آرش شفاعی: خبر قرارگرفتن فیلم «خانه دختر» ساختۀ شهرام شاه حسینی در اکران دوم سال ۹۴ از جمله خبرهایی بود که دیروز در همین صفحه خواندید. اکران این فیلم بی شک جنجال تازهای را به پا خواهد کرد و باز هم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامیدر برابر انتقادهای بخشی از جامعه قرار خواهد گرفت. |
جنجال تازهای که از آن سخن میگوییم، به موضوع این فیلم باز میگردد. روزی که فیلم در جشنوارۀ فجر به نمایش درآمد، بیشتر کسانی که آن را دیدند، پیش بینی میکردند که اکران فیلم در سال ۹۴ یکی از پربحث ترین موضوعات حوزۀ فرهنگ و هنر خواهد بود. فیلم دربارۀ دختری است که در شب عروسیاش از دنیا رفته است.
جستوجوی دوستان عروس تازه مرده برای یافتن دلایل مرگ او به ابهام میرسد و آنان درمییابند علامت سؤالهای بزرگی در برابر مرگ دوستشان وجود دارد. فیلم درنیمۀ پایانیاش به باز کردن دلیل مرگ زن جوان میپردازد و مشخص میشود دلیل مرگ زن جوان، خودکشی بوده است.
خودکشی به دلیل اصرار خانوادۀ داماد برای آزمایش گرفتن قبل از ازدواج و مشخص شدن اینکه او پیش از ازدواج رابطهای نداشته است. چیزی که باعث تفسیرهای متفاوت و عجیب و غریب از فیلم میشود، ابهام عمدی و آزاردهندهای است که فیلم در این بخش در پیش گرفته است. فیلم روی موضوعی حساسیت برانگیز دست گذاشته است، اما درست در جایی که باید موضع و موضوع خود را روشن کند، به شکلی تعمدی، مبهم و رمزآلود به روایت ماجرا میپردازد و همین موضوع تاویلهای خطرناکی را در پی دارد، به گونهای که در پایان بیننده احساس میکند، چیزی که دختر جوان را به کام مرگ فرستاده است، حساسیت خانوادههای ایرانی و طیف مذهبی جامعه نسبت به وضعیت اخلاقی فرزندانشان است.
در پایان فیلم ، گروه زیادی از بینندگان ناخودآگاه به این سمت متمایل میشوند که خانوادههای سنتی ( و نمایندگانشان یعنی مادر داماد و پدر عروس) به شکلی آشکار در مرگ دلخراش این دختر جوان ( و لابد دختران جوان بسیار دیگری)دست دارند و نسل جوان و جویندهای که در برابر حصارهای این طیف مقاومت میکنند ( نمونهاش خواهر عروس که خود درگیر رابطهای پنهانی است) قربانیان خاموش این حساسیتهای « بیجا!» هستند. ممکن است سازندگان فیلم روایت دیگری از اثرشان داشته باشند، اما نکته اصلی این است که نمیتوان روی موضوعی اینچنین حساسیت برانگیز دست گذاشت و دربارهاش فیلم ساخت، اما درجایی که لازم است ابهامها را برطرف کرد ، سکوت کرد و همه چیز را به تأویل بیننده واگذار کرد.کسی منکر ساختن فیلم دربارۀ موضوعات حساس اجتماعی نیست، اما ساختن فیلم در این حوزه به تیغی دو دم میماند و اگر از این شمشیر دولبه درست استفاده نشود، ممکن است آسیبهایی درپی داشته باشد که جبران ناپذیر است و برای استفادۀ درست از شمشیر تند انتقاد اجتماعی اولاً باید درست مشکل را شناخت و ثانیاً در بیان آن بهترین شکل روایت را ارایه داد و ثالثاً و از همه مهمتر باید شجاعت بیان نقد را داشت ؛ چیزی که مثلاً در فیلم «هیس دخترها فریاد نمیزنند» اتفاق افتاده است.
دربارۀ «خانه دختر» حرف زیاد است. اصولاً این فیلم دچار مشکلات ساختاری در فیلمنامهاش هست و دوپاره بودن آن هیچ کمکی به آن نکرده است، اما بعید است مسؤولان وزارت ارشاد متوجه حساسیتهایی که خواه ناخواه اکران این فیلم برخواهد انگیخت، نشوند و خوب بود اکران این فیلم در ابتدای سال اتفاق نمیافتاد تا آرامش بر محیط فرهنگی کشور حکمفرما بماند.
قدس آنلاین