آغاز بررسی CFT در مجمع تشخیص /پیش بینی طولانی بودن بررسی
تقوی: قرار نیست در عرض یک سال همه چیز درست شود
قائمپناه: گام مهمی برای پیوستن به FATF برداشته شد
ثبات و امنیت قفقاز جنوبی در گرو همکاری همه کشورهای منطقه
تأکید ایران و عمان بر تحکیم روابط و گسترش شراکت اقتصادی
بازیکنان آلومینیوم در انتظار دریافت باقیمانده قراردادشان
نامه نمایندگان استان هرمزگان به پزشکیان
پزشکیان مسقط را به مقصد تهران ترک کرد
ماجرا از اینجا شروع شد که من دور مقدماتی دویدم و بعد از استراحت برای فینال به استادیوم آمدم و میخواستم گرم کنم که مراسم افتتاحیه بود و هیچ ورزشکاری اجازه ورود نداشت. من و ماساژورم بیرون از استادیوم رفتیم تا گرم کنم و بعد از افتتاحیه برگردم. وقتی با استرسی که برای فینال داشتم، آمدیم موقع ورود متوجه شدیم باید وسایل از ایکسری رد شود و ساکم را گرفتند و ما از تونل ضدعفونیکننده رد شدیم و ساکها را گرفتیم و وقتی موقع گرم کردن اختصاصی رسید میخواستم کفشهایم را پایم کنم متوجه شدم کفشهای میخیام نیست. خیلی گشتم و پرسوجو کردم کفشهایم را ندیدهاند؟ تا به گیت رسیدم پرسیدم کفشی جا نمانده؟ گفتند یک جفت کفش اینجا بود که یک نفر آمد، گرفت و رفت و حتی طرف گفته کفشها نارنجی بود. دقیقاً کفشهای من هم نارنجی و زرد بود. حتی پیجر ورزشگاه هم اعلام کرد همچین کفشی گم شده و هر کس پیدا کرده تحویل دهد اما خبری نشد. من نمیدانستم چه کار کنم و دویدن در ۱۰۰ متر بدون کفش ممکن نیست، چراکه همان گام اول سر میخوری. بنابراین تنها نکتهای که به ذهنم رسید دویدن با کفش قرضی بود.