سعدالله زارعی کارشناس مسائل سیاسی در کانال شخصی اش نوشت: در ماجرای دیدار فائزه هاشمی و چند زن بهایی که سر برهنه در عکس دیده می شوند، بیش از هر چیز خط شکنی مد نظر است. بهائیان در ایران هر تعداد هم که باشند، انقدر نیستند که معرف گروه بزرگی از جامعه ایران باشند تا به کار روز رای گیری بیایند. این در حالی است که شیعیان که اکثریت قاطع جامعه ایران را تشکیل می دهند، همگرایی با بهائیان که همه مراجع و رهبران شیعه انان را فرقه ای ضاله و در نتیجه کافر و نجس به حساب می اورند را نمی پسندند و به فائزه و جریانی که او در ان جریان تعریف می شود، بدبین می شوند.
با این وصف معاشرت فائزه هاشمی و جریان مالوف وی قاعدتا” مصرف خارجی دارد و با هدف جلب بیشتر حمایت خارجی انجام شده است.
از همین جا می توان حدس زد که جریان خارجی از این جریان داخلی، هنجارشکنی بیشتر بخصوص در حوزه فرهنگی را طلب کرده و ازادی بیشتر بهائیان و رسمیت پیدا کردن فعالیت انان به عنوان شاخص بهبود فضای فرهنگی را تحمیل کرده است.
در اینجا طبعا منظور اصلی غرب ازادی عمل بهائیان در ایران نیست چرا که از یک سو این ها یعنی بهائیان در حال حاضر انچنان منشا اثر نیستند تا ازادی عمل انان گره ای از غرب را در ارتباط با جامعه ایران باز کند و از سوی دیگر غرب می داند به فرض که در سطوح رسمی فضا برای فعالیت بیشتر و ازادانه تر بهائیان باز شود، مشکل بهائیان در سطوح اجتماعی به دلیل هنجارهای حاکم شیعی باقی می ماند و در عمل انفتاحی در فعالیت بهائیان در ایران روی نمی دهد.
بنابراین به نظر می اید که هدف غرب در اصل منفعل کردن سیستم رسمی ایران در برابر هنجارهای غرب است که در این بین ازادی عمل بیشتر بهائیان در ایران مقدمه تحمیل های بعدی است که از حساسیت کمتری به نسبت تحمیل بهائیان برخوردار هستند. وقتی سد شکسته شود هر اتفاقی طبیعی جلوه می کند و حساسیت را از بین می برد.
از این روست که دیدار فائزه هاشمی که به دلیل انتسابش به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و انتساب هاشمی رفسنجانی به دولت، یک اقدام سیستمی تلقی می شود، حائز اهمیت بسیار است و باید در انتظار وقوع انواعی از اقدامات هنجارشکنانه بود که از نفس انداختن نظام جمهوری اسلامی را نشانه رفته اند.