متن یادداشت محمد کاظم انبارلویی با عنوان «جنگ بدون مرز» به شرح ذیل است:
***
نظام اکنون در اوج امنیت نظامی و سیاسی است. امروز این سوال مطرح است؛ آیا از نظر امنیت فرهنگی هم همین طور است؟ امروز یک سوم ماهوارههایی که در جو زمین مستقر هستند فقط در ایران تمرکز دارند و ۹ هزار شبکه تلویزیونی از ۴۰ مسیر در ایران قابل دریافت است.
۱۵ هزار نصاب دیش ماهواره در اندازههای گوناگون و پیچیده در ایران وجود دارد که در کمترین زمان ممکن به متقاضیان این ۹ هزار شبکه سرویس میدهند.
دشمن در حوزه فرهنگ نه از مرزهای جغرافیایی ملموس بلکه از طریق امواج تلویزیونی اکنون در خانههای ما تا اتاق خوابهای شهروندان ما نفوذ کرده است.
۷۲۱ شبکه تلویزیونی فقط فیلم سینمایی در ایران پخش میکنند و آخرین آثار سینمایی را سخاوتمندانه در اختیار شهروندان ما قرار میدهند.
۳۴۲ شبکه تلویزیونی قابل دریافت در ایران است که مخصوص سرگرمی و خنده است. ۵۱۵ شبکه تلویزیونی فقط برنامه کودک و نوجوان پخش میکنند. ۵۵۲ شبکه تلویزیونی اختصاص به موسیقیهای مبتذل دارند. ۲۱ شبکه فقط سریال پخش میکنند و…
شاید آسیب این شبکههای شیطانی خیلی زیاد نباشد، اما ۳۰۰ شبکه تلویزیونی در ایران قابل دریافت است که فیلمهای مستهجن و روابط جنسی مبتذل پخش میکنند. در هیچ جای دنیا این شبکههای مستهجن به راحتی قابل دریافت نیست. در اروپا در ساعاتی خاص، آن هم با دریافت وجه، به اصطلاح کارتی است. این شبکههای مستهجن آتش به اعتقاد و ایمان جوانان و نوجوانان ما میزنند و آنها را از مسیر یک زندگی پاک با ادب و آداب اسلامی و انسانی خارج میکنند. ما در برابر این هجوم بیامان فرهنگی چه میکنیم؟ سنگرهای دفاعی ما کجا هستند؟ رزمندگان فرهنگی ما چه میکنند؟
تمامی این ۹ هزار شبکه تلویزیونی با زیرنویس فارسی و هر زبان دیگری قابل دریافت است، اما دشمن در هجوم بی امان و شبیخون فرهنگی همین جا متوقف نشده است. اکنون ۲۲۹ شبکه فارسی زبان وجود دارند که از لندن، پاریس، واشنگتن و برخی کشورهای منطقه که سابقه خصومت با ملت ایران دارند، هدایت شده و به راحتی در ایران قابل دریافت است. تولید شبکههای فارسی زبان ۵ برابر تولید سیمای جمهوری اسلامی از حیث وجود شبکه است!
از این ۲۲۹ شبکه فارسی زبان فقط ۱۵ شبکه اخبار و تحلیل سیاسی پخش میکنند و مشغول سوزنبانی ذهن شهروندان ما در امور سیاسی هستند. ۵۸ شبکه فقط سریال فارسی ضد فرهنگ اسلامی ایران پخش میکنند. ۵ شبکه مربوط به سبک زندگی بر اساس الگوهای غلط شرقی و غربیاند. ۱۳ شبکه موسیقی فارسی پخش کرده که عمدتا تولیدات موسیقی زیرزمینی داخل را پخش میکنند.
۲ شبکه حقوقی وجود دارد که به شهروندان می گوید چگونه سرمایههای خود را از ایران برده و در چه کشورهایی با چه بازده سودی سرمایه گذاری کنند. با نخبگان علمی و نابغههای ما تماس میگیرند، به آنها میگویند با مدارک علمیای که دارید در کدام دانشگاهها میتوانید پذیرش بگیرید و چه شرایطی برای شما در خارج مهیا می کنیم.
۶ شبکه کودک و نوجوان و ۶ شبکه مستند و ۶ شبکه سرگرمی و خنده فارسی قابل دریافت از ماهواره است.
۵ شبکه تبلیغ مسیحیت و ۳۲ شبکه مذهبی است که برخی از آنها تبلیغ مرام شیعه انگلیسی دارند و از همه مهمتر ۱۵ شبکه ضد انقلاب هست که متمرکز روی تجزیه ایران و تجهیز گروههای محارب، تجزیه طلب، منافق و… است که در سر، سودای براندازی جمهوری اسلامی را دارند.
این ظرفیت عظیمی که دشمن در ارتباط با شبکههای تلویزیونی ایجاد کرده است فرهنگ جامعه ما را بیتردید تحت تاثیر قرار میدهد، اگر به این مجموعه عظیم نفوذ فرهنگی، شاهراههای اطلاعاتی و ارتباطی توسط اینترنت و فضای مجازی را هم اضافه کنیم، معلوم نیست تصویر مختصات حیات فرهنگی اسلامی – ایرانی خود را چگونه همین الان بتوانیم تصور نماییم.
آیا با این هجوم عظیم و ویرانگر مقابله میشود؟ آرایش جنگی ما در حوزه فرهنگ چگونه است؟ حوزههای علمیه، دانشگاهها، سازمان تبلیغات، مدارس و بنگاههای فرهنگی آیا اقدامات پدافندی در برابر این آفند فرهنگی دارند؟ وزرای اطلاعات، فرهنگ و ارشاد اسلامی، علوم و تحقیقات و فناوری، ارتباطات و آموزش و پرورش چه میکنند؟ آیا مقابله با این هجوم در دستور کار آنها هست؟
یادم میآید آن وقت که بحث قانون استفاده از آنتن ماهواره در مجلس مطرح بود، جمعی از مومنان از مراجع وقت در این باره استفتایی کردند. تمامی مراجع بدون استثناء حکم به عدم جواز دادند و استفاده از دیشهای ماهواره برای استفاده از شبکههای تلویزیونی اجانب را حرام دانستند، اما امروز شاهدیم که دیشهای ماهواره همانند پرچمی بر بالای پشتبامها به علامت استیلای فرهنگی غرب یا بهتر بگویم پرچم دشمن، خودنمایی میکند. بسیج و برخی نهادهای فرهنگی با روشنگریهای خود بسیاری از شهروندان را متقاعد کردهاند که داوطلبانه بیایند دیشهای ماهواره خود را تحویل دهند.
به نظر نگارنده اکنون باید فتاوای مراجع را در مورد تحریم این پدیده در حد فتوای میرزای شیرازی در مورد تحریم تنباکو احیاء و به آن اصرار ورزید. البته نهادهای مهندسی و فنی که میتوانند با بهرهبرداری از تکنولوژیهای خاص جلوی امواج شیطانی این پدیده را بگیرند، کارهایی هم کردهاند. در مورد فضای مجازی هم علی رغم سنگ اندازیهای برخی نفوذی، کارهای خوبی صورت گرفته است اما وسعت تهاجم و عمق فاجعه و سرمایه گذاری وسیعی که دشمن در این باره کرده مقابلههای صورت گرفته پاسخگو نیست.
در این اوضاع خطرناک، دولت در مورد بودجه صدا و سیما تعلل میکند. صدا و سیما اولین خاکریز در برابر این تهاجم است. اکنون تولید کنندگان فرهنگی ما در عرصه تصویر با کمبود بودجه و امکانات روبه رو هستند. اینها همانند بسیجیانی هستند که فقط تفنگ و فشنگ می خواهند که بجنگند. دولت غفلتهایی در این باره دارد که اکنون جای پرداختن به آن نیست.
مقام معظم رهبری به عنوان چشم بیدار امت از سالها پیش خطر تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، ناتوی فرهنگی و قتل عام فرهنگی را فریاد زدند. همزمان با تشکیل شورای عالی فضای مجازی همت ویژهای مبذول فرموده و قرارگاهی برای رصد برنامههای ضدفرهنگی ماهوارههایی که در ایران صدا و تصویر شیطان را پخش میکنند، تشکیل دادند.
اما آنچه از بیرون مشهود است دولت، هم در فضای مجازی و هم در مورد پدیده شوم شبکههای تلویزیونی ماهواره کوتاهیهایی دارد که جبران ناپذیر است. رهبر انقلاب همواره گلههای خود را از مواضع فرهنگی دولتمردان ابراز کردهاند.
ما اکنون فرصت و زمان را از دست دادهایم و تهدیدهای زیادی را در حوزه فرهنگ پذیرا شدهایم. اگر دولت، ملت را در این معرکه تنها بگذارد نام نیکی از خود در حوزه فرهنگ به جای نخواهد گذاشت.
ما امروز درگیر یک جنگ بدون مرز هستیم. دشمن از همه مرزهای اخلاقی، عقیدتی و حتی عرف جامعه ما عبور کرده است. باید برای این جنگ مرز تعیین کرد و متناسب با آن خاکریز و سنگر فرهنگی ایجاد کرد والا زیر چرخ ارابههای فرهنگی غرب له خواهیم شد.