خبرگزاری مهر، گروه بین الملل– وحید پورتجریشی: مساله درگیری های منطقه ای میان کشورهای منطقه شرق و جنوب آسیا از جمله هند، پاکستان و چین، پدیده ای جدید نیست.
وجود اختلافات عمیق میان هند و چین بر سر مسائلی چون خلیج بنگال، تبت و همچنین مساله کشمیر میان هند و پاکستان به علاوه درگیری های نیابتی میان این دو کشور در کشورهای ثالت همچون سریلانکا و بنگلادش از جمله مشکلاتی است که محصول رخت بر بستن استعمار بریتانیا در قالب کمپانی هند شرقی از هند و تجزیه این کشور به کشورهای مختلف که با هدف عمده ایجاد جدایی میان مسلمانان و هندوها انجام شد، است.
هنوز هم بسیاری از مشکلات یاد شده و به زبانی دیگر، شاید تمامی آنها نه تنها تا به امروز حل نشده باقی مانده بلکه بعضا مانند مساله کشمیر طولانی تر شده و تبدیل به مساله ای منطقه ای و حتی معظلی جهانی شده است. تا جائیکه «دونالد ترامپ»، کاندیدای جمهوریخواهان در انتخابات ریاست جمهوری به تازگی ادعا کرده که در صورت رسیدن به پست ریاست جمهوری، مایل است میان دو کشور هند و پاکستان میانجیگری کرده و به حل مساله کشمیر میان دو کشور کمک کند.
در همین راستا، گفتگویی با پروفسور «باکتی دسائی»، استاد علوم سیاسی دانشگاه کارناتاکای هند انجام شده که متن آن را در ادامه می خوانیم.
*«راجنات سینگ»، وزیر کشور هند اخیرا از آمادگی کشورش برای همکاری با پاکستان در زمینه مبارزه با تروریسم خبر داده است. درحالیکه دو کشور بر سر مسائل متعددی همچون مساله کشمیر درگیر هستند، چگونه چنین همکاری ممکن خواهد بود؟
درست است که مسائل متعدد حل نشده ای میان هند و پاکستان وجود دارد که نیاز به حل و فصل از طریق گفتگو دارند اما در مورد کشمیر، هند معتقد است که کشمیر بخشی جدا نشدنی از خاک این کشور بوده و آنچه در کشمیر می گذرد مربوط به مسائل داخلی این کشور می شود.
در حقیقت تروریسم مرزی مشکل اصلی میان هند و پاکستان است. پاکستان به خوبی می داند که شانسی برای رویارویی مستقیم و شکست هند در جنگ ندارد. هند معتقد به حمایت پاکستان از تروریسم در داخل خاک این کشور است.
لذا هند به نیت پاکستان در خصوص مبارزه با تروریسم مشکوک است. هرچند که هند به مردم پاکستان مظنون نیست و به روابط صلح آمیز نیز پایبند است. علیرغم مسائل جدی موجود میان دو کشور مانند تروریسم مرزی، هند همواره برای ایجاد همکاری و دوستی با پاکستان کوشیده است. مقصود از سخنان اخیر «راجنات سینگ» در خصوص پیشنهاد کمک به پاکستان در صورت واقعی بودن نیت این کشور در مبارزه با تروریسم نیز همین است.
*آیا بریکس می تواند تضمین کننده ایجاد جهانی چند قطبی و نظم اقتصادی جدید جهانی شود؟ فرصت ها و تهدیدهای بر سر راه بریکس چه مواردی هستند؟
هشتمین اجلاس بریکس در شهر گوآ – هند با شعار «ارائه راه حل هایی جوابگو، دربرگیرنده و جمعی» تشکیل شد. کشورهای عضو بریکس در بیانیه خود خواستار قدرتمندسازی بریکس و اتحاد هرچه بیشتر میان اعضای آن از طریق تاکید بر منافع مشترک شدند.
بیانیه گوآ همچنین بار دیگر بر بیانیه اعضای بریکس مبنی بر امکانپذیر بودن دستیابی به یک نظم چند قطبی عادلانه تر، به همراه مساوات بیشتر و دمکراتیک تر که تنها از طریق اتخاذ رویکردی مبتنی بر همبستگی، سود و اعتماد متقابل، برابری و همکاری تاکید کرد. این بیانیه همچنین تاکید کرده که اعضای بریکس به مشارکت در ایجاد یک نظم بین المللی منصفانه و مطلوب متعهد هستند.
بریکس تبدیل به یک خط مشی مشترک برای کشورهای رو به توسعه شده است. بانک جهانی و صندوق بین المللی پول به عنوان ابزارهای پیش برنده منافع غرب عمل کرده اند، در حالیکه به راحتی از کنار منافع کشورهای در حال توسعه عبور کرده و نسبت به آن اهمال می کنند.
بانک جدید توسعه که توسط کشورهای عضو بریکس تاسیس شده به عنوان جایگزینی برای نظام مالی بین المللی و پیش قراولی در نظم جدید اقتصاد جهانی که رهایی کشورهای عضو بریکس از سیاست های کشورهای غربی را تضمین می کند، خواهد بود.پتانسیل عظیم کشورهای عضو بریکس به آنها اجازه خواهد داد تا رهبری و مدیریت جهان را از سیستم تک قطبی به چند قطبی تبدیل کنند
پتانسیل عظیم کشورهای عضو بریکس به آنها اجازه خواهد داد تا رهبری و مدیریت جهان را از سیستم تک قطبی به چند قطبی تبدیل کنند.
قدرت بریکس به وسعت، جمعیت و منابع ملل تشکیل دهنده آن بازمی گردد. همچنین این بزرگترین بازار جهان از حیث جمعیت به حساب می آید.
رهبران بریکس امیدوارند که با افزایش اعتماد متقابل و همکاری نزدیکتر بتوانند روابط بین الملل را دمکراتیک تر و متوازن کنند. هرچند علیرغم بسیاری از انتظارات، چالش های گوناگونی نیز بر سر راه بریکس وجود دارد که اعضا امیدوار به حل آنها هستند.
اعضای بریکس دارای نظام های سیاسی، فرهنگ، اقتصاد و منافع ملی متفاوت با یکدیگر هستند. علاوه بر این، فاصله جغرافیایی میان اقتصادهایی همچون برزیل، آفریقای جنوبی و روسیه در کنار افول اقتصادی چین، طبعا شرایط ایده آلی را ایجاد نمی کند.
با اینکه موضوع تولید ناخالص ملی هند هنوز یکی از نگرانی های این کشور به حساب می آید، با اینحال این کشور دارای سریعترین رشد اقتصادی است. یکی از چالش های واقعی موجود بر سر راه بریکس، توانایی ایجاد اتحادی محکم در خصوص مسائل بین المللی است.
در حالیکه نزدیکی هند به آمریکا هنوز برای روسیه، مساله ای حل نشده است، رزمایش مشترک نظامی روسیه با پاکستان و طفره رفتن چین از انجام هرگونه عملیات تروریستی توسط گروه های تروریستی مستقر در پاکستان از جمله مسائل مشکل ساز در اجلاس بریکس در گوآ به حساب می آیند.
علیرغم همه اینها و بسیاری از چالش های موجود، من معتقدم چشم انداز آینده بریکس روشن است. بیانیه گوآ، خود شاهدی بر این گواه است. «ناراندرامودی»، نخست وزیر هند گفت: در جهان مملو از چالش های امنیتی جدید و بلاتکلیفی اقتصادی، بریکس همچون فانوس دریایی سرپا ایستاده است.
*دونالد ترامپ، کاندید جمهوریخواهان در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ آمریکا اعلام کرده که در صورت پیروزی در انتخابات میان دهلی نو و اسلام آباد میانجیگری خواهد کرد. این سخن ترامپ را چگونه ارزیابی می کنید؟ منافع چنین ادعایی در صورت به وقوع پیوستن، برای ترامپ به عنوان یک سرمایه دار و یا در مقام رئیس جمهور آمریکا چه خواهد بود؟
هند معتقد است که مساله کشمیر، مساله داخلی این کشور بوده و به همین خاطر وساطت هیچ طرف سومی در این خصوص را نمی پذیرد. هیچ شانسی برای پذیرش پیشنهاد وساطت رئیس جمهوری آمریکا در خصوص مساله کشمیر وجود ندارد.
لذا «ترامپ» نامزد انتخابات ریاست جمهوری محاسبات خودش را دارد و سعی می کند چهره ای منصف و دارای قوه قضاوت از خود جلوه دهد. هر دو کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا به خوبی می دانند که آمریکا در سناریوی رو به تغییر بین المللی به هر دو کشور هند و پاکستان در راستای تامین منافع خود نیاز دارد.
درحالیکه پاکستان ممکن است بنا به دلایلی همچون موقعیت جغرافیایی استراتژیک برای آمریکا حائز اهمیت باشد، هند بازاری بالقوه برای محصولات این کشور به حساب می آید.
در دوران پسا جنگ سرد، آمریکا از سیاست های مزورانه علیه دو کشور هند و پاکستان استفاده کرده است.آمریکا از یک سو هند را پس از انجام شدن هر حمله تروریستی در این کشور دلداری می داد و قرارداد هسته ای جدید با هند امضا می کرد و از سوی دیگر به کمک و تجهیز نظامی پاکستان می پرداخت
آمریکا از یک سو هند را پس از انجام شدن هر حمله تروریستی در این کشور دلداری می داد و قرارداد هسته ای جدید با هند امضا می کرد و از سوی دیگر به کمک و تجهیز نظامی پاکستان می پرداخت. اظهارات اخیر «دونالد ترامپ» نیز بر اساس همین سیاست مطرح شده است.
«ترامپ» به خوبی می داند که پاکستان به لحاظ ژئوپلیتیکی و به دلیل نزدیکی با هند، ایران، چین، افغنستان، ایران، آسیای مرکزی و خاورمیانه در تامین منافع کشورش نقشی حیاتی دارد، چرا که هند به عنوان بازاری بالقوه برای این کشور به حساب می آید. وی همچنین این را نیز می داند که هند سریعترین اقتصاد رو به توسعه جهان و بهترین بازار بالقوه برای کارخانه های آمریکایی به حساب می آید. بنابراین اشاره های وی به سیاست های کشورش در کمک به پاکستان در زمینه منافع استراتژیک این کشور برای آمریکا و همچنین اتحاد با هند به جهت تامین منافع استراتژیک خود باز می گردد.
*روسیه پذیرفته تا بر اساس قرارداد امضا شده اخیر با هند، سامانه موشکی S-۴۰۰ در اختیار این کشور قرار دهد. چرا هند در شرایطی که مشکلات این کشور از یک سو با چین و از سوی دیگر با پاکستان تا حدی بالا گرفته، اقدام به امضای چنین قرارداد نظامی کرده است؟
توافق میان روسیه و هند در خصوص سامانه S-۴۰۰ به دنبال بالا بردن توان دفاعی هند در برابر تجاوزهای خارجی است. این توافق همچنین باعث تقویت روابط میان هند و روسیه می شود. در حقیقت، توافق یاد شده ارتباطی به روابط میان هند و چین ندارد.
این توافق تحریک و یا تهدید کننده هیچ ملتی نیست. در ضمن هند همچنان پایبند به اصول همزیستی مسالمت آمیز، همکاری و عدم تجاوز است. هرچند دهلی نو به دلیل حملات تروریستی انجام شده اخیر در هند به این نتیجه رسیده که نیاز به تقویت توان تدافعی خود دارد و به همین خاطر هم هند این قرارداد را امضا کرد.
علاوه بر این، توافق سامانه موشکی S-۴۰۰ می تواند از سوی دیگر، اتحادها و دوستی های دیرینه را به دوستان قدیمی هند یادآور شود. روابط میان روسیه و هند طی ماههای اخیر از یک سو به دلیل همکاری رو به رشد میان هند و آمریکا و از سوی دیگر به دلیل برگزاری نخستین تمرین نظامی روسیه با پاکستان اندکی رو به سردی گذاشته است. هرچند هر دو کشور متوجه هستند که پیمان های میان آنها بسیار حائز اهمیت است. لذا در هشتمین نشست بریکس در گوآ، شاهد تلاش دو کشور در راستای تقویت دوباره دوستی قدیمی دو کشور از طریق امضای قرارداد S-۴۰۰ بودیم.
*هند، بنگلادش، افغانستان و بوتان اجلاس سارک را تحریم کردند. آیا شما این مساله را به منزله ابزاری در دستان نخست وزیر «مودی» برای اعمال فشار بر اسلام آباد ارزیابی می کنید؟
اجلاس سارک ۲۰۱۶ که قرار بود در نوامبر سال جاری در اسلام آباد برگزار شود، پیشتر به دلیل امتناع هند، بنگلادش، افغانستان و بوتان جهت شرکت در این اجلاس، به تعویق افتاد. به نظر من این حرکت هند، حرکتی حساب شده از سوی «مودی» برای اعمال فشار دیپلماتیک به پاکستان و در اعتراض به حملات اخیر انجام شده به «یوری» صورت پذیرفت.
این کناره گیری اعضا از شرکت در کنفرانس همچنین از این حیث که دیگر کشورهای عضو سارک در راستای اعتراض به آنچه آنها «تروریسم» و «خشونت تحمیل شده» می خوانند، دستاوردی بزرگ در عرصه دیپلماسی برای هند به حساب می آید. هند در بیانیه خود اعلام کرده که تروریسم مرزی منجر به ایجاد فضایی مساعد و سازنده میان برای ایجاد همکاری های بین المللی نخواهد شد.
هند و دیگر کشورهای آسیایی به سارک متعهد هستند. در حقیقت این کشورها از ساختار «بیمستک» در گوآ برای همکاری با یکدیگر در خصوص مسائل مهم استفاده می کنند، در حالیکه پاکستان را دور از این ساختار نگه داشته اند. هند به حملات «یوری» در دو مرحله پاسخ داد: یکی حمله به کمپ های تروریست ها و دیگری عدم شرکت در اجلاس سارک در اسلام آباد به عنوان جوابی اعتراضی به تروریسم مرزی.