در این میان، محتوای نامهی یکی از این دانشآموزان خردسال، یعنی: ریحانه وکیلی؛ به نظرم تأملبرانگیزتر مینمود. او گفت: سه نکته مرا نگران کرده است؛ اول موضوع دکلهای فشار قوی انتقال برق است که بدون توجه به خطرات آن برای سلامتی شهروندان، خانههای مسکونی در اطراف آنها ساخته شده است. دوم این که به نظرم مراقبت لازم از حیوانات در باغ وحش ارم نمیشود و آنها حال و روز خوبی ندارند و خانم ابتکار باید دستور دهد تا به وضعیت آنها بیشتر و بهتر رسیدگی شود، چون فکر میکنم آنها از زندگیشان راضی نیستند! و دست آخر آن که ریحانه به موضوع فاضلاب شهری و مشکلات آن در منطقهی سکونتگاهیاش واقع در پونک (غرب واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی) معترض بود و خواستار ساماندهی به آن شد.
نگارنده بر این باور است که نگاه دقیق و تیزبین ریحانه واجد ارزش و تقدیر فراوان است و این امید را در دل روشن نگه میدارد که مدیران فردای این سرزمین، به مراتب مسئولیتپذیرتر و داناتر از همتایان امروزیشان به موضوع محیط زیست خواهند نگریست؛ چرا که به جرأت میگویم: آنچه امروز ریحانه وکیلی، دانش آموز ده ساله تهرانی میبیند، بسیاری از ما نمیبینیم! میبینیم؟
برای ریحانهی وکیلی و دیگر ریحانههای معطر و پاکنهاد این سرزمین، آرزوی موفقیت بیشتر دارم و امیدوارم روزی یک ریحانهی سبزاندیش دیگر، صندلی سبز معصومه ابتکار در پارک پردیسان را به شایستگی تصاحب کند.
آمین …