اهم اظهارات وزیر اطلاعات را بخوانید؛
*باید با وحدت، همدلی و برادری پشت سر مقام معظم رهبری قرار گیریم و قدردان نعمت عظیم ولایت باشیم و به فرموده امام راحل «پشتیبان ولایت فقیه باشیم تا مملکت آسیب نبیند».
*در سال های ۴۲ و ۴۳ شرایط داخلی و خارجی اجازه مبارزه نمی داد، چرا که مبارزه در داخل، شرایطی از جمله رهبریت واحد نیاز دارد اما در آن برهه و پس از درگذشت آیت الله بروجردی مرجعیت پراکنده و حالت رهبری متمرکز از بین رفته بود. در آن برهه مجموعه هایی از جمله بازار، دانشگاه، روحانیون و مبارزان سیاسی که در بین مردم خاستگاه انقلاب بود زمینه ای برای حرکت نداشت؛ بازاریان در جریان مشروطه و ملی شدن صنعت نفت اثرگذاری کرده بودند اما در جریان سال های ۴۱ و ۴۲سرخورده شده بودند چرا که در هر دو موضوع پرچم مبارزه را در دستان علما دیدند و پس از موفقیت و پیروزی کنار زده شدند.
*روحانیون نیز که با سخنرانی های خود بازار مبارزه را در مشروطه و نهضت ملی شدن صنعت گرم کرده و از صحنه گردان های مبارزه محسوب می شدند با برخوردهای صورت گرفته با علما پس از این مبارزه ها سرخورده شده بودند و با این وضعیت حوزه دل گرمی برای ورود به عرصه سیاست نداشت. مبارزان سیاسی نیز نامزد مجلس شده بودند و با شاه و دربار درگیری نداشتند.
* امام راحل در این شرایط دست به حرکت زد، رژیم با مشاهده نبود رهبری واحد و کرخت شدن همه خاستگاه های مبارزه جرات پیدا کرد و تعرض به قوانین وضع شده در گذشته که اسلام در آنها جایگاه داشت را از مصوبه حذف شرط مسلمان بودن اعضای انجمن های ایالتی و ولایتی شروع کرد. در این شرایط امام راحل خطر را احساس کردند و فرمودند که این اول تعرض به اسلام است و اگر در همین قدم اول جلو آنها را نگیریم بعدها دیگر نمی توان به سادگی جلوگیری کنیم؛ البته امام مهندسی کردند و مساله رهبری واحد را با تشکیل شورای علما و مراجع تنظیم کردند و خواستگاههای مردمی مبارزه را از جمله بازار، دانشگاه و علمای ۱۵۰ بلاد مانند آیت الله شهید محمد صدوقی در یزد را نیز فعال کردند و به وحدت رساندند.
*امام راحل می دانستند که مبارزه، مهمانی رفتن نیست و در آن شکنجه، تبعید و شهادت وجود دارد و افرادی که وارد گود مبارزه می شوند باید آمادگی این صحنه ها و عرصه ها را داشته باشند و بر این اساس از همان ابتدا خودشان سینه را سپر کردند و خون شهادت را در رگهای جامعه به جریان انداختند.
* رژیم احساس می کرد با کشتار ۱۵ خرداد فاتحه انقلاب را خوانده و سرکوبهای خود را ادامه داد و بین راس حرکت سیاسی جامعه و بدنه فاصله ایجاد کردند تا جایی که موسسه مطالعات استراتژیک آمریکا سال ۵۵-۵۴ اعلام کرد که ایران جزیره امن شده و به ثبات سیاسی رسیده و تا ۲۵ سال دیگر هیچ خطری ایران را تهدید نمی کند.
*رژیم برای ترمیم این شرایط ۱۷ دی ماه مقاله ای توهین آمیز نسبت به امام و نیروهای مبارز به قلم فرد موهونی به نام احمد رشیدی مطلق ارایه کرد که این مقاله قم را تکان داد و ۱۹ دی عده ای از طلاب، بازاریان و دانشجویان قم به خاک و خون کشیده شدند. پس از آن قیام مردم در شهرهای تبریز، یزد، اهواز و جرم ادامه یافت تا اینکه ۲۲ بهمن از صدای ایران بانگ «این بانگ آزادیست کز خاوران خیزد» در ایران اسلامی طنین افکن شد امام انقلاب را به پیروزی رساندند.
*انقلاب ایران با دیگر انقلاب ها متفاوت است، دانشمندان علوم سیاسی نظریه پرداز در زمینه انقلاب مشاهده کردند که نظریه های آنها نمی تواند انقلاب اسلامی ایران را تبیین کند و نسل های بعدی نظریه پردازی درباره انقلاب در بین دانشمندان علوم سیاسی آغاز شد.
*نگاه امام خمینی با رهبران دیگر مبارزه ها متفاوت بود و برای مبارزه با شاه هیچگاه حرف از اسلحه نزدند و نیروهای مسلح از جمله ارتش و پلیس را نه جزئی از حکومت، بلکه جزئی از ملت می دانستند.
*امام ارتش را بر خلاف نسبت هایی که به شاه می دادند به عنوان بخشی از ملت و خودی حساب می کردند و حتی خطاب به مردم فرمودند که جواب گلوله ها را با گل بدهید، چرا که امام نمی خواستند مبارزه مردم با مردم به راه بیفتد.
* رهبری و روش های امام خمینی استثنایی بود، با سیاست امام صف های ارتش یکی پس از دیگری به مردم پیوست و ۱۹ بهمن نیروهای هوایی با آرایش نظامی مقابل امام ادای احترام کردند و کمر رژیم را شکستند و پس از آن دیگر نیروها وارد راهپیمایی شدند و ۲۲بهمن ستاد ارتش بی طرفی خود را اعلام کرد و آخرین سنگرهای شاه فرو ریخت.
*امام با چنین فعالیت هایی مملکت را از وابستگی به آمریکا نجات داد و پس از آن جوانان کشورمان با خودباوری در هشت سال دفاع مقدس حضور یافتند.