عربستان همچنین « حملات علیه گروههایی که آنها را گروههای میانهروی مخالف در سوریه نام نهاده را ، شدیداً محکوم و خواستار «توقف فوری» آن حملات شده است.
اینکه چرا عربستان با سوابق سنگین حمایت از تروریسم تکفیری، اکنون طرفدار «مخالفان میانهرو»! شده است، نیازمند مروری کوتاه بر عملکرد این رژیم طی چند سال گذشته است:
۱- قدرت گرفتن گروه تروریستی داعش و تسلط آن بر بیش از یک سوم خاک دو کشور سوریه و عراق در سال ٢٠١۴ و رویکرد خشونتآمیز این گروه در قبال گروههای هدف را میتوان مهمترین موضوع در عرصه جهانی در طول چند سال اخیر به شمار آورد.
ظهور داعش و توسعه قلمروی آن نه تنها باعث قربانی شدن و آوارگی بسیاری از مردم دو کشور عراق و سوریه شد، بلکه امنیت و ثبات منطقهای خاورمیانه و حتی جهانی را نیز به صورت جدی در مخاطره قرار داد.
علیرغم سکوت جدی اولیه در سطح منطقه و جهان در قبال داعش، پس از تبدیل شدن این گروه به تهدیدی جدی برای بسیاری از بازیگران منطقهای و قدرتهای بینالمللی، رویکردهای مخالف در قبال این گروه نیز توسعه یافت و ائتلاف به اصطلاح بینالمللی به رهبری آمریکا علیه داعش شکل گرفت.
ائتلافی که برخی از کشورهای منطقه به رغم رویکرد خاص خود در مقابل گروههای افراطگرا و تروریستی در گذشته، به آن پیوسته و خود را به عنوان دولتی در خط مقدم مبارزه با تروریسم مطرح نمودند.
در میان این کشورها میتوان به عربستان سعودی اشاره کرد که تلاش میکند تا ضمن هماهنگی و همراهی با آمریکا در حمله به مواضع داعش به خصوص در سوریه، خود را در مبارزه با تروریسم مصمم و جدی نشان دهد.
با این حال نسبت خاص عربستان سعودی با بسترهای فکری، سیاسی و رویکردهای افراطگرایانه و تروریستی در خاورمیانه در طول سالها و حتی دهههای گذشته، پرسشها و تردیدهای بسیاری را در مورد اهداف، سیاستها و انگیزههای این کشور در همراهی با آمریکا در مبارزه با تروریسم مطرح نموده است.
۲- عربستان همواره در تلاش بوده تا از پررنگ شدن و آشکار شدن روابط و پیوندهای خود با گروهها و جریانهای افراطگرا و تروریستی در منطقه جلوگیری کند و خود را به عنوان دولتی در مبارزه با تروریسم مطرح سازد.
این نوع تلاشها بیش از آنکه نشاندهنده نیات و اهداف جدی سعودیها در این خصوص باشد، گویای این حقیقت است که سران ریاض راهبرد جدیدی برای پنهان نمودن چهره واقعی خود در ارتباط با حمایت از گروههای تروریستی را تعریف نمودهاند.
پس از حادثه ۱۱ سپتامبر، اتهامات زیادی به عربستان برای حمایت از تروریسم مطرح شد.
در شرایط کنونی منطقهای نیز اطلاعات، دیدگاهها و تحلیلهای مختلفی به صورت مستمر در عرصه مطبوعاتی و رسانهای جهان بر حمایت ریاض از تروریسم تاکید میکند.
به عنوان نمونه پایگاه خبری آمریکایی «ورلدنت دیلی» از سرمایهگذاری عظیم آلسعود در تجهیز گروهک تروریستی داعش خبر داده و نوشت نیروهای داعش به شدت از سوی آل سعود تجهیز شدهاند.
به طوریکه عربستان سعودی اخیرا ۳۰۰ میلیون دلار کمک مالی را به نیروهای داعش اهدا کرده است. روزنامه ایندیپندنت نیز در مورد نقش عربستان در شکل گیری داعش و تسلط این گروه بر موصل تصریح میکند عربستان نقش اصلی را در تسلط یافتن گروه داعش بر شمال عراق داشته است.
۳- این وضعیت سبب شد تا رهبران سیاسی و نخبگان فکری عربستان سعودی با اتخاذ برخی رویکردها و انجام برخی اقدامات از جمله طرح قطعنامه اخیر، تلاش نمایند تا اتهامات وارده را از خود دور کنند.
چرا که پررنگ شدن روابط سعودیها با گروههای افراطگرا و تروریستی مانند داعش، مشروعیت و جایگاه بینالمللی سعودی را به صورت جدی در مخاطره قرار میدهد.
از این رو، سیاست فرافکنی و سیاهنمایی علیه کشورهای حامی مقاومت در دستور کار قرار گرفت. تخریب ایران، روسیه و حزبالله از سوی سران سعودی به این دلیل به عنوان اولویت فعلی سیاست خارجی سعودی تعیین شده که اقدامات بازیگران جبهه مقاومت، در سوریه بر خلاف منافع و امنیت این کشور به شمار میآید.
تلاش عربستان – داعیهدار مضحک حقوق بشر و دموکراسی – برای متوجه ساختن انتقادات به نقش راهبردی ایران، روسیه و حزبالله در سوریه را باید از منظر شرایط بسیار وخیم این کشور در عرصه جهانی و منطقهای و نزاع قدرت در داخل بررسی کرد.
مقامات ریاض آشکارا از تروریسم در عراق و سوریه حمایت میکنند، رسماً علیه یمن اعلام جنگ کرده، بحرین را تحتالحمایه قرار داده، آن را اشغال و قیام مردم را سرکوب میکند.
از آنجا که «بهترین دفاع حمله است» فرافکنی سعودی در اینباره جای هیچ شکی نیست.
نوع رویکرد عربستان سعودی در خصوص مبارزه با تروریسم و همراهی آن با ائتلاف به اصطلاح مبارزه با تروریسم تحت رهبری آمریکا نمایانگر تناقضات و ابهامات مهمی در سیاست منطقهای این کشور است.
عربستان سعودی به عنوان اصلیترین پایگاه تولید و گسترش تفکر سلفی- وهابی یعنی ایدئولوژی افراطگرایی در منطقه و جهان محسوب میشود.
سعودیها از جریانها و گروههای افراطگرا به عنوان ابزاری مهم برای پیشبرد اهداف و سیاستهای منطقهای عربستان استفاده کردهاند و افراطگرایی به عنوان وسیلهای برای افزایش نقش و نفوذ منطقهای دولت سعودی بوده است.
ساز و کار غلط قطعنامه اخیر که بانی آن، از جمله منفورترین کشورهای حامی تروریسم در جهان است، نشان میدهد جامعه بینالمللی تا چه میزان از مبارزه واقعی با تروریسم به دور است.
تقسیم ترویستها به «خوب» و «بد»، رجوع به همان سیاستهای تدبیر شده در روزهای آغازین جنگ سوریه است.
در آن دوره، حمایت از «تروریستهای میانهرو»! مطرح بود اما جریان امور به شرایط فعلی سوق داده شد و گروههای تکفیری یکی پس از دیگری شکل گرفتند.
طرفه آنکه حمایت دروغین از حقوق بشر در قالب هواداری از تروریستهای میانه رو، تطهیر پدیده شوم تروریسم به شمار میرود و یقیناً عربستان پس از تغییر شرایط، کاهش تب مبارزه با داعش و همچنین دستیابی به برخی اهداف سیاسی و امنیتی در منطقه، سیاستهای همیشگی خود را در این خصوص از سر خواهد گرفت.