1

آخرین نفس‌های بریده تندروهای علیه هاشمی و یادگار امام (ره) تا انتخابات

  • کد خبر : 177411
  • ۲۹ آذر ۱۳۹۴ - ۱۷:۱۲

با آغاز ثبت نام کاندیداهای انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی، عملا زنگ آغاز انتخابات آتی کشور به صدا درآمد.

انتخاباتی که با شور و حال خاص خود همراه است و البته این شور و حال همواره با حاشیه‌هایی پر سروصدا همراه است. سروصداهایی که گاه بداخلاقی‌هایی را به دنبال خود دارد. بداخلاقی‌هایی که همواره سرآغاز آن صحبت‌های خارج از محدوده برخی افراد است و حاشیه‌ پراکنی‌ها و منافع پشت پرده بر آن دامن می‌زند.

اما این بار و قبل از آنکه سوت آغاز فضا و رقابت انتخاباتی به صدا درآید، برخی با انبارهایی پر از اتهام، تهدیدات اتهاماتی خود را آغاز کرده‌اند و جالب اینجاست که در این بین خود را به هر خط و گروهی و شخصیت عالی‌رتبه‌ای منتسب می‌دانند و خویش را حق کامل و مطلق می‌دانند و یک جانبه سوی قاضی می‌روند، بی‌گمان از اینکه دوران اتهام پراکنی های بی‌پاسخ و «بگم‌بگم‌های» ناصواب به پایان رسیده و زمان تدبیر و عقلانیت است.

اقداماتی که تنها به گسست فرهنگی جامعه و گسترش موج بی‌اعتمادی اجتماعی منتهی می‌شود و حتی برخلاف آموزه‌های دینی و هنجاری جامعه است.

در این میان نکته مهم و اسفبار آنجاست که موج اصلی این بداخلاقی‌های انتخاباتی که تخریب روحیه جمعی جامعه را به همراه دارد توسط مدعیان اخلاق و اخلاق مداری در جامعه به راه افتاده است و از تریبون‌هایی بیان می‌شود که باید حافظ منافع جمع باشد، نه آنکه جناح گرایانه هدف تخریب گروه و عده‌ای دیگر فراهم شود.اقداماتی که بیانگر امتداد رفتارهای غیراخلاقی و غیرسیاسی سال‌های گذشته است.

بازیابی این اتفاقات را می‌توان از آنجا شناخت که پیگیری‌ این رفتارها ،سرنخ‌های آن را در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ نشان می‌دهد. اقداماتی با رویه‌هایی دیگر در دو هفته اخیر امتداد رفت وتیرهای مسموم خود را سمت محبوبان مردم و یاران انقلاب نشانه گرفت.

سنگ‌بنای اصلی این داستان‌ها از آنجا نشات گرفت که در یکی دیگر از جدیدترین بداخلاقی‌های صورت گرفته صحبت‌هایی است که در یکی از روزنامه‌های کشور بیان شد.

به طوری که شخصی در قلم خود در این روزنامه به تهدید آیت الله هاشمی رفسنجانی پرداخته و وی را به «عبرت گرفتن از سرگذشت آیت الله منتظری» هشدار داده است.

سخنی که خیلی سریع و البته خودجوش! از سوی رسانه‌ها و مطبوعاتی که رقیب را به رسانه‌های زنجیره‌ای متهم می‌کنند، ادامه پیدا کرد و بر توسعه آن افزود.

با این صحبت‌های بیان شده مهم‌ترین سوالی که به ذهن هر فردی راه می‌یابد این است که چه بر سر سیاست کشور و فضای مطلوب آن آمده است که سردبیر یک روزنامه کم مخاطب و فراموش گشته که بعضا بخاطر همین پیشگویی‌های سیاسی بی پایه و اساس حتی در بین طرفداران و همفکران سیاسی خود جایگاهی ندارد، به چه پشتوانه و با چه پیشینه سیاسی به خود اجازه می‌دهد که بی‌محابا بر رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام حمله کند و به جای قوه قضاییه تصمیم‌گیری کند و مقایسه‌ای ناصحیح به جای آورد؟

و اصولا این فرد با چه هدف و انگیزه ای بی‌واهمه به تحریف اصول قانون اساسی کشور می پردازد و با سرزنش هاشمی بابت یادآوری وظیفه نمایندگان مجلس خبرگان رهبری که برگرفته از اصل قانون اساسی است، به یکباره هم در جایگاه تدوینگر قانون بر می آید و هم حکم می دهد و هم یکی از وفادارترین یاران انقلاب و حضرت امام و مقام معظم رهبری را تهدید به حصر و سرنوشت مبهم کند؟

سال‌های نچندان دور و از انتخابات سال ۸۴ بود که شاهد پیدایش جریانی در کشور بودیم که با وارد کردن اتهاماتی بی پایه و اساس،بنای تخریب شخصیت یکی از اصلی ترین ستون های این انقلاب یعنی آیت الله هاشمی رفسنجانی را در دستور کار خود قرار داده بود و به بهانه دفاع از آرمان‌های انقلاب این یار همیشگی انقلاب و نزدیکترین و معتمدترین فرد نسبت به امام راحل(ره) و مقام معظم رهبری را مورد هجمه ناجوانمردانه قرار می‌داد.

نکته مهم و اساسی  این است که این جمعیت کم بهره از جایگاه اجتماعی و مردمی و پربهره از رسانه و تریبون و منابع مادی در راه و اجرای نقشه خود حتی از نام مقام معظم رهبری نیز هزینه می‌کنند؛ در حالیکه رهبر معظم انقلاب بارها در بیانات خویش نسبت به این تندروی‌ها و انتساب صحبت‌هایی به ایشان هشدار داده و برنقش آیت الله هاشمی رفسنجانی در به ثمر نشستن این نهضت و همراهی وی با امام راحل و رهبری در تمام مراحل انقلاب تاکید داشته‌اند و حتی در مراسم تحلیف ریاست جمهوری هفتم جمله معروف مبنی‌براینکه «برای من هیچکس هاشمی نمی‌شود» را بیان فرمودند.

حال چگونه است که برخی افراد که با مروری اجمالی بر سابقه مبارزاتی آنها به خوبی می‌توان دریافت که هیچ هزینه ای برای به بار نشستن نهال انقلاب نکرده‌اند, امروز خود را در دفاع از آرمان‌های انقلاب نه تنها از آیت الله هاشمی رفسنجانی بلکه از مقام معظم رهبری نیز پیشروتر می‌دانند؟

البته پاسخ به این صحبت‌های هدفمند و سمت و سودار که ذهن بسیاری را درگیر کرده است با سکوت رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام و بسیاری از بزرگان همراه شده است. چراکه گذر زمان نظر مردم و میزان آن بر اساس رای ملت را به آنها نشان خواهد داد.

اما در برابر این هجمه‌ها و در در طول سالیان گذشته ، آیت الله هاشمی رفسنجانی همواره سکوت پیشه کرده است، سکوتی که برای حفظ انقلاب اسلامی این معجزه قرن بوده است و بی‌شباهت به خانه نشینی و سکوت امیرالمومنین علی (ع) در برابر تازه به اسلام رسیده‌های دوران خود نیست چرا که در آن زمان نیز کسانیکه در سخت ترین شرایط اسلام و پیدایش آن بدترین دشمنی‌ها را با حضرت محمد(ص) کرده بودند پس از همه‌گیر شدن اسلام ،به ظاهر اسلام آورده و حتی در مسلمانی خود را شایسته‌تر و پیشروتر از نزدیک ترین فرد به رسول الله(ص) می دانستند!

افرادی که قرآن و احادیث را می‌خواندند ولی به نفع و میل خویش تفسیر می‌کردند و اینگونه بود که بعد از پیامبر اکرم (ص) آن وقایع را در مورد فرزند ایشان و نزدیک‌ترین افرادش آن هم با تفسیر کلام خدا به نفع خود روا داشتند و خود را حق مطلق می پنداشتند.

امروز نیز تا از جایگاه بی‌بدیل هاشمی نزد امام راحل(ره) سخن به میان می‌آید برخی به سخن رهبر فقید انقلاب مبنی‌بر اینکه «میزان وضع فعلی افراد است» استناد می‌کنند و آنگونه سخن می‌رانند و تفسیر میکنند که منظور حضرت امام (ره) فقط و فقط هاشمی رفسنجانی بوده است و اصلا هیچ ارتباطی با حال و روز امروز خود این افراد ندارد!!

آیا این افراد فراموش کرده‌اند و یا نمی‌خواهند به یاد آورند که علاقه امام به آیت الله هاشمی به حدی بود که پس از ترور نافرجام وی فرمودند: «مرحوم مدرس که به امر رضاخان ترور شد، از بیمارستان پیام داد: «به رضاخان بگویید من زنده هستم. مدرس حالا هم زنده است. مردان تاریخ تا آخر زنده هستند. بدخواهان باید بدانند هاشمی زنده است چون نهضت زنده است.»

تخریب‌های علیه آیت الله هاشمی رفسنجانی در طول روزهای مانده به انتخابات آتی از آنجا شدت گرفته است که دلواپسان و حامیان مادی و معنوی دریافته‌اند برخلاف انتظارات، اقدامات و تخریب‌های چندسال اخیر آنها ،هاشمی رفسنجانی در بین مردم وجهه‌ای ممتاز یافته  و محبوب دل‌ها شده است.

روندی که به مذاق دلواپسان خوش نیامده و باعث شده است تا هجمه‌هایی جدید علیه یکی از وفادارترین یاران انقلاب و رهبری را آغاز کنند. ناآگاه از آنکه بار دیگر این حربه‌ها و هجمه‌های خلاف نظر مردم با حماسه‌ای دیگر در ۷ اسفندماه، نقش برآب خواهد شد.

البته سوالی که ذهن نگارنده و بسیاری دیگر از دغدغه‌مندان را به خود معطف داشته این است که افرادی که داعیه‌دار آرمان‌های انقلاب بوده و خویش را کاسه داغ‌تر از هر آشی می‌پندارند در طول سال‌هایی که با تخلف‌های سیاسی و اقتصادی ،بیشترین فشارها و حرکات خلاف انقلابی بر این ملت و کشور و رهبری روا داشته شد، کجا بودند؟

آیا در آن روزها که از آن به عنوان تاریک‌ترین سال‌های تاریخ ایران از لحاظ بروز تخلفات مالی گسترده توسط همفکران این گروه یاد می‌شود، نیز دلواپس انقلاب و رهبری بودند؟

آیا در آن روزها که دارایی‌ها و درآمدهای کشور به ثمن بخس معامله می‌شد نیز دل نگران ملت و کشور و آرمان ها انقلاب و رهبری بودند؟

نکته مهم و اساسی در این موضوع پنهان است که برخی را چه می‌شود که در زمانی که دلارهای نفتی به سمتشان سرازیز می‌شود سکوت پیشه می‌کنند و پس از بروز تخلفات و برهم ریختن نقشه‌های شومشان، تازه یاد امام و انقلاب و رهبری می‌افتند؟

به راستی اینها پاسخ خویش را از صندوق‌های رای ۲۴ خرداد ۹۲ نیافتند یا نادانسته و دانسته ره به بیراهه خویش می‌سپارند؟

به راستی دلواپسانی که روزهای نچندان دور ،چشم و گوش خود را بر تخلفات عظیم صورت گرفته می‌بستند و با انگ زدن به مخالفان این تخلفات، ادعای جریان اصلاح طلب را برای خدشه وارد کردن به عملکرد دولت پاکدست و خدوم می‌دا��ستند و امروز که شاهد برگزاری دادگاه‌های تخلفات بی‌سابقه و محکوم و زندانی شدن نزدیک ترین افراد دولت سابق هستند، چگونه زبان در کام گرفته‌اند و از دیگر سو به هجمه یاران انقلاب می‌پردازند؟

افرادی که در آن روزها چشم خود را به وقایع و تخلفات بسته و به تریبون مدح گویانه جریان انحرافی تبدیل شده بودند و از حمایت‌ها و مصونیت‌های بی‌دریغ دولت قبل برخوردار بودند و روزه سکوت می‌گرفتند، چگونه امروز با مشاهده چنین تخلفاتی که در سایه حمایت آنها و توسط همفکرانشان بوجود آمده است احساس تقصیر نکرده و خود را ملزم به عذرخواهی در پیشگاه مردم شریف کشور نمی‌دانند؟

به راستی چگونه است که اقلیتی پروار از حمایت‌های دولت قبل همچنان بر طبل‌های توخالی و صحبت‌های بی‌سند و مدرک خود می‌کوبند و از تریبون‌های مختلف خویش را برتر از هر گروه و جناحی و شخص و ایده‌ای می‌پندارند؟

البته در این میان تفاوت‌ها عیان است چراکه امروز با آن همه هجمه و اتهام ،آیت الله هاشمی رفسنجانی به محبوب قلب‌ها تبدیل شده است و دلواپسان به واپس زدگان مردمی که هنوز تک‌روانانه و تک نوازانه به مسیر بی‌هدف خویش ادامه می‌دهند و تخریب بی‌محابای رقبای خویش را دنبال می‌کنند.

روند استفاده بی‌حدوحصر این اقلیت بدون پشتوانه‌مردمی از رسانه‌ها و تریبون‌های عمومی تا بدانجا پیشرفت است که عملا مردم را از پیگیری مطالب و اخبار از سوی رسانه‌ها به ویژه رسانه ملی به سمت خیال‌پردازان بیگانه سوق داده است.

البته این روند و اقدامات خودجوش! تنها به آیت الله هاشمی رفسنجانی مختوم نشد ،چراکه این گروه اقلیت تمامیت خواه در راه رسیدن به مقاصد سیاسی خود در گام بعدی آماج حملات خود را به سمت بیت رهبر فقید انقلاب اسلامی نشانه گرفت .

البته امام راحل(ره) با شناخت دقیق نسبت به این جریان تندرو و مدعی دفاع از ارزشهای انقلاب ،پیش بینی این رفتار را نسبت به خانواده و یاران وفادارش داشتند تا جایی که فرمودند:« احتمال قوی می‏دهم که پس از من برای انتقامجویی از من ،به بعضی از نزدیکان و دوستانم تهمت ها ،که من آنها را ناروا می‏دانم ، بزنند و به آتشی که باید مرا بسوزانند آنان را بسوزانند و احیاناً به صورت دفاع از من ،انتقام مرا از آنها بگیرند».

دلواپسان که این روزها بی‌محابا و به صورت تیم‌هایی تجهیز شده به هر کوی و برزنی می‌تازند این بار آیت الله سید حسن خمینی یادگار حضرت امام را نیز بی‌نصیب نگذاشتند و وقتی سخن از حضور وی در انتخابات خبرگان رهبری سخن به میان آمد، هجمه‌های خویش را به سمت وی نشانه گرفتند و به تخریب وی پرداختند و در بیان صحبت‌های خویش به استنادهایی دست یازیدند که بی شباهت به خودشان نبود.

این عده آنچنان شمشیر خود را از رو بسته‌اند که افرادی دیگر  از جمله شیخ زکزاکی و آیت الله نمر که رهبرانی شیعی در جهان اسلام  هستند را به عنوان فرزند واقعی امام دانستند و نه یادگار امام را !!.

هرچند فرزندان امام خمینی (ره) در تمامی دنیا حضور دارند و پیام ایشان را به دنیا مخابره می‌کنند اما چنان بی‌حرمتی‌هایی به بیت امام خمینی (ره) بی‌شباهت به اقدامات تندروهای اسلام‌ستیز در روزهای پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) نیست.

دلواپسان  که امروز وقتی منافع خویش را در خطر می بینند از بداخلاقی نسبت به یادگار بنیانگذار انقلاب نیز هیچ ابایی ندارند. در این میان دلواپسان زمانی که نمی‌تواند نسبت فامیلی سیدحسن خمینی با امام راحل را انکار کنند به مثل «پسر نوح با بدان بنشست/ خاندان نبوتش گم شد» متوسل می‌شوند و اینگونه بیان می‌کنند که این بیت در تمثیل سیدحسن خمینی بیان شده است!!

حال مشخص نیست چگونه می‌شود فرزندی که با بَدان نشسته است و به خیال ایشان راه خویش را گم کرده است با اقبال بالای مردمی روبرو می‌شود و مورد دلجویی و تفقد رهبر معظم انقلاب اسلامی قرار می‌گیرد.

گویی دلواپسان فراموش کرده‌اند که وقتی در مراسم سالگرد حضرت امام (ره) به یادگار امام بی احترامی کرده و مانع سخنرانی وی شدند، مقام معظم رهبری با بوسیدن پیشانی سید حسن خمینی از وی دلجویی کرده و جواب محکم و دندان شکنی به این مدعیان حفظ ارزش‌های انقلاب دادند.

اما مگر می‌شود مدعی دفاع از ارزش‌های انقلاب بود و این بی احترامی‌ها را نسبت به بیت حضرت امام (ره) روا داشت؟

جریان خودبرتربین و دلواپس این روزها پر دامنه‌تر از همیشه بر طبل نفاق و تفرقه می‌کوبد به طوری که با «داعشی و مرتد خواندن» رییس جمهوری که هشت سال از تاریخ جمهوری اسلامی را با رای حداکثری مردم به دست آورده است،عملا در مقابل ملت قرار گرفته است.اقداماتی که به شدت برخلاف منویات رهبر معظم انقلاب مبنی‌بر جذب «حداکثری و دفع حداقلی» است.

در هفته گذشته  محمود دعایی مرد صدیق و وفادار نظام که از قضا بابت چاپ مصاحبه‌ای از رییس جمهور اسبق مورد هجمه و تهدید قرار گرفته بود ،خبر از نامه خود به مقام معظم رهبری در این باب و جواب معظم‌له به ایشان داد.

نامه‌ای که جهت کسب تکلیف در رابطه با مسئله حذف و سانسور خبری و ممنوع التصویر بودن رییس جمهور اسبق بوده و همراه با توضیحات این سید صبور و اخلاقی در باب اینکه رییس جمهور پیشین در مسیر انقلاب و وفادار به رهبری و انقلاب و آرمانهای آن است، بود.

نامه ای که با جواب رهبری معظم همراه شد ،حاوی نکات بسیار دقیق و هوشمندانه ای از جانب معظم له بود که ایشان نیز تایید فرموده بودند که با حجت الاسلام دعایی موافق هستند و این به خوبی موید این نکته است که اقدامات این گروه تمامیت خواه، علیرغم اینکه کوشش می‌کنند خود را در راه رهبری و اقدامات خود را مورد تایید معظم له نشان بدهند، به هیچ وجه مورد رضایت مقام معظم رهبری نیست.

بی‌تردید هجمه‌های این دلواپسان دل‌بریده از ملت و رهبری و دل‌بسته به اهداف انحرافی در روزها و ماه‌های آتی و مانده به انتخابات با حربه‌هایی جدید و شمشیرهایی آمیخته به سم تفرقه و تهمت به تقابل با رقبا خواهند آمد که این اقدام هوشیاری بیشتر مردم، خویشتنداری مسئولان و آگاهی رسانه‌های بی‌طرف را می‌طلبد.

با این امید که مردم هوشمند، فهیم و بابصیرت ایران اسلامی باردیگر با لبیک گویی به دعوت مقام معظم رهبری، بزرگان و دلسوزان کشور با حضور در انتخابات پیش‌رو و با رای هوشمندانه خویش بار دیگر وفاداری خود را به آرمانهای انقلاب ثابت کرده و در این راه به بدخواهان این انقلاب بفهمانند که هنوز در راه دفاع از این انقلاب آماده هرگونه جانفشانی هستند و حربه‌های دلواپسان را باردیگر ناکام خواهند گذاشت تا باردیگر تیر ناصواب این اقلیت تمامیت خواه به سنگ محکم و استوار ملت برخورد کند.

لینک کوتاه : https://ofoghnews.ir/?p=177411

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

آمار کرونا
[cov2019]