گروه ورزشی مشرق، کریم صفایی، نایب رئیس کنفدراسیون تیر و کمان آسیا و رئیس فدراسیون غرب آسیا، نامه ای را خطاب به صالحی امیری، سرپرست وزارت ورزش و جوانان منتشر کرد.
در این نامه مطالبی درباره این مجموعه و مباحث پیشرو مورد نظر قرار گرفته است. متن این نامه را که امروز منتشر شد، در زیر می خوانید.
در ابتدای نامه اشاره به مباحث یک سال اخیر شده و عنوان شده است: در آغاز سخن باید بگویم که تقدیم نامه سر گشاده در واقع سخن گفتن با صدای بلند است و خداوند متعال نیز می فرماید این گونه سخن گفتن شایسته نیست مگر کسی که به او ظلم شده باشد (لا یحب الله الجهر بالسوء من القول الامن ظلم-قرآن کریم) آری ظلم به من نه که ظلم به جامعه ی بزرگ و شایسته احترام و والامقام صورت گرفته است. طلوع دولت تدبیر و امید و با مشی اعتدال با رقه ی امید در دل همه ی دوستداران انقلاب و میهن عزیزمان بود و هست و برای جامعه ورزش سرپرست یا وزیر فرقی نمی کند چرا که شخص اول وزارتخانه هر چه هست براساس همان سیاست و همان مشی اعتدال و تدبیر، امید را به این جامعه بزرگ وارد خواهد کرد. دولت گرانقدر تدبیر و امید وعده ای یک صد روزه برای حل معضلات و بحرانهای اساسی داده است و این تنها در حوزه فعالیت یک یا دو وزارتخانه نیست بلکه مکانیسمی واحد بر ای تمام دولت است.
در ادامه با اشاره به مشی دولت تدبیرو امید، به وضعیت تیر و کمان اشاره شده است. در این بخش نامه امده است: بزرگترین بحران که گریبان این رشته ی ورزشی را گرفت، دخالت وزیر سابق در امور فدراسیون و عزل رئیس فدراسیون بود که این موضوع به IOC کشانده شد و از آنجایی که طریق طی شده توسط مسئولین وزارتخانه غیر قانونی و غیر اصولی بود به علت مخالفت های IOC و تعلیق فدراسیون چاره را باز در طی طریق غیر اصولی دیدند و دو اقدام غیر منطقی صورت دادند:
الف) پرونده سازی امنیتی، سیاسی و اقتصادی علیه اینجانب و شایعه سازی و رسانه ای کردن این پرونده ها به منظور ایجاد رعب و وحشت برای نمونه های دیگر و افراد مرتبط با اینجانب.
ب) طی نامه ای مجعول به فدراسیون جهانی اعلام شده که: اینجانب از سوی وزارتخانه عزل نشده ام و مجمع اینجانب را بر کنار نموده است و دبیر کل کمیته ملی المپیک ایران نیز بر این موضوع اخیرا” اذعان کرده اند و هدف از این عمل را خیر و صلاح ورزش کشور بیان کرده اند.
الف) پرونده سازی امنیتی، سیاسی و اقتصادی علیه اینجانب و شایعه سازی و رسانه ای کردن این پرونده ها به منظور ایجاد رعب و وحشت برای نمونه های دیگر و افراد مرتبط با اینجانب.
ب) طی نامه ای مجعول به فدراسیون جهانی اعلام شده که: اینجانب از سوی وزارتخانه عزل نشده ام و مجمع اینجانب را بر کنار نموده است و دبیر کل کمیته ملی المپیک ایران نیز بر این موضوع اخیرا” اذعان کرده اند و هدف از این عمل را خیر و صلاح ورزش کشور بیان کرده اند.
کریم صفایی در این نامه اذعان داشته است: حالا باید دید که این گرفتاری ها از چه طیفی و چه جریانی و چگونه حاصل شد. چگونگی که توضیح داده شد طیف و جریان هم مشخص است: ۱- وزیر سابق ۲- معاون ورزشی وزارتخانه ۳- معاونت حقوقی و پارلمانی ۴- مدیر کل حراست که البته همه اینها نماینده یک جریان هستند که بر اساس اعتقادات آن طیف مبنی بر حل مشکلات با ابزارهای امنیتی، نادیده گرفتن اشخاص، نادیده گرفتن مردم در مدیریت کشور، غوغا سالاری و ریختن حرمت ها و آبروی پیشکسوتان سرچشمه می گیرد. حال این آقایان کجا هستند و آیا روش های ایشان هنوز جاری است؟ جواب روشن است صرف نظر از وزیر سابق که حسب اخبار منتشر شده در جراید بیصدا و خزنده و نیز در جلسات خود تاکید ورزیده اند که حضورشان پیوندی قومی و محلی دارد و که با وجود وزیر جدید استحکام بیشتری خواهد یافت و همچنین مهره های پایین دستی ایشان کما فی سابق سر کار هستند و قطعا با همان روش به مدیریت ادامه خواهند داد، چاره کار چیست؟
در ادامه آمده است: روشن است : ۱- عمل به وعده دولت تدبیر و امید مبنی بر مشی اعتدال و واگذاری امور به اهل آن و عدم دخالت دولت و دولت مردان به امور تخصصی که باید اداره آن به دست مدیران مردمی باشد. ۲- حذف جریان های سرکوب گر و مدیرانی که اعتقادی به مشی اعتدال ندارند. ۳- بازگشت به عقل گرایی و خرد جمعی و نیز مختومه کردن تمام پرونده هایی که با هدف ابزاری تشکیل شده و برگزاری جلسات صلح و سازش چرا که جامعه ورزش جامعه خرد و فرهنگ است و این قابلیت را دارد تا مشکلات خود را درون سازمانی حل کند تا توسل به پرونده سازی و قوه قاهره و صورت نگیرد.
در پایان این نامه سرگشاده عنوان شده است: از سوی خدمتگزاری که دوران جوانی اش در سنگرهای دفاع از نظام تا مرز شهادت سپری گشته و از خانواده ای ایثارگر و فدایی نظام اسلامی است تقدیم می گردد خدمتگزاری که بنیان گذار فدراسیون تیراندازی با کمان بوده و زمان تاسیس جایگاه فدراسیون در رنکینگ جهانی ۱۲۹ بوده لیکن زمان عزل در سال ۹۰ به یک رقمی صعود یافته است. و اکنون نگرانی اش این است که این سرمایه ها، تلاش ها و زحمات گروهی بزرگ به باد رود گرچه این عرایض در حوزه تیراندازی با کمان بیان گردید؛ اما دایره این حوادث دقیقا” در بیشتر فدراسیون ها حادث شده چرا که مشت نمونه خروار و نهایت آنکه مشکل اشخاص نیست که اینان پیاده نظام یک جریان فکری و مدیریتی هستند که واگذاری امور مردم به اهلش و از جنس مردم را برنمی تابند و در مذاق مدیریت ایشان، نقد و شنیدن صدای مخالف ولو از جایگاه منطق و تخصص جایگاهی ندارد که نهایت این تفکر و مدیریت نابودی کرامت انسان و حرمت انسانی است والا با رفتن ایشان و آمدن گروهی دیگر از همان جنس دوای درد نیست که شاید کاهش دردی و آمدن دردی بدتر از قبل باشد. خواست این خدمتگزار ورزشکار و اهل ورزش از جنابعالی که نماینده جریان فکری اعتدال، تدبیر، خرد جمعی و … می باشید آن است که نگذارید همان جریان فکری با غوغا سالاری، جریان سازی، فرافکنی و بهره گیری از ابزارهای تبلیغاتی و تملق و چاپلوسی این بار فقط با عوض کردن پرچم و پلاکاردی نو و تازه باز مسیر حرکت را عوض کرده و نهایتا مقصد آن شود که بود.