* من به شعور ملت ایران خیلی باور دارم، فارغ از اینکه چه سوگیری سیاسی داشته باشند. حتی زمانی که دولت روحانی به دنبال انصراف مردم از دریافت یارانه نقدی بود و آنها آگاهانه، انصراف ندادند این پیام مشخص به نخبگان و دولت داده شد که شکاف دولت– ملت و برخی بیاعتمادیها، قرار نیست به صرف انتخاب دکتر روحانی ترمیم شود. مدتها طول میکشد دولت بتواند آنچه در دولت گذشته تخریب شد را بازسازی کند. البته نشانههای بهبود آن را میتوان دید.
- امسال دولت بدون اعلام قبلی که عملکرد مدیریتی خوبی را نشان نمیداد، قیمت نان و حاملهای انرژی را افزایش داد. با این حال کوچکترین اعتراضی به آن صورت نگرفت؛ چون مردم به خوبی میدانند دولت دارد در شرایط بسیار دشوار درآمدی، به آنها خدمت میکند و به دنبال بهبود شرایط زندگی آنان است. بعد از سال ٨٩، در دولت فعلی در دو سال متوالی، قدرت خرید کارگران با افزایش نرخ دستمزدها بالا رفت. البته تا حد مطلوب فاصله بسیاری دارد اما دولت با همین درآمد ناچیز، در حال بهبود اوضاع است. من اصلا بابت تبلیغات جناح راست علیه دولت – حتی وقتی صداوسیما را دربست در اختیار دارند- نگرانی ندارم. اگر آنها کوچکترین بردی داشتند، امروز روحانی رئیسجمهور ایران نبود.
- موضعگیریهای صداوسیما نه برای من فعال سیاسی و نه ملت ایران، عامل تصمیم و تحلیل نیست. اگر آنها موفق به تقلیل این توافق هستهای شدند، پس چرا امضا شد و چرا قطعنامه به تصویب رسید و همه اذعان کردند که این سقف تلاشها و امتیازگیریها در شرایط فعلی بود؟ مردم ایران واقعا میدانند چه میکنند. در هر انتخاباتی که امکان حضور اصلاحطلبان و چهرههای مورد اعتماد مردم فراهم بوده است، آنها حرف خود را به کرسی نشاندهاند. به نظرم وزنی که مردم برای صداوسیما قایل هستند، یکصدم وزنی که فعالان سیاسی به آن میدهند هم نیست.
- اعتقاد دارم صفحه شخصی برخی هنرمندان یا استادان دانشگاه در فضای مجازی، بازدید بیشتری به نسبت فلان خبرگزاری خاص دارد. اما نگران جایی هستم که کارشکنیهای عملی در مسیر دولت و اصلاحات صورت گیرد. دستگاههایی که باید در مبارزه با فساد سازمانیافته هزارانمیلیاردی که در دولت قبل رخ داده و حالا دارد رو میشود، فعال عمل میکردند و به هر علتی مماشات کردند، دولت روحانی را تنها بگذارند.