مدال طلای آسیا به چهرهقانی رسید/ پایان کار ملیپوشان جوانان با ۵ مدال
نامه به پزشکیان درباره تغییر ساختار وزارت کشاورزی
تصویب لایحه جامع سوخت و مدیریت حمل و نقل در کمیسیون عمران
ابوالقاسمپور: با استقلال برای جذب آلکثیر مذاکره میکنیم!
یک روبات فروشی در چین افتتاح شد
۲۰ سال است هیچ موردی از فلج اطفال در کشور گزارش نشده است
نخستین دسترسی محلی به خدمات معاینه فنی در منطقه ۱۵ تهران فراهم شد
روزنامه پاکستانی: مخالفت آمریکا سبب لغو سفر وزیر خارجه طالبان به اسلامآباد شد
ماجرا از اینجا شروع شد که من دور مقدماتی دویدم و بعد از استراحت برای فینال به استادیوم آمدم و میخواستم گرم کنم که مراسم افتتاحیه بود و هیچ ورزشکاری اجازه ورود نداشت. من و ماساژورم بیرون از استادیوم رفتیم تا گرم کنم و بعد از افتتاحیه برگردم. وقتی با استرسی که برای فینال داشتم، آمدیم موقع ورود متوجه شدیم باید وسایل از ایکسری رد شود و ساکم را گرفتند و ما از تونل ضدعفونیکننده رد شدیم و ساکها را گرفتیم و وقتی موقع گرم کردن اختصاصی رسید میخواستم کفشهایم را پایم کنم متوجه شدم کفشهای میخیام نیست. خیلی گشتم و پرسوجو کردم کفشهایم را ندیدهاند؟ تا به گیت رسیدم پرسیدم کفشی جا نمانده؟ گفتند یک جفت کفش اینجا بود که یک نفر آمد، گرفت و رفت و حتی طرف گفته کفشها نارنجی بود. دقیقاً کفشهای من هم نارنجی و زرد بود. حتی پیجر ورزشگاه هم اعلام کرد همچین کفشی گم شده و هر کس پیدا کرده تحویل دهد اما خبری نشد. من نمیدانستم چه کار کنم و دویدن در ۱۰۰ متر بدون کفش ممکن نیست، چراکه همان گام اول سر میخوری. بنابراین تنها نکتهای که به ذهنم رسید دویدن با کفش قرضی بود.