وقتی برای استقبال رفتم با رضا آشنا شدم
تارا کریمی که در شیراز با رویگری آشنا شده با اشاره به اینکه قبل از آشنایی نمیدانسته وی بازیگر است می گوید: من اصلا ایشان را به عنوان بازیگر نمی شناختم و هیچ کاری از ایشان ندیده بودم. راستش در افتتاحیه برنامه ای در شیراز رضا رویگری به عنوان مهمان دعوت شده بود و دوست من هم وظیفه میزبانی ایشان را برعهده داشت. وقتی برای استقبال از ایشان به فرودگاه رفتیم اولین بار ایشان را دیدم و طی چند روزی که آنجا بودند با هم آشنا شدیم.
وقتی “بوتیک” را دیدم از رضا ترسیدم
وی ادامه می دهد: واقعا تا آن موقع نمی دانستم ایشان بازیگر است و او به من پیشنهاد تماشای فیلم “بوتیک” را داد و زمانی که این فیلم را دیدم یک جورهایی واقعا ترسیدم و فکر کردم نکند شخصیتش مانند شخصیت داخل فیلم باشد و برای همین تا یک مدت به تلفنهایش جواب نمیدادم تا اینکه خودش پیامک داد و من هم پرسیدم شخصیت شما همین طوریست؟ و ایشان هم پاسخ داد آن فقط یک نقش است و سپس پیشنهاد داد “اجاره نشینها” و بعد “مختارنامه” را ببینم.
پدرم مخالف ازدواجمان بود
تارا کریمی که موقع ازدواج با رویگری فقط ۲۳ سال داشت درباره مخالفتهای والدین اش با این ازدواج بیان می کند: پدرم مخالف بود و حتی خواهر بزرگم مدام به من میگفت چه اتفاقی افتاده، تو که برنامه دیگری برای زندگیات داشتی و نمیخواستی ازدواج کنی. اما به هر حال این اتفاق افتاد. خیلیها می گفتند رضا جای پدرت است و از این ازدواج برحذر کن ولی حرف مردم برایم مهم نبود.
رضا یک خانه داشت که آن را هم برای اینکه پسرش به زندان نیفتد فروخت
این زن جوان درباره وضعیت اقتصادی رویگری هنگام ازدواج با وی بیان می گوید: زمانی که من با رضا ازدواج کردم تنها با یک حلقه ازدواج کردیم. رضا یک خانه داشت که آن را هم بابت اینکه پسرش به خاطر عدم پرداخت مهریه به زندان نیفتد فروخت. حتی خانه ای که در آن ساکن هستیم اجاره ای است. (زندگی ایدهآل)