هزینه فراوان و میلیاردی تیمهای لیگ برتری در فصل گذشته و منتشر شدن بخشی از قراردادهای تیمهای لیگ برتری موجب شد تا حساسیتهای عمومی به فوتبال و دخل و خرج ان فراون شود. خصوصی نبودن تیمهای لیگ برتری و هزینه کردن آنها از جیب بیتالمال موجب شد تا سازمان لیگ برتر امسال به سراغ «سقف بودجه» برای تیمهای لیگ برتری برود. موضوعی که در برخی لیگها مانند لیگ امریکا هم تجربه شد. اما همانطور که پیش بینی میشد این قانون هم با اما و اگرهایی اجرا شد. اولا که دو تیم در لیگ امسال این قانون را نقض کردند و از سوی دیگر در خصوص شفاف بودن و واقعی بودن ارقام ارائه شده توسط تیمهای لیگ برتری همچنان تردید وجود دارد. علاوه بر این موضوع اتفاقات دیگری برای تیمهای لیگ برتری رخ داده از جمله اینکه همچنان وضعیت سرپرستی تیم پدیده مشخص نیست یا تیم پدیده با مشکلاتی مواجه شده است. همه اینها موجب شد تا با مهدی تاج به گفتوگو بپردازیم که در ادامه آن را میخوانیم.
شما امسال موضوعی تحت عنوان قانون سقف بودجه را در فوتبال کشورمان پیادهسازی کردید. حالا با گذشت یک نیمفصل از اجرای این قانون و با توجه به بسته شدن پنجره نقل و انتقالات زمستانی و خریدهای میانفصلی تیمها میخواهیم بدانیم تا چه میزان از عملیاتی شدن این قانون رضایت دارید و این قانون تا چه میزان مطلوب نظر شما بوده؟
خب ما چند سال پیش در فوتبال کشورمان موضوعی تحت عنوان سقف قرارداد داشتیم که اجرای چندان موفقی نداشت. ما امسال موضوع سقف بودجه را در فوتبال ایران مطرح کردیم. بالاخره در فوتبال کشورمان ارقام میلیاردی جابجا میشود و چون بخش بزرگی از این ارقام از بیتالمال هزینه میشود مردم را نسبت به موضوع حساس کرده است. ما با درک این حساسیت وارد کار شدیم و موضوع سقف بودجه را مطرح کردیم. پس ما چیزی به اسم سقف قرارداد نداریم. چرا که منع قانونی هم برای آن داریم. در فوتبال دنیا عرف این است که هرکسی که پول زیاد دارد بازیکن گرانقیمت هم استخدام میکند. این ماجرا در ایران هم قابل اجراست و هرکسی که میتواند هرچثدر که بخواهد برای تیم خود هزینه کند.
به شرطی که از جیب خودش هزینه کند. همه حرف ما این است که باشگاهها خصوصی شوند آن وقت هرچه میخواهند برای خودشان و باشگاهشان هزینه کنند. اما انچه در حال حاضر در فوتبال کشورمان اتفاق افتاده این است که تیمها بخش بزرگی از هزینههای خود را به طریقی از دولت تامین میکنند و همین هزینه از جیب بیتالمال باعث حساسیت عمومی میشود. بالاخره ما در یکی دو سال اخیر دیدیم که مردم به این ماجرای قراردادهای میلیاردی اعتراض دارند و لبیشتر اعتراضشان هم به این بود که چرا باید از محل بیتامال به یک بازیکن فوتبال پول میلیاردی بدهند. از طرف دیگر چون پول این تیمها از جیب دولت تامین میشود بدهکاری ایجاد میکند و میبینیم که این بدهیها مرتب روی دست تیمها باقی میماند و هر سال بیشتر و بیشتر میشود که نمونه بارز آن دو تیم استقلال و پرسپولیس است. خب ما نمیتوانستیم برای قرارداد سقف بگذاریم. چون قوانین AFC مانع میشد. اما پرداختن به بوجه قانونی است. هر تیم باید سالانه رقم بودجه خود را اعلام کند. فقط ما امسال یک کار فوقالعاده انجام دادیم و رقم سقف بودجه را تعیین کردیم که برای تیمهای حاضر در جام باشگاههای آسیا ۱۸ میلیارد و برای تیمهای دیگر لیگ برتری ۱۵ میلیارد در نظر گرفتیم. ت
عیین این رقم هم در نتیجه تحقیق و بررسی و نظرخواهی از تیمها بود. کارگروهی تشکیل دایم و هزینهها را بررسی کردیم تا به این نتیجه رسیدیم. واقعا هم به لیگ امسال نگاه کنیم منطقیترین عددی که برای بودجه میتوانستیم در نظر بگیریم همین ارقام است. شما الان ببینید خیلی از تیمهای لیگ برتری تا همین اندازه هم خرج نکردهاند. الان ۹ باشگاه لیگ برتری تا پایان لیگ هم به این اندازه نمیتوانند هزینه کنند که همین موضوع نشان میدهد که ما در انتخاب رقم سقف قرارداد اشتباه نکردیم. به نظر من این یک مدل بود و خب نمیتواند همیشگی باشد. یعنی ما برای این فضا و این شرایط فوتبال کشورمان این قانون را خوب میدانیم ولی این دلیل نیست که همیشگی باشد. اگر در دراز مدت باشگاهها واگذار شوند و خصوصی شوند و خصوصی واقعی هم شوند دیگر نیازی به این کار نیست. اگر مالکان باشگاهها مالکان خصوصی باشند و دیگر با هزینهها دولتی بیتالمال ارتباطی نداشته باشند ما هم خیالمان راحت میشود. در واقع اگر باشگاهها واقعا خصوصی شوند دیگر نیازی نیست ما سقف بودجه تعیین کنیم. البته طبق قانون باید تیمها همچنان بودجه خودشان را اعلام کنند اما ما دیگر کاری به این نداریم که چقدر برای تیمشان هزینه میکنند. در واقع همه حرف ما بر سر اجرای این قانون این بود که هزینه کرد و ریخت و پاش از جیب بیتالمال را کمی کم کنیم و هزینه باشگاهها را دولتی کنیم. وگرنه اگر باشگاهها حقیقتا خصوصی شوند که ما دیگر مشکلی نداریم و هر کس هرچقدر که توان دارد میتواند هزینه کند و فقط باید رقم بودجه سالانهاش را به ما اعلام کند.
خیلیها به ما میگویند که چرا باشگاهها را محدود کردید و از این دست حرفها. ولی واقعیت این است که خیلی از این تیمها اصلا چنین پولی نداشتند که هزینه کنند. ملوان، نفت مسجد سلیمان و صبا بعید میدانم تا نه میلیارد هم در پایان فصل بتوانند هزینه کنند. چون در واقع پولی ندارند که بخواهند هزینه کنند. همه جا یک توازنی بین منابع و میزان هزینه وجود دارد. تا منابع نداشته باشید که نمیتواندی خرج کنید.
برخی از باشگاهها در لیگ امسال سقف بودجه مورد نظر شما را رد کردند. چه برخوردی با باشگاههای متخلف انجام دادید؟
ما فقط دو تا باشگاه داشتیم که از این قانون تخطی کردند وگرنه بقیه تیمهای لیگ برتری قانون را رعایت کردند. خب دیدی که چند وقت پیش آقای دکتر سجادی یک نامه خوب در این زمینه منتشر کردند و سازمان بازرسی کل کشور هم گزارشی روی آن تنظیم کرده که همه این مسائل برای مدیران و باشگاههای ما دردسرساز میشود. از طرفی وزارت ورزش و جوانان هم روی موضوع حساس است. بالاخره ما قصدمان این بود که هزینهها را کمی کنترل کنیم و کم و بیش هم موفق بودیم. این دو باشگاه هم خیلی تلاش کردند و هزینههاشان را کاهش دادند.
ولی بالاخره از یک طرف دیگر هم ما تیمهای حاضر در جام باشگاههای آسیا را داریم که برای آنها سقف بودجه بالاتری را در نظر گرفتیم. در واقع به چهار نماینده خودمان در آسیا این امتیاز را دادیم تا از بیست درصد بودجه بیشتر برخوردار باشند که بازهم برخی از آنها حتی ان سقف را هم پر نکردند. به هر حال این تیمها در رقابتهای آسیایی حکم تیم ملی ایران را دارد و باید از نظر مالی و امکانات پشتیبانی با شرایط خوبی در این رقابت ها شرکت کند. من با آقایان طاهری، دهکردی و قنبرزاده صحبت کردم تا شرایط لازم برای حضور موفق این تیمها در آسیا فراهم شود. شما ببنید السد قطر یک بازیکن با قیمت ۴ میلیون دلار یعنی ۱۳ میلیارد تومان خریده یعنی معادل هزینه یکی از نمایندگان ایران در آسیاست. بحث من هزینه نیست بلکه مسائل پشتیبانی و تامین حداقل هاست.
خوشبختانه فوتبال ایران حداکثر نمایندگان را در لیگ قهرمانان آسیا دارد. ما برای رسیدن به این موضوع حتی خودمان به باشگاه حسابرس فرستادیم تا صورتهای مالی را تدوین کنند، برای آنها ساختارسازی کردیم و به آنها برای به دست آوردن مدارک الزام آور AFC جهت کسب مجوز حرفهای کمک کرد. خوشبختانه سهمیه ما در سال آینده هم ۱+۳ است اما اگر امسال نتوانیم امتیازات لازم و شرایط مدنظر را به دست آوریم، در دورههای بعدی سهمیهمان در لیگ قهرمانان آسیا کاهش مییابد.
ما امسال یک موفقیت دیگر هم در برگزاری لیگ برتر داشتیم و آن اینکه دست به جوانگرایی در لیگ برتر زدیم. اتفاقی لیگ امسال را بهتر از قبل کرده و قطعا ثمرات ان را بعدا هم خواهیم دید. هم در لیگ برتر و هم در تیم ملی ان شاالله. امسال جوانگرایی خوبی در لیگ مشاهده کردیم، میانگین سنی تیمها بسیار پایین آمد تا جایی که میانگین سنی مسنترین تیم ما ۲۶٫۵ است و دوندگی لیگ از ۵٫۶ به حدود ۹ کیلومتر رسیده که نشان می دهد ما به استاندارد نزدیک شدهایم.
در خصوص تیمهای لیگ برتری هم مشکلاتی وجود دارد. نخستین موضوع موضوع باشگاه راهآهن است که وضعیت مالکیت ان مشخص نیست. شما در جریان هستید که سرانجام مالکیت این تیم چه خواهد شد؟ و آیا این تیم در لیگ برتر ماندی است یا خیر؟
اولین نکتهای که باید به ان اشاره کنم این است که راهآهن در لیگ باقی میماند و همه شایعات و گمانهزنیهایی که در خصوص سرنوشت این تیم وجود دارد از پایه بیاساس است. نکته بعدی این است که باید از دادستانی بابت کمکهایی که به راهآهن انجام دادهاند تشکر کنم. آنها هدفشان بقای راهآهن در لیگ برتر است و بارها هم اعلام کردهاند که قصد تیمدار ندارند. تنها موضوعی که وجود دارد این است که باید تکلیف راهآهن هم بهعنوان بخشی از داراییهای بابک زنجانی هم مشخص شود. پیشنهاد ما این است که راهآهن هم مانند سایر اموال زنجانی به شرکت نفت واگذار شود تا از طریق شرکت نفت سرنوشتاش مشخص شود. بالاخره اگر کار فروش و وگذاری ان از طریق قانونی و هرچه زودتر انجام شود. مذاکرات دیگری هم در این زمینه انجام شده که انشالله هرچه زودتر به نتیجه برسد تا این تیم خوب ریشهدار فوتبال تهران هم هرچه زودتر از بلاتکلیفی درآید.
اما آکادمی تیم راهآهن منحل شده و وقتی این اتفاق بیفتد این باشگاه نمیتواند مجوز حرفهای بگیرد.
این مورد که بخش پایه راهآهن منحل شده را نشنیدهام هر طور شده باید تلاش کنیم تا کانالی بزنیم که این باشگاه یا به طور کامل خصوصی شود و یا اینکه به شرکتی مثل نفت، مس یا … واگذار شود. دیروز خودمان با مس جلسهای داشتیم و در این رابطه پیشنهاد دادیم البته سازمان لیگ مسئول واگذاری نیست و در این میان نقشی نداریم.
بحثی هم در خصوص مشکل علی لطیفی برای نشستن روی نیمکت این تیم وجود دارد. آیا لطیفی برای این کار مشکلی دارد؟
خیر. تا جایی که من میدانم علی لطیفی هیچ مشکلی برای مربیگری ندارد.
تیم دیگری که این روزها اخباری در خصوص مشکلات آن به گوش میرسد باشگاه پدیده مشهد است. وضعیت این باشگاه چگونه است؟
ببینید من کاری به شایعات ندارم اما آنچه از نظر ما در خصوص باشگاه پدیده وجود دارد این است که این تیم باید مجوز فوتبال حرفهای اخذ کند. یعنی فوتبالیاش این است که این باشگاه هنوز مجوز حرفهای دریافت نکرده و این یک نقصان بزرگ است. ببینید ما با این مشکل در سالهای قبل هم مواجه بودیم و گهر درود و فجرشهید سپاسی هم در سالهای گذشته مشکل دریافت مجوز حرفهای بودند. امسال هم ما در ابتدای لیگ برتر بررسی کردیم و متوجه شدیم دو تیم پدیده مشهد و نفت مسجد سلیمان هم با مشکلاتی از این دست مواجه هستند. در واقع این دو باشگاه به خاطر مشکلاتی که داشتند، هنوز مجوز حرفهای دریافت نکردهاند. به همین دلیل فرصت ۳ ماههای به این دو باشگاه داده شده تا مشکلات موجود را برای دریافت مجوز حرفهای برطرف کنند و گرنه حذف میشوند. برخی مشکلاتی که برای این تیم وجود دارد اعم از این بود که مثلا قرارداد رسمی برای زمین مسابقات وجود نداشت یا درخصوص تیمهای پایه این باشگاه مشکلاتی وجود داشت و مسائلی از این قبیل که البته در حال برطرف کردن ان هستند. اما به هر حال هنوز برطرف نشده است. این در خصوص بخش فوتبالی باشگاه پدیده هست که به ما مربوط میشود و ما مکاتباتش را با باشگاه پدیده انجام دادیم و آنها هم در حال پیگیری هستند. اما در خصوص مسائل حقوقی و شایعاتی که وجود دارد هیچ چیزی از دادسرا یا مراجع قضایی در خصوص این باشگاه به ما ابلاغ نشده و این تیم هیچ مشکلی ندارد.
این درسته که سیاسی اسپانسر سه تا باشگاه در لیگ امسال بوده؟
من در جریان این موضوع نیستم ولی اگر اسپانسر سه باشگاه در لیگ باشد این موضوع اشتباه است.