ثروتمندان ستاره». این جمله شاید بهترین تعبیر باشد برای افرادی که نه بازیگر و خواننده بودند و نه فوتبالیست اما ناگهان به ستاره های پر حریف حدیث جامعه تبدیل شدند و در هر محفل و جمعی نام آن ها شنیده می شد. ثروتمندانی که الزاما متمول ترین افراد جامعه نیستند اما کلیشه های مرسوم را دور ریختند و از این که به تیتر یک روزنامه ها و صحبت های روز تبدیل شوند ابایی نداشتند.
علی انصاری، بابک زنجانی، حسین هدایتی، حسین ثابت، شهرام شفیع زاده، پهلوان مقدم و شهرام جزایری. این ۸ نفر بازیکنان پر سر و صدا تیم ثروتمندان ستاره کشور هستند. در این میان البته شهرام جزایری علاقه ای به رسانه ای کردن فعالیت های خود نداشت اما اتفاقات و حاشیه ها او را روی موج شناخته شدن قرار داد.دقیقا خلاف جهت عملکرد بابک زنجانی، حسین هدایتی و علی انصاری که هیچ گاه نه تنها ثروت خود را انکار نکردند بلکه با ایجاد موج های رسانه ای تلاش می کردند تا بیش از پیش بر سر زبان ها باشند. هر کدام از این سه نفر بعدها اما راه های متفاوتی در پیش گرفتند.
حسین هدایتی کم کم به حاشیه رانده شد، علی انصاری ترجیح داد ترمز کند و چراغ خاموش حرکت کند تا حاشیه امنش حفظ شود. بابک زنجانی با وجود همه حاشیه های اخیرش اما علاقه به ستاره بودن خود را از دست نداده و همچنان راه و روش خود را ادامه می دهد. اشخاصی مانند حسین ثابت و محسن پهلوان مقدم هم با وجود آن که تلاشی برای رسانه ای کردن نام خود انجام نداند اما فعالیت جنجالی شان در زمینه تاسیس هتل داریوش و افتتاح پدیده شادیز نام آن ها را بر سر زبان ها انداخت.
این را نمی شود کتمان کرد که همه آنها برای حفظ و قوام ثروت خود خواسته و ناخواسته با بخشی از قدرت سیاسی کشور نزدیک شدند و رانت هایی نیز در پرونده خود داشته اند و البته یک نکته که جنجالی ترین میلیاردر سال های اخیر ایران را از این پرونده بیرون گذاشتیم.یعنی مه آفرید خسروی که نامش با پرونده سه هزار میلیارد تومان گره خورده است.
علی انصاری:
زمانی که واعظ آشتیانی از فدراسیون دوچرخه سواری به استقلال آمد تا یک تکان اساسی به این باشگاه پرطرفدار تهرانی بدهد، یک مولتی میلیاردر هم با خودش به فوتبال ایران وارد کرد. آن زمان می گفتند مغازه های یافت آباد و بازار مبل ایران فقط گوشه ای از ثروت چشمگیر علی انصاری است.
بعد از اینکه پرسپولیسی ها با ثروت هدایتی وارد گود شدند و روی گرانترین بازیکنان لیگ دست گذاشتند، استقلالی ها هم علی انصاری را رو کردند. تا تماشاگران آبی های پایتخت خیالشان راحت باشد که برای صید ستاره های لیگ، آنها هم می توانند مثل پرسپولیسی هاروی جیب شخص دیگری حساب کنند. علی انصاری بزرگ شده محله مهرآباد جنوبی و خیابان شمشیری است اما اگر الان بخواهید سراغش بروید باید در شمال تهران دنبالش بگردید.
او رئیس گروه سرمایه گذاری تات )شامل بانک تات و بانک انصلر هم می شوند که در مجموع بانک آینده را تشکیل دادند)و رئیس اتحادیه مبل سازان تهران است و به خاطر عشقش به فوتبال وارد این ورزش شد، اما حضور رسانه ای اش کم رمق تر از همتایش حسین هدایتی بود و به مرور از فوتبال فاصله گرفت. با این حال هنوز هم نام او با شورای صنعت مبلمان و دکوراسیون سر زبان هاست.
انصاری چند سال قبل پاساژ مشهور موبایل ایران در خیابان جمهوری را نیز تاسیس کرد و در حوزه موبایل و تجارت آن برای حاجی علا الدین معروف خط و نشان کشید.انصاری بر خلاف همتایان خود حضور محافظه کارانه ای در رسانه ها دارد و به نظر می رسد خیلی دغدغه شهرت ندارد. دو سال پیش عکس هایی از خانه او منتشر شد که می گفتند ۱۸۰ میلیارد تومان می ارزد. در انتخابات دوره های نهم و دهم خبرهایی شنیده می شد که انصاری اسپانسر مالی یکی از کاندیداهاست.هرچند این خبر تایید نشد.
حسین هدایتی:
حسین هدایتی دولابی از اواخر دهه ۸۰ با کمک های مالی بی سابقه اش به باشگاه پرسپولیس شناخته شد. او که می گفت به خاطر عشق دوران کودکی اش به پرسپولیس، بی هیچ چشمداشتی به این تیم کمک می کند بعد ها یکی از مدعیان اصلی خرید این باشگاه شد. افسانه های زیادی از سرمایه های فوق العاده او نقل محافل است.
از مالکیت صنایع استیل و فولاد کشور گرفته تا برج سازی در دوبی و مالکیت بزرگترین شرکت پرورش میگوی ایران. سرمایه گذاری های او به حوزه صنایع فلزی و فوتبال محدود نمی شود؛ هدایتی با سرمایه گذاری در هتل سیروس و کیش وارد حوزه گردشگری شد؛ با بانک تات به بخش بانکداری ورود پیدا کرد و از سهامداران بازار مبل ایران هم محسوب می شود. هدایتی از زمانی که حضور فعال در فوتبال ایران دارد فراز و نشیب های زیادی را به چشم دیده و در تیم هایش فقط هزینه کرده، اما با این همه او هنوز از رینگ خارج نشده و حضورش در این فوتبال از همه میلیادرها بیشتر دوام داشته است.
به جز پرسپولیس باشگاه های استیل آذین، گهر درود و ملوان بندر انزلی هم با نام او گرده خورده است. بعضی می گویند سودای شهرت دارد و یک لحظه هم از فکر پرسپولیس بیرون نمی آید. او متولد سال ۱۳۴۲ و در میانسالی به یکی از مشهورترین ثروتمندان ایران تبدیل شده است.
حسین ثابت:
غول هتل داری ایران با ساخت هتل داریوش نام خود را سر زبان ها انداخت و ثروت او به یکی از سوژه های روز تبدیل شد. حسین ثابت تا پنج سال قبل در جزایر قناری ۵ هتل (۵ هزار تخت) داشت که با تاسیس هتل داریوش به سبک تخت جمشید راه خود را در ایران باز کرد. او در زمان شروع فعالیت هایش در ایران تلاش کرد تا تنها هتل دار کیش شود و اقدام به خرید ۴ هتل آماده دیگر با قیمت های تقریبی هر هتل ۸ -۹ میلیارد تومان به بالا کرد.
او البته هیچ وقت نتوانست به آرزوی خود برسد و برخی هتل داران زیر بار این کار نرفتند. به جز هتل های نام برده شده، شرکت تجارت بین المللی ثابت، مجموعه پارک دلفین ها و باغ پرندگان کیش (با مساحت بیش از ۶۵ هکتار)، ۲۵% از سهام هتل های لاله متعلق به اوست. او چند سال پیش کلنگ هتل ۷ ستاره کوروش که قرار بود با انرژی خورشیدی کار کند را بر زمین زد که ساخت آن در سال ۱۳۸۹ متوقف شد.
برادران شفیع زاده:
برادران شفیع زاده تقریبا اولین کسانی بودند که از بخش خصوصی پایشان به فوتبال ایران باز شد. آنها در فوتبالی که ریز و درشتش وابسته به دولت است توانستند سال ها دوام بیاورند و از این جهت بارها ستایش شده اند. علی و شهرام شفیع زاده تا ۱۰ سال پیش دو فعال اقتصادی در جنوب ایران بودند که کم تر کسی حتی نامشان را شنیده بود.
آنها در آبادان کارخانه نان فانتزی و دام و طیور داشتند و درست همان زمان که آبراموویچ میلیاردر مشهور روس، باشگاه آبی پوش چلسی را خرید، آنها هم روی تیم آبی پوش استقلال اهواز دست گذاشتند. این دو برادر از روز ورودشان به فوتبال حرف و حاشیه کم نداشتند. بعضی های می گویند آنها با تاسیس شرکت ها فرعی، به بهانه اداره تیم استقلال اهواز توانسته اند وام های قانونی دولتی دریافت کنند و در این سال ها به این طریق تیمداری کنند. بعضی دیگر هم علی شفیع زاده را پدر املاک ایرانی ها در دوبی می دانند و معتقدند بردار بزرگتر آن سوی آب های خلیج فارس روی سقف درآمد نشسته و برای برادر کوچکتر پول می فرستد.
در مقطعی که عدد بدهی های باشگاه بالا رفت و تیم با مشکلات جدی مواجه شد، این دو برادر از مسئولین دولتی قول هایی گرفتند، مثلا علی آبادی رئیس وقت سازمان تربیت بدنی قول ۱۰ هکتار زمین به استقلال اهواز داده بود. با اینکه در سال های اخیر هم زمان با سقوط استقلال اهواز به دسته پائین تر شایعات زیادی از لیست سنگین بدهی های برادران شفیع زاده به گوش می رسید، چندی پیش در اخبار آمد علی شفیع زاده قول کمک میلیاردی به باشگاه استقلال تهران داده است.
شهرام جزایری:
زمانی که شهرام جزایری در دوران نوجوانی و هم زمان با تحصیل خود برای کمک به اقتصاد خانواده بستنی فروشی می کرد، مسلما هیچ کس فکرش را هم نمی کرد روزی او به یکی از شناخته شده ترین ثروتمندن جامعه تبدیل خواهد شد. قبولی در رشته پزشکی دانشگاه کرمان دروازه های تجارت را به روی او گشود و در دوران دانشجویی صادرات خرمای بم به شوروی را آغاز کرد. صادراتی که البته نتیجه ای جز ورشکستگی و از دست دادن دان تمام سرمایه هایش در پی نداشت اما سکوی پرتاب پرشتاب برای او شد. جزایری صادرات سیر به کویت را آغاز کرد و پس از موفقیت نسبی در این تجارت، به تهران آمد و شرکت پدیده تجارت را به ثبت رساند.
صادرات فرش از طریق این شرکت سودهای کلانی را به همراه داشت و دفاتر خود را گسترش داد. از این برهه زمانی به بعد جزایری راهی پر خطر را آغاز کرد: نزدیکی با سیاستمداران. این راه پر خطر زمینه ای شد برای پرتاب بلند و پر شتاب و سپس سقوطی مهیب. جزایری به اندازی به سیاستمدران نزدیک شد که اجازه تردد به مجلس وقت را نیز پیدا کرد و حتی پس از مدتی به عنوان مشاور کمیسیون اقتصادی مجلس در ۱۰ جلسه این کمیسیون نیز حضور پیدا کرد.
وزارت بازرگانی اولین جرقه های چگونگی نحوه دست یابی او به ثروت و دارایی ها را زد و از رابطه سؤال برانگیز یکی از مدیرانش با جزایری پرده داشت. پس از این افشاگری ها زنجیره ای از اقدامات غیرقانونی و استفاده از وام ها و رانت های کلان بر ملا شد و سرانجام به زندان رفت. او پس از صادرات فرش، به سرمایه گذاری در کاغذ و روغن نباتی روی آورد و یک کارخانه ورشکسته روغن نباتی را خریداری کرد. همچنین جزایری به یکی از سازمان های بزرگ را که در آستانه ورشکستگی قرار داشت با سرمایه ۴میلیاردی کمک کرد. ایران تنها جایی نبود که آوازه او پیچید و در امارات سایر کشورهای عربی نیز به شهرت دست یافت.
محسن پهلوان مقدم:
محسن پهلوان مقدم، برای کسانی که در حوزه گردشگری فعالیت می کنند، نام آشنایی است. او که چند سالی است روند سرمایه گذاری خود در حوزه گردشگری را شدت بخشیده، مدیرعامل شرکت بین المللی توسعه گردشگری پدیده شاندیز، علاوه بر افتتاح پدیده شاندیز در مشهد در سالیان گذشته، پای این رستوران را به تهران و کیش هم باز کرده است.
چند سال پیش هم او در مراسمی ویژه با حضور معاون اول رئیس جمهور وقت، کلنگ ایجاد بزرگ ترین مجتمع تفریحی گردشگری خاورمیانه در مشهد را به زمین زد. مجتمعی که گفته می شود در صورت بهره برداری کامل، ارزش چند میلیارد دلاری خواهد داشت. پهلوان مقدم هم مثل سایر همتایان میلیاردر خود به ورود به دنیای فوتبال علاقه مند است.
نام او در رسانه های ورزشی دو سال پیش مطرح شد که گفتند قصد خرید باشگاه راه آهن را دارد اما در این مسیر به نتیجه نرسید و در نهایت در تیرماه سال جاری امتیاز تیم مس سرچشمه را خرید، نام این تیم را به پدیده تغییر داد و به مشهد برد.
خود او درباره نحوه ثروتمند شدنش می گوید با ساخت و ساز شروع کرده چون نسل او همیشه در این بوده اند حتی پدر بزرگ او کاشی کاری حرم امام رضا (ع) و بقعه خواجه ربیع را انجام داده است. او حتی فعالیت های خود را به خارج از مرز ها هم گسترش داده و ضمن افتتاح رستوران پدیده در افغانستان کارهای تجاری دیگری هم در این کشور انجام می دهد مثلا او به مدت ۲۰ سال حق انحصاری تبلیغات بیلبورد های افغانستان را از حامد کرزی گرفته است.
بابک زنجانی:
بابک زنجانی با نام کامل «بابک مرتضی زنجانی» یک تاجر مشهور و جوان ایرانی است که در سال های اخیر نام او در حوزه سیاست، ورزش و اقتصاد بارها سرزبان ها افتاده است. مردی که به گفته خودش دارای بیش از ۶۰ شرکت از جمله شرکت هولدینگ توسعه سورینت قشم و اولین بانک سرمایه گذاری اسلامی در مالزی است.
او شرکت هایی هم در دوبی و ترکیه و تاجیکستان دارد. زنجانی در حال حاضر مالک و رئیس هیئت مدیره باشگاه راه آهن تهران هم هست و هواپیمایی قشم ایرلاین هم یکی از دارایی های مشهور اوست. چندی پیش او در گفت و گو با یکی از نشریات داخلی گفته بود میزان سرمایه اش به ۲۵ هزار میلیارد تومان می رسد. این میلیاردر مشهور ایرانی متولد ۲۱ اسفند ۱۳۴۹ در تهران است. می توان با قطعیت گفت در دو سال اخیر بابک زنجانی خیلی بیشتر از دیگر افراد حاضر در لیست باشگاه میلیاردرهای ایران در کانون توجه رسانه ها بوده است.
آخرین حاشیه او نشست خیابان گلستان ایران زمین به علت گود برداری غیر اصولی پروژه متعلق به شرکت او بود. اما قبل تر هم عکس هایی که از او با اسلحه منتشر شده بود و بدهی نفتی اش نقل محافل رسانه ای شده بود.
او اخیرا مورد توجه نشریات خارجی هم قرار گرفته و رسانه های غربی فعالیت های او را زیر ذره بین قرار می دهند.با ماجرای ریزش خیابان در اطراف ملک عظیم او در خیابان ایران زمین و بیانیه او در این زمینه که خانه های شهروندان آسیب دیده را خواهد خرید(!)و همین طور کشیده شدن پای او در معاملات نفتی در اوج تحریم ها به مجلس و اینکه بالاخره معلوم نشد که او به وزارت نفت بدهکار است یا شرکت نفت چند مییلیارد دلار ناقابل به او بدهکار است. با این حاشیه ها او مشهورترین ثروتمند این روزهای ایران است.آن قدر مشهور که کم کم نام و چهره اش برای افکار عمومی قابل شناسایی هستند.
افکارنیوز