میزگرد| جنبش دانشجویی در حال پوستاندازی است/ برخی تلاشها برای ایجاد فضای زرد در دانشگاه
رشیدی: تیم ملی شانس خوبی برای صعود دارد/ دربی یک بازنده داشت
خضریان در نامه به میدری: چرا دست در جیب بازنشستگان تأمین اجتماعی میکنید؟
سفر هیئت تجاری روسیه به ایران
تذکر ۳۷ نماینده به وزیر راه درباره فروش بلیط قطار
اعتراف ستاره پیشین تیم ملی ایتالیا: آسانترین قرعه جام جهانی منتظرمان است
بقائی: ایسنا تجربه بدیعی در عرصه خبررسانی حرفهای است
سهم ۶۰ درصدی اجاره و خوراکیها از وزن تورم
توقیف نفتکش تالارا هر چند در ظاهر، برای جلوگیری از خروج غیرقانونی یک محموله 30 هزارتنی انجام شده اما در واقع این نفتکش حامل چیزی فراتر از یک محموله و حامل نشانههای یک فساد پنهان و گسترده در نظام صادرات نفتی کشور است.
کاهش قیمت جهانی نفت به حدود ۵۱ دلار در هر بشکه و تخفیفات سنگین ایران موجب شده درآمد واقعی کشور نسبت به سال گذشته حدود ۴۰ درصد کاهش یابد.
امروز در حالی به نفت ایران تخفیف ١٠ دلاری خورده است که در مرداد ماه نفت سبک ایران با تخفیفی معادل ۴ دلار کمتر از شاخص ICE Brent در مقصد تحویل شاندونگ (DES) معامله میشد و خسارت ایران از این میزان تخفیف در آن زمان با تخفیف ۴ دلاری چیزی حدود ماهانه ۲۱۶ میلیون دلار بود و حالا که تخفیفات به بیش از ۸ دلار رسیده، ایران خسارت بیشتری را متحمل میشود.
در حالی که برخی مسئولان، تحریمها را عامل اصلی بحران اقتصادی میدانند، کارشناسان تأکید میکنند اقتصاد ایران بیش از هر چیز از سوءمدیریت در وزارتخانههای نفت و جهاد کشاورزی آسیب دیده است؛ بحرانی که امروز سفره مردم را کوچکتر از همیشه کرده و تولید و تجارت کشور را در آستانه توقف قرار داده است.
در حالی که رهبر انقلاب بر افزایش تولید نفت تأکید کردهاند، وزارت نفت با سیاستهای انحصاری، نرخگذاری دستوری و بیتفاوتی مدیریتی، صنعت حفاری در حوزه نفت کشور را به مرز توقف کشانده است. بحران کمبود دکل، فرار سرمایهگذاران و مسئولانی که همچنان در پناه واژهی تکراری «تحریم» پنهان شده است.
وزارت نفت در شرایطی که تحریمهای سازمان ملل اقتصاد ایران را به شدت تحت فشار گذاشته، با گزارشهای غیرشفاف و ادعاهای غیرمستند وزیر، به جای شفافسازی، افکار عمومی را سردرگم کرده است. آمارهای اوپک و مرکز آمار ایران، روایت وارونه وزارت نفت از رشد تولید را آشکار میسازد.
گزارشهای اوپک و نهادهای بین المللی نشان میدهد تولید نفت ایران یک سال است درجا زده، تخفیفها دو برابر شده و ذخایر سرگردان از ۵ به ۵۰ میلیون بشکه جهش کرده است. بحران امروز نفت، نه محصول تحریمها، بلکه نتیجه مستقیم سوءمدیریت در وزارت نفت است؛ تهدیدی بزرگتر از بازگشت تحریمها.
پرونده بابک زنجانی، بدهکار بزرگ نفتی، سالهاست که به یکی از پرچالشترین مسائل اقتصاد ایران تبدیل شده است. هر بار که تصور میشود ابعاد ماجرا روشن شده، جزئیات تازهای آشکار میشود که نشان از لایههای عمیقتر فساد و ضعف نظارتی دارد. آخرین پرده از این ماجرا به ارتباط سئوال برانگیز زنجانی با شرکت نیکو وابسته به وزارت نفت و استفاده از رمزارزهای شخصی فاقد اعتبار برای دریافت میلیونها بشکه نفت مربوط میشود؛ رخدادی که پرسشهای اساسی درباره ساختار تصمیمگیری حاکم بر وزارت نفت بهوجود آورده است.
وزارت نفت در یکی از حساسترین مقاطع تاریخ خود گرفتار سوءمدیریت، تعلل در سرمایهگذاری و تصمیمات متناقض شده است. قراردادهای توسعهای معطل مانده، صادرات نفت افت کرده و بحران ناترازی گاز روزبهروز عمیقتر میشود. این بلاتکلیفی آینده امنیت انرژی کشور را در معرض تهدید جدی قرار داده است.
ارزان فروشی نفت کشورمان سالانه ٢.۵ میلیارد دلار به درآمدهای ملی خسارت وارد میکند