این زوج شیاد لیستی از ۱۳۰۰ دختر و زنان تنها تهیه کرده و به بهانه خواستگاری از آنان برای سرقتهای طلایی دام پهن میکردند.
سرقت خواستگار اینترنتی
ردیابی و بازداشت این دو شیاد زمانی در دستور کار ماموران پلیس فتای مازندران قرار گرفت که یک زن جوان با شکایتی آنان را در جریان سرقت ۱۵ میلیون تومانی طلا و جواهراتش از سوی یک خواستگار اینترنتی قرار داد.
این زن جوان که مدتی پیش در ازدواج نخست خود با شکست روبهرو شده بود درباره نحوه آشنایی و ارتباطش با این مرد و چگونگی سرقت جواهراتش گفت: مدتی پیش هنگامی که در اینترنت دنبال مطلبی بودم چشمم به یک سایت همسریابی افتاد. با اینکه در ازدواج نخستم با شکست روبهرو شده بودم و دلیل آن نیز سهل انگاری در زمان آشنایی با خواستگارم بود ولی باز متاسفانه فریب خوردم.
مرد برجساز
این زن در حالی که بغض گلویش را میفشرد در ادامه اظهاراتش اینگونه ادامه داد: در سایت متوجه مطالبی شدم که از سوی مردی نوشته شده و گفته شده بود وی خواستار ازدواج است. مشخصاتی که وی برای این زن ارائه داده بود با نشانیهای من مطابقت داشت.
وی ادامه داد: مرد خواستگار نوشته بود که مهندس برجسازی است و ماهانه ۱۰ میلیون تومان درآمد دارد. سالها پیش با دختر مورد علاقهاش ازدواج کرده و از وی یک بچه دارد، اما چند سال پیش همسرش به هنگام زایمان در حالی که دختری برایش به دنیا آورده بود جان خود را از دست داده و وی و بچهاش را تنها گذاشته است. چون از نظر کاری سرم شلوغ است و فرصت این را ندارم که به صورت سنتی دنبال زن ایدهآلم بگردم میخواهم از این طریق زن مورد نظرم را انتخاب کنم.
زن جوان در ادامه گفت: در زندگی نخستم بیپولی شوهرم و اینکه نتوانسته بود نیازهای مالی زندگی مان را تامین کند باعث بروز اختلافاتی بین ما شد و سرانجام دامنههای این آتش زندگیمان را تباه کرد و ما را به جدایی کشاند. این مرد میتوانست برایم ایده آل باشد.
وی افزود: متاسفانه بدون آنکه درباره درستی اظهارات مطرح شده تامل و تحقیق کنم برایش جواب گذاشتم. مدتی بعد از او ایمیلی دریافت کردم که درخواست کرده بود با شماره تلفنش تماس بگیرم تا بیشتر با هم آشنا شویم. ارتباط تلفنی ما چند جلسهای ادامه داشت تا اینکه وی با عنوان اینکه اینگونه ارتباطات برای وجهه کاریاش خوبیت ندارد خواست با خواهرش صحبت کنم.
از اینکه آدم چشم و دل پاکی بود خوشحال شدم. وقتی دیدم میخواهد با خواهرش صحبت کنم اعتمادم بیشتر شد چرا که با خود گفتم اگر فریبی در گفتهها و نیتش بود که خانوادهاش را در جریان نمیگذاشت.
این زن گفت: «چند روزی از این ماجرا گذشته بود که زن جوانی در تماس تلفنی خود را خواهر خواستگارم معرفی کرد و گفت برای دیدن من از تهران به ساری خواهد آمد. من همه مقدمات لازم را برای اینکه وی راحت باشد فراهم کردم، اما وقتی به خانه ما آمد مرا همسری ایده آل برای برادرش معرفی کرده و گفت چون برادرم شخصیت مثبت اندیشی است سعی کن هیچ وقت با کلمات منفی به وی جواب ندهی و از طرفی وی قطعاً همسر آیندهاش را مورد آزمایش قرار میدهد تا ببیند وی به خاطر دارایی و پولش زندگی با وی را قبول کرده یا اینکه واقعاً به خودش علاقهمند شده است.»
زن جوان افزود: خواهر خواستگارم به تهران برگشت و قرار شد مقدمات ملاقات حضوری من با برادرش را فراهم کند. چند روز بعد تماس گرفته و گفت در کنار ساحل فرح آباد ساری ویلایی گرفته است و به ملاقات او بروم. من هم از اینکه همای سعادت با این سرعت بر آسمان زندگیام به پرواز در آمده، نزدش رفتم. یک روز کامل با هم بودیم. او با دقت خاصی همه زوایای رفتاریام را تحت نظر گرفت. حتی سعی کرد خود را مومن و معتقد نشان دهد.
با دیدن این صحنهها اعتمادم به وی چندین برابر شد. سعی کردم از آزمون ازدواج با وی سربلند بیرون بیایم.
یک سوال ناگهانی
زن فریبخورده گفت: هنگامی که وی میخواست به تهران برگردد یک دفعه پرسید چقدر به وی اطمینان دارم و چقدر حاضرم برایش فداکاری کنم، من نیز بلافاصله جواب دادم وی مرد ایده آل من است. باز پرسید انشاءالله به خاطر خودم مرا مرد ایده آل میدانی. جواب دادم البته و بلافاصله خواست تا همه طلاهایم را به وی بدهم. من نیز چون دلم نمیخواست چنین خواستگار خوبی را از دست بدهم خواستهاش را قبول کردم و ۱۵ میلیون تومان طلایم را به وی دادم. او نیز طلاها را در صندلی عقب ماشین انداخت. هنگام خداحافظی از وی جرأت نکردم درباره طلاهایم حرفی بزنم بنابر این با تصور اینکه وی فراموش کرده و بعداً پس خواهد داد چیزی نگفتم. او رفت. در بین راه تماس گرفته و ادعا کرد در میانه راه متوجه طلاهایم شده و در ملاقات بعدی آنها را برمی گرداند.
بازی اصلی
این زن با اشاره به بازی اصلی خواستگارش گفت: چند روز گذشت اما خبری از وی نشد. با خواهرش تماس گرفتم. وی ادعا کرد مجید- مرد خواستگار- برای انجام کاری به دبی رفته است. چند روز دیگر گذشت. نگران شدم اما این بار هرچه زنگ زدم کسی جواب تلفنم را نداد.
عملیات پلیس سایبری
با توجه به نشانیهایی که این زن از مشخصات اینترنتی و ظاهری خواستگار قلابی و خواهرش در اختیار ماموران پلیس فتای مازندران قرار داده بود به دستور سرهنگ رستمی- رئیس پلیس فتای استان – عملیات خزنده کارآگاهان برای به دست آوردن ردی از این دو آغاز شد. ماموران در نخستین اقدام با بررسی مشخصاتی که متقاضی ازدواج در سایت همسریابی قرار داده بود پی بردند احتمالاً این زن فریبخورده در دام یک کلاهبردار اینترنتی گرفتار شده است.
آنها در مرحله بعدی عملیات خود با تلهگذاری برای دو شیاد، مشخصات یک زن پولدار که به تازگی شوهرش را در یک تصادف رانندگی از دست داده برایش ارسال کردند.
چند روز بعد ایمیلی دریافت شد که مراحل مختلف ازدواج در آن از سوی مرد کلاهبردار بیان شده بود. یک هفته بعد وقتی خواستگار اینترنتی برای ملاقات حضوری با طعمه جدیدش در سواحل بابلسر قرار گذاشته بود هنگام ورود به خانه ویلایی زن پولدار ناگهان خود را در محاصره ماموران پلیس دید.
به دنبال بازداشت این مرد و انتقال وی به مرکز پلیس فتای استان مازندران بازجوییها از وی درباره اقدامهای دیگرش آغاز شد.
این مرد اعتراف کرد تاکنون ۵۲ میلیون تومان به همین شیوه از چند زن فریبخورده در استانهای البرز، قزوین، تهران، مازندران و… کلاهبرداری کرده است.
در ادامه تحقیقات ماموران با بررسی نشانی اینترنتی این مرد لیستی از ۱۳۰۰ زن و دختر جوان را به دست آوردند که در ردیف تماس و اغفال وی قرار داشتند.
این خواستگار فریبکار در ادامه اعترافات خود گفت: همسر دومش بهعنوان خواهرش با قربانیانش تماس برقرار میکرد و ماموران توانستند این زن فریبکار را نیز دستگیر کنند. بر اساس شکایتهایی که از سوی برخی قربانیان این زن و شوهر در اداره پلیس مطرح شده است، مرد شیاد هنگام ملاقات حضوری با زنان فریبخورده با خوراندن مایعاتی آنها را بیهوش میکرد تا تحت سلطه قرار دهد. بنا به این گزارش، به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای عمومی و انقلاب ساری، زن و شوهر شیاد با صدور قرار قانونی تا انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار ماموران قرار دارند.
پلیس همچنین از کسانی که طعمه دامهای عنکبوتی این زوج کلاهبردار شدهاند خواست مراتب را به مراکز پلیس اطلاع دهند.
شبکه ایران