشید نخواهم آمد. در ضمن مسائلی که در دو – سه ماه نزدیک به انتخابات مطرح شد کم و بیش مطرح کردم. نمیگفتم نمیآیم ولی میگفتم این سوالات مطرح است معنایش این بود که این سوالات مانع است از اینکه من بتوانم بیایم یا آمدن من نقض غرض است. ما میخواهیم فضا را تلطیف کنیم، دلها را به هم نزدیک کنیم، آثار تنشهای گذشته را بدون اینکه کسی احساس بازندگی بکند از بین ببریم ولی ما نمیخواهیم دوباره از نو آنها را تشدید کنیم. در عین حال به دوستان هم گفتم شما می دانید من نخواهم آمد ولی فکر کنیم که چگونه باید باشد.
خاتمی با بیان اینکه “نظر من این بود که جناب آقای هاشمی مناسبترین شخص است”، گفت: شخصیت هاشمی شناخته شده است، جایگاه بالا دارد، کسی که هم دنیا روی ایشان حساب میکند و هم توانایی فراوانی دارند. البته ایشان هم حاضر نمیشدند بیایند و دلایلی هم داشتند که کاملا قابل ملاحظه بود ولی بالاخره مطرح شد و در این اواخر خود من در صحبتهایم از ایشان به عنوان کسی که می تواند در این مرحله حساس به داد انقلاب و کشور برسد نام میبردم. تا آنجا که آقای هاشمی با فداکاری قبول کردند که در انتخابات شرکت کند. ما اصلا نمیتوانستیم تصور کنیم ایشان رد صلاحیت شوند. رد صلاحیت بنده خیلی قابل فهم بود و ما نباید به این سادگی این امکان را در اختیار حضرات قرار دهیم.
وی با اشاره عدم احراز صلاحیت هاشمی رفسنجانی از سوی شورای نگهبان، اظهار کرد: با کمال تاسف ایشان را رد کردند. آمدن جناب آقای هاشمی موج گستردهای ایجاد کرد که با رد ایشان این موج بصورت نگرانکنندهای به سوی یأس و حتی خشم روی آورد. بنده قبلا هم با دوستان صحبت کرده بودم که بر فرض بنده یا آقای هاشمی هم کاندیدا بشویم و به هر دلیلی نتوانیم ادامه بدهیم، شما باید به فکر جانشین باشید. بعد از این جریان، بالاخره ما دو تن از دوستان را در صحنه داشتیم.
خاتمی اضافه کرد: آقایان عارف و روحانی مواضع خوبی گرفتند. در این هشت سال و بویژه این چهار سال آخر این همه به شخصیتهای ممکلت جفا شد و به اصلاحات دروغها، تهمتها و جفاهای فراوان نسبت دادند تا حدی که نام بردن از برخی افراد جرم حساب میشد و حتی ابلاغ کردند اسم، خبر و عکس از فلانی و فلانی و فلانی در روزنامههایی که دولتی هم نبود زده نشود. جناب آقای عارف آمد و در انتخابات فضایی را باز کرد و باید قدر ایشان را دانست که گفتمان اصلاحطلبی را مطرح کرد. در کنار ایشان جناب آقای روحانی – که ایشان واقعا گفتمان اصلاحطلبی را قبول دارد و مواضع بسیار خوبی داشتند – آمد و به هر حال این دو نفر کسانی بودند که احساس میشد در نهایت یکی از این دو نفر باید در عرصه باشد.
وی با اشاره به اینکه “ما میان دو امر، یعنی شکست توامان گفتمان اصلاحطلبی و اصلاحطلبان یا تلاش برای پیروزی گفتمان اصلاحطلبی مخیر بودیم”، یادآور شد: من جایی گفتم جناب آقای روحانی که مواضعشان را قبول داریم، اگر یک اصولگرای منطقی این گفتمان را داشت و حرفهایی که ایشان زد و آقای عارف مطرح کردند عنوان میکرد، ما او را هم تایید میکردیم، چراکه برای ما بیش از اینکه فرد مطرح باشد، رویکرد مطرح بود. اصلا صحبت باندی و جناحی نبود بلکه گفتمان و سیاست و رفتارهای خطرناکی که در جامعه وجود داشت که همه چیز را داشت از بین میبرد و معتقدم به رهبری و کشور هم زیان میزد، باید با گفتمان دیگری که ما معتقدیم گفتمان اصلاحطلبی است و دقیقا در موضع هر دوی این آقایان بود، جایگزین میشد. خوشبختانه با راهکارهایی در نظر گرفته شده بود، در جامعه هم بطور گستردهای تقاضای ائتلاف شکل گرفت و مردم کاملا احساس خطر کرده بودند که اگر این دو بزرگوار باشند هم اصلاحطلبی شکست میخورد و هم گفتمان اصلاحطلبی.
خاتمی تاکید کرد: برای ما بیش از اینکه فرد مطرح باشد، رویکرد مطرح بود و معتقد بودیم هرکدام از دو عزیز بیایند گفتمان مورد قبول ما موفق خواهد شد و فضای جامعه نیز لطیفتر میشود. خوشبختانه آقای عارف کار بزرگی کرد و تدبیری که به خرج داده شد نشان داد حتی در ناامیدکنندهترین شرایط و تاریکترین شرایط میتوان تصمیمات عاقلانهای گرفت که نتیجه کار امروز این شد که نوعی رضایت در جامعه حاصل شده است. خیلی از اصولگراهای عاقل و منطقی که احساس خطر می کردند احساس رضایت می کنند، اصلاحطلبان احساس رضایت دارند، نخبگان جامعه احساس رضایت میکنند و فکر میکنم خود نظام هم احساس رضایت دارد. ما نمیتوانیم از رویکردهای رهبری و مطالبی که گفتند و نقشی که داشتند چشم بپوشیم.
وی فراجناحی خواندن حسن روحانی را امری درست دانست و اظهار کرد: برخی از آقای روحانی گله میکنند که گفته «فراجناحی» و «رییسجمهور همه» است. اتفاقا این درست است. ما کسی میخواهیم که رییسجمهور همه باشد نه رییسجمهور یک گروه خاص. این روش نه به معنی پشت کردن به اصلاحات است و نه پشت کردن به گفتمان اصلاحطلبی. ایشان روی همه حرفهایی که زده، پافشاری میکند. البته این به آن معنا نیست که آنچه گفته شده است به زودی قابل تحقق است، چراکه یک شبه نمیتوان انتظار حل مسائل را داشت. مشکلات فرارو و موانع هم پیش رو بسیار است. آقای رییسجمهور هم امکانات محدودی دارد. مهم این است که روی تعهدی که با مردم کرده بماند که بحمدالله مانده است. آنچه مهم است، اینکه آیا این انتخابات سبب تغییر روکرد در سیاست فرهنگ روابط بینالملل خواهد شد یا همان رویکردهای گذشته ادامه پیدا میکند؟ همین که مردم احساس کنند رویکردها عوض شده است، راضی خواهند بود.
رییسجمهور پیشین کشورمان با بیان اینکه “معتقدم الان میتوانید احساس کنید فضا مطلوب نیست ولی با قبل از انتخابات متفاوت است”، افزود: ما از خدا میخواهیم همین امشب و فردا آقای موسوی و آقای کروبی و خانم رهنورد از حصر آزاد شوند. همه زندانیان عزیز ما آزاد شوند و محدودیتها برداشته و فشارها کاسته شود. اصلا چرا زندانیان؟ بروید در دانشگاهها ببینید چه دارد میگذرد؛ نه استاد و نه دانشجو یک ذره امنیت ندارد. در کارگاهها چه دارد میگذرد؟ این فضای امنیتی و ناکاردانی خیلی مشکلات ایجاد کرده است اما همه کارها دست رییسجمهور نیست و باید ببینیم چرا این مشکلات بوجود آمد؟چون رویکردها غلط بود و اگر این رویکردها عوض شود دیگر حصر و حبسی نخواهیم داشت تا بگوییم چه زمان برداشته میشود. دیگر آن فشارها نخواهد بود. این رویکرد باید عوض شود؛ البته زمان میخواهد تا تحقق پیدا کند.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: میدانم آقای روحانی در فشارهای سختی است. وی مطالبی گفته است و متعهد و پایبند به آنهاست و بر آن تاکید هم دارد، پس باید تمام توجه ایشان به این باشد که همکارانی انتخاب کند که با این رویکردها و شعارها و مسائل سازگارند. با ابزار کسی که تنها به سرکوب میاندیشد نمیتوان به ایجاد فضای مطلوب سیاسی باز قانونی مبادرت کرد و باید کسی باشد که این را قبول داشته باشد. کسانی که اقتصاد را به این روز انداختهاند، نمیتوانند همراه مردم و جوابگوی مطالبات باشند.
خاتمی با بیان اینکه “اگر فضا باز شد، زمینه برای فعالیتهای منطقی، قانونی، شرعی و فکری اصلاحطلبان و همه فراهم خواهد آمد”، اظهار کرد: اینکه چه کسی از کدام جناح است، اصلا برای ما مهم نیست بلکه مهم این است که سازگار با معیارهایی باشد که عرضه شده و مردم به آن رای دادهاند. انشاءالله چنین خواهد شد و همه ما هم باید کمک کنیم. در چنین شرایطی شاهد فضایی خواهیم بود که چیزی جز رشد معنوی عقلانی جامعه و پیشرفت همهجانبه کشور نخواهد بود و انشاءالله چنین خواهد شد. البته اگر خیلی عجول نباشیم و واقعیتها را در نظر بگیریم.
به گزارش ایسنا، در ابتدای این دیدار نیز برخی از حاضران به بیان دیدگاههای خود درباره مسائل روز کشور و توقعات و انتظارات خود از رییسجمهور منتخب پرداختند.
در این دیدار، مجید انصاری، محمد مقدم، محمدرضا تابش، محمد صدوقی و مریم خاتمی، استاندار اسبق یزد و جمعی از اعضای ستادهای هاشمی رفسنجانی، عارف و روحانی حضور داشتند.
شب گذشته نیز حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمد خاتمی با حضور در مسجد حظیره، به آیتالله شهید صدوقی و حاج محمدعلی صدوقی ادای احترام کرد و یادشان را گرامی داشت و نیز در مراسم سالگرد ایشان در بیت شهید صدوقی حضور یافت. سخنران این مراسم حجتالاسلام والمسلمین مجید انصاری بود.