خبرگزاری مهر– گروه فرهنگ: در اندیشه علامه شهید استاد مطهری رحمت الله علیه، بزرگان سه دستهاند: صالح، مصلح و مبارز؛ صالحان به اصلاح خود و مصلحان، به اصلاح خود و جامعه فکر می کنند و البته مبارزان هم کسانی هستند که علاوه بر اصلاح خود و جامعه، به گشودن راهی در تاریخ میاندیشند.
باید گفت امیرکبیر یا همان میرزا تقی خان فراهانی که بیستم دی ماه هر سال یادآور سالروز قتل اوست، اگر در تاریخ ایران اسلامی به عنوان مبارز شناخته نشود، قطعا میتوان از او به عنوان یک مصلح فرهنگی اجتماعی یاد کرد، مصلحی که هرگاه سخن از تاریخ فرهنگ ایران به میان میآید، نام او در بین معدود دلسوزان فرهنگی نهاد حاکمیت، میدرخشد.
تاریخ ایران، نامه مهمی از او به ناصرالدین شاه قاجار ثبت کرده که امیر در آن، به عزل حاکم یکی از شهرها به جرم رشا و ارتشاء اشاره میکند و میگوید: «… شنیدهام او را به توصیه عمه خود ابقاء فرموده و سخن هزل بر زبان راندهاید… اداره امور مملکت با توصیه عمه و خاله نمی شود …»
همین بیان کافی است تا مشخص شود که امیرکبیر در پست صدارت یا وزارت و در زمانی که نظام شاهنشاهی قاجار با قراردادهایی مثل ترکمانچای، چوب حراج به خاک کشور و منابع آن زده بود، تا چه اندازه به منافع ملی و پایبندی به حقوق مردم می اندیشیده است.
مروری بر اقدامات مهم وی در جهت توسعه فرهنگی و اجتماعی کشور، مؤید این ادعاست:
یک. تلاش برای ارتقای امنیت عمومی
امیرکبیر پس از آنکه تلاش کرد تا امنیت داخلی را سر و سامان دهد، بر این باور بود که فرهنگ عمومی کشور نیاز به تشکیلاتی منسجم دارد تا با استفاده از این امنیت، سیستم خدمت رسانی به عموم مردم گسترش یابد که اقدام او در تاسیس چاپارخانه برای امنیت مرسولات پستی مردم، یکی از این اقدامات بود.
دو. سیستم نظارت و ارزیابی/ روزنامه وقایع اتفاقیه
امیرکبیر تلاش کرد با راه اندازی و تقویت سیستم نظارت و دستگاه هایی نظیر «دستگاه خفیهنویسی» و خبر رسانی، دقت را در کسب اخبار و اطلاعات رواج دهد تا این دقت بتواند به تصمیم گیریهای درست در جهت منافع عمومی کمک کند.
تاسیس روزنامه «وقایع اتفاقیه» یکی از اقدامات مهم امیر در راستای گسترش آگاهی بخشی و بسط اطلاعات در میان عموم مردم بود و باعث شد تا بسیاری هم به تقلید از او، روزنامههای دیگری منتشر کنند که در شهرستان ها هم توزیع می شد.
این اقدام امیر تا آن جا مورد استقبال مردم قرار گرفت که حتی برخی خواستار اشتراک سالانه آن برای خود بودند.
سه. دارالفنون و تلاش برای استقلال کشور
تاسیس «دارالفنون» یکی از مهم ترین ثمرات و برکات صدارت و وزارت چهار ساله امیرکبیر است، دانشگاهی که با نظارت شخصی امیر راهاندازی شد و با تاسیس آن، روال اعزام بسیار محدود دانشجویان به خارج از کشور، جای خود را به ورود استادان خارجی برای تعلیم دانش و تکنولوژی مانند پزشکی، داروسازی، مهندسی و نظامیگری، به قشر بیشتری از علاقه مندان در داخل کشور داد.
باید گفت یکی از فواید این اقدام مهم امیر این بود که دانشجویان اعزامی به خارج از کشور، گاهی حتی به کشور باز نمیگشتند و نقض غرض حاصل میشد؛ همچنین اگر تصمیم به بازگشت میگرفتند، با تصور برتر بودن فرهنگ بیگانه، پا به وطن میگذاشتند، اما تصمیم امیر به حضور استادان خارجی برگزیده در ایران، از کشورهایی مانند فرانسه و اتریش که بر خلاف روسیه و انگلیس، کمتر به دنبال سوء استفاده از ایران و منابع ایران بودند، باعث شد تا این آسیب فرهنگی، کمتر زمینه ظهور و بروز پیدا کند.
دغدغه دیگر امیر، تلاش برای حفظ استقلال کشور و مبارزه با امتیازاتی بود که پیش از صدارت وی به دولتهای بیگانه واگذار شده بود، از این رو وی شخصا تخلفات افراد خارجی حاضر در ایران را بررسی و از استفاده آنان از قانون ننگین کاپیتولاسیون – که در مبارزه علنی حضرت امام راحل(قدّس سرّه)، با نظام ستمشاهی پهلوی هم نمود داشت – جلوگیری می کرد.
چهار. چاپ و نشر کتاب
یکی از اهتمامات امیرکبیر، تلاش برای رشد گسترده فرهنگ چاپ و نشر کتاب تالیفی و ترجمهای به عنوان عامل مهم ارتقای سطح فرهنگ و آگاهی جامعه در دوران غیر فرهنگی قاجار بود.
وی حتی به تربیت مولفان و مترجمان همت گمارد و بر این اساس، گام بلندی در ارتقای فرهنگ عمومی جامعه برداشت که ترجمه سیصد عنوان کتاب در آن زمان، نشان دهنده اهتمام والای امیر به این مسئله است.
پنج. فرهنگ احترام به بزرگان در کنار احترام به مردم
امیرکبیر خود فردی مذهبی و پایبند به دین بود و از این رو برای علما و بزرگان فرهنگی و دینی، احترامی خاص قائل می شد.
احترام او به اقلیت های مذهبی هم در تاریخ ایران تا آن جا به صراحت یاد شده است که اگر بی احترامی به آنان انجام می گرفت، شخصا وارد می شد و مقابله می کرد.
او در شرایطی به صدارت و وزارت رسید که مردم در عزل و نصب حاکمان خود تصمیم گیر نبودند، اما سعی کرد برای نظر عموم مردم، ارزش و اعتبار قائل شود و به همگان احترام بگذارد؛ همین بود که مردم هم برخورد محترمانهای با او داشتند و حتی در تاریخ نقل است که گاهی هم در حمایت از امیر و اقدامات او، تظاهرات می کردند.
مروری بر گزیده نامه او به حاکم کرمانشاه مؤید همین نکته است:
«… از قرار مذکور، سربازانی که در قصر شیرین برای حفظ و قراولی آن راه گماشته اند، عوض صیانت و حراست، اذیت و اهانت میکنند و به زوّار و متردّدین آزار می رسانند و پول میگیرند. اگر هم بگویم خبر ندارید، چگونه می شود که من این جا بشنوم و شما در آن جا خبر نداشته باشید؟! این تجاهل و تغافل از چه رهگذر است؟! البته بفرستید صاحب منصب آنها را که در آن جا گذاشتهاید، بیاورند، تنبیه معقولی بکنید و التزام بگیرید که بعد از این متعرض مردم نشوند و این طور رفتار و حرکات را ترک نمایند. مقصود از این گذاشتن آنها، ایمنی راه است نه اغتشاش؛ البته در این باب بسیار دقت و مراقبت نمائید…»
شش. مقابله با افراط و بدعتها
امیر در اقدامات خود به شدت با افراطی گری و بدعت مقابله میکرد که جلوگیری او از اقداماتی نظیر قمه زنی یا برخورد با جریانهای مرتد مانند بابیها، از جمله آنهاست. وی همچنین تلاش کرد القاب و عناوین فرمایشی را حذف کند تا فاصله های ایجاد شده بین حاکمیت و مردم، به حداقل برسد.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که امیرکبیر به عنوان مصلحی فرهنگی اجتماعی، با استفاده از ابزارهای فرهنگی مانند گسترش فرهنگ علم آموزی، بسط فرهنگ کتاب و کتابخوانی، توسعه فرهنگ رسانه و همچنین عمومی کردن فرهنگ خدمت و احترام به مردم با دوری از هر گونه افراطی گری، تلاش کرد تا در توسعه فرهنگی اجتماعی ایران عزیز سهیم باشد و به همین دلیل است که تاریخ از او به نیکی یاد میکند؛ البته همین اقدامات بود که باعث شد تا برخی نزدیکان به حاکمیت قاجار – که منافع شخصی خود را در خطر میدیدند – دست به کار شوند و با توطئه، عزل امیر از صدارت و سپس، نقشه قتل وی را به توشیح شاه برسانند تا کاشان به عنوان تبعیدگاه امیر و حمام فین، در بیستم دی ماه ۱۳۲۰ شاهد اجرای آن باشد.
امیر در کاشان به خاک سپرده شد، اما مدتی بعد پیکر او را به کربلا منتقل کردند تا این قهرمان ملی و مصلح فرهنگی در آن مکان مقدس به خاک سپرده شود و یاد و نام او، بیش از پیش در حافظه فرهنگی ایران زمین ثبت شود.
حسن شیخ حائری/ کارشناس ارشد فرهنگ و رسانه