حج یکی از مهمترین فروع دین اسلام است. مسلمانان با داشتن شرایطی مکلفاند در دهه اول ماهیالحجه به مسجد الحرام در شهر مکه در عربستان سعودی رفته و مجموعهای از اعمال نیایشی را بهجاآورند.
حج نخستینبار در دین ابراهیم انجام شد و تمام مناسک حج و عمره، احرام، لثم و لمس حجرالاسود، سعی بین صفا و مروه، وقفه در عرفات و رمی جمره، همگی پیش از اسلام متداول بود و تنها برخی تعدیلات در حج اسلامی نسبت به پیش از اسلام روی دادهاست.
اعراب قبل از اسلام هنگام طواف «لبیک یا لات»، «لبیک یا عزی» و «لبیک یا منات» میگفتند و هر قومی بت خود را میخواند و در اسلام، «اللهم» جای بتها را گرفت و آن عبارت بدین شکل تغییر کرد: «لبیک اللهم لبیک»
عربها صید را در ماه حج حرام میدانستند. پیامبر اسلام حرمت صید را مخصوص ایام حج و هنگام احرام مقرر کرد. عربها گاهی لخت به طواف کعبه میپرداختند. اسلام آن را منع کرد و پوشیدن لباس دوختهنشده را مقرر کرد. عرب از خوردن گوشت قربانی اکراه داشت و پیامبر اسلام آن را مجاز دانست.
مسلمانان پس از فتح مکه و برانداختن بتهای قریش از سعی میان صفا و مروه اکراه داشتند؛ زیرا قبل از اسلام بر این دو کوه دو بت سنگی قرار داشت که حاجیان و زائران دوره جاهلیت سعی بین صفا و مروه را برای نزدیکشدن به آنها و دستکشیدن و بوسیدن آنها مسب تبرک میکردند. ولی پیامبر اسلام سعی بین صفا و مروه را مجاز کرد و بنا بر نص قرآن از شعائر الله دانسته میشود.
این مجمع دینى، که خدا براى آن احترام خاصى قائل شده و «جَعَلَاللهُ الْکَعْبَهَ البَیْتَالْحَرامَ قِیاماً لِلنّاسِ…»، به شخص خاصّى تعلق ندارد. از آن دولت مخصوصى نیست. کسى جز خدا مالک آن نمى باشد و متعلّق به همه مردم است.
«… جَعَلْناهُ لِلنّاسِ سَواءً الْعاکِفُ فِیهِ وَ الْبادِ…» همه مردم در آن خانه حق دارند و هیچ کس حق ندارد که دیگرى را مانع شود; زیرا این خانه «…مَثابَهً لِلنّاسِ وَ أمْناً…» است.
مسلمانها باید از این مجمع سالانه، که فرصت بسیار مناسبى است، براى ایجاد روابط دوستى و برادرى، حدّ اکثر استفاده را ببرند و اهداف مشترک توجیه شود و معارف مبادله گردد و روابط مختلف فرهنگى و تجارى، ایجاد شود.
حج، درس برادرى و برابرى به انسانها مى آموزد; یعنى همان طورى که، همه مردم ـ از رییس جمهور و کشاورز ساده ـ وقتى به کعبه مى روند، لباس یکسان مى پوشند.
طبق یک برنامه حرکت مى کنند و در نتیجه، امتیازات از میان مى رود. باید در شؤون زندگى اجتماعى هم این برابرى وجود داشته باشد و امتیازات نادرست از میان برود; زیرا به قول سید قطب: اسلام خواسته است که با این جامه ندوخته احرام، که همگان مى پوشند، امتیاز فردى وقبیله اى و جنسى را از میان بردارد و به قریش که در جاهلیّت براى خود امتیازى قائل بود و در مراسم حجّ با دیگران در عرفات توقّف نمى کرد و با دیگران بازنمىگشت، دستور داد:«ثُمَّ أفِیضُوا مِنْ حَیثُ أفاضَ النّاسُ…» با این دستور به طایفه قریش که به نسب خود مى بالید و با مردم در عرفات به یک جا نمى ماند و هنگام پراکنده شدن مردم و کوچ کردن آنها، کوچ نمى کرد و به امتیاز طبقاتى خویش مى نازید، فهماند و گفت: عادات ناپسند جاهلى و آداب نادرست را از خود دور کنید و از این کارهاى ناروا برکنار باشید و از خدا آمرزش بخواهید که خدا آمرزنده مهربان است; «… وَاسْتَغْفِرُوا اللهَ اِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ».
افق نیوز/جام:این که، حج گزار باید در حال احرام، از جدال و مناقشه تند و نظایر اینها، بپرهیزد و از زن و زیور، دورى گزیند، به انسان مى فهماند که در حرم خدا باید خود را خالص کند. براى خدا باشد. دلها باید به هم نزدیک ونزدیک شود ودریابد که آن چه سبب وحدت آنان شده و این وحدت را درآنان فراهم آورده و نیرومندى در این انسانها ایجاد کرده، اسلام است.