جواد نکونام درباره بازوبند کاپیتانی تیم ملی برای خبرآنلاین می گوید.
کاپیتانی تیم ملی آنقدر موضوع مهمی بود که حتی برد تیم ملی در اولین بازی گروهی مقدماتی آسیا برای جام جهانی را زیر سایه خودش برد. اتفاقی که برای برخیافراد حتی از علی کریمی که طرف اصلی ماجرا بود، مهمتر جلوه کرد. جواد نکونام در آستانه دومین بازی تیم ملی درباره این بازوبند حاشیهساز صحبت کرد:
بازوبند خیلی دردسر درست کردنمیدانم چرا برخیها این طوری برخورد میکنند.
من قبلا به روزنامه شما هم گفته بودم که برایم بیشتر از بازوبند کاپیتانی تیم ملی، پیراهن تیم ملی مهم است. به هر حال اینکه از میان میلیونها نفر میتوانی یکی از ۱۱ پیراهن تیم ملی را به دست بیاوری برای خودش اعتباری است؛ اما برخی از دوستان تا توانستند شیطنت کردند. فردای روز بازی چند روزنامه ورزشی خریدم. هر کدام یک نیشی به ما زده بودند انگار من بازوبند کاپیتانی را به زور از بازوی علی کریمی کشیده بودم بیرون.
داستان چه بود؟
بحث بازوبند کاپیتانی در غیاب من مطرح شد. من آن موقع در اسپانیا بودم. وقتی آمدم به من گفتند کروش در غیاب تو گفته کاپیتان تیم من نکونام است. من همین که آمدم رفتم به کروش گفتم اینکه یک مربی بزرگ درباره من این طوری نظر دارد، مایه افتخار من است ولی داستان من و علی کریمی خیلی خاص است.
چرا خاص؟
علی رفیق ۲۰ ساله من است.
با هم در تیمی بودید؟
سال ۷۱ تا ۷۳ ما هر دو برای تیم نوجوانان نفت تهران بازی میکردیم. بعد از آن راه هر دوی ما جدا شد و هرکدام رفتیم سراغ تقدیرمان. علی از پرسپولیس رفت خارج از کشور و من از پاس. ما با هم هیچ مشکلی نداریم که بازوبند تیم ملی بخواهد بینمان دعوا بیندازد. اما بعضیها بدجوری سوختند. نمیدانم مشکل آنها چیست. برای همه ما باید برد تیم ملی مهم باشد.
اگر بازوبند روی بازوی کریمی بود هم همین را میگفتی؟
به مقدساتم همین را میگفتم. تیم ملی مهمتر از بازوبند است. این را چند بار باید بگویم؟
کریمی ناراحت نبود؟
نه. کروش گفت من با علی صحبت میکنم من گفتم نه خودم باید با او صحبت کنم. رفتم به علی گفتم برای من بازوبند اهمیتی ندارد. او گفت برای من هم مهم نیست. تیم ملی مهمتر از همه این چیزهاست. بازوبند را ببند و برو توی زمین. به این چیزها هم فکر نکن. این شد که بازوبند را بستم. توی بازی هم علی به هیچ چیز جز تیم فکر نمیکرد. آخرش هم دیدید خیلی آرام رفت سمت تماشاگران. همان طور که خودش گفت زیاد مساله مهمی نبود اما نمیدانم چرا بعضی از دوستان این قدر شیطنت کردند که جو تیم را به هم بریزند.
الان اوضاع چطور است؟
خدا را شکر همه چیز خوب است. کروش جوری با تیم کار کرده که همه هدف بازیکنان، شده کار تیمی. همه برای تیم کار میکنند. مهم نیست کدام بازیکن بازی بکند و کدام روی نیمکت بنشیند.
بازی اول چطور بود؟
بازی اول در مسابقاتی که به صورت گروهی یا تورنمنتی برگزار میشود، خیلی سخت است. همه تیمهای بزرگ جلوی تیمهای ضعیف به مشکل برمیخورند. دیدید ژاپن تا آخرین دقیقه بازی جلوی کره شمالی گل نزد. عراق به اردن باخت و استرالیا هم جلوی تایلند با مصیبت برد. اندونزی در بازی با ما خیلی انگیزه داشت. حضور تماشاگران هم وقتی به سود ماست که جلو باشیم. اگر بازی با یک تیم ضعیف با مساوی جلو برود، فقط حضور تماشاگران میشود بار روحی منفی برای بازیکنان. بازیکنان میخواهند گل بزنند و تماشاگران را خوشحال کنند و وقتی کاری نمیتوانند بکنند، از نظر روحی ضعیف میشوند. خدا را شکر این بازی با گلهای زیاد همراه بود تا ما شرمنده این مردم خوب نشویم.
در این بازی بار گلزنی را هم به دوش کشیدی ؟
لطف خدا بود. باز هم میگویم خدا را شکر که شرمنده مردم نشدیم.
و بازی با قطر؟
اولین و آخرین مشکل ما در دوحه گرما و رطوبت هواست. امیدوارم هوا زیاد اذیتمان نکند. برای مساوی میروید، نه؟نه. برای برد میرویم. کروش درجلسهای که داشتیم به ما گفت اختیار کامل بازی با قطر باید در دست شما باشد. اولین حمله، اولین کرنر، اولین آفساید و اولین گل باید مال شما باشد تا قطریها دنبال شما بدوند. ما میرویم که در صدر جدول بمانیم.