این در حالی است که اختلافات داخلی در این برهه زمانی همچنان حرف اول را در اردوگاه تیم ملی زده و هر روز یک شایعه از دل آن به بیرون درز میکند؛ از دعوت یا عدم دعوت یک عده بازیکن خاص تا شایعه قطع همکاری همیشگی مربیان ایرانی با تیم ملی و انگار نه انگار که این تیم از لحاظ زمانی در یکی از حساس ترین برهه ها به سر میبرد.
داستان از آنجایی شروع شد که تیم ملی به اردوی کذایی امارات رفت و برانکو ایوانکوویچ در مصاحبهای کارلوس کی روش و تیمش را به خاطر بدموقع بودن این اردو به باد انتقاد گرفت.
در ادامه سرمربی تیم ملی از اینکه چرا این مصاحبه در موعد مقرر به اطلاعش نرسیده بود ابراز ناراحتی کرده و از دستیاران ایرانی از مربی تا مترجم میخواهد تا اردو را ترک کنند.
این اتفاق هم میافتد اما دستور مهدی تاج موجب برگشت دوباره آنها به اردو و ناراحتی مضاعف کیروش میشود تا جایی که او تصمیم قطعی برای قطع همکاری با این دسته از مربیان را میگیرد.
نکته جالب اینکه کیروش از یک عده از این مربیان درخواست میکند تا حتی علیه برانکو نیز مصاحبه کنند که این درخواست او با واکنش منفی یکی از مربیان تازه کار تیم ملی که اتفاقا افتخارات زیادی را نیز برای تیم ملی کسب کرده، میشود و این طور به نظر میرسد که داستان تیم ملی فوتبال ایران و دستیاریاش برای همیشه برای این مربی جوان به پایان رسیده باشد.
کیروش در این مدت ۶ سال همکاری با خیلیها را برنتافت؛ در حیطه مستطیل سبز از امید نمازی گرفته تا مجید صالح و علی کریمی و حتی برخی هموطنانش مثل سیموئز، اما داستان همکاری با جواد نکونام و مارکار آقاجانیان و حتی آنالیزوری مثل خانبان با بقیه متفات بود.
مارکار در این سال ها محرم اسرار و یار همیشگی کارلوس بود و چه بسا خیلی کمتر از آنچه که میتوانست از لحاظ مالی در تیم ملی به دست آورد.
نکونام نیز به قول کیروش بهترین کاپیتان این مربی در طول دوران مربیگریاش بوده و جواد یک جورهایی رابطه اش فراتر از رابطه مربی – بازیکن با مرد پرتغالی بوده و حتی به توصیه کیروش نیز از میادین خداحافظی کرده و خانبان هم بی ادعا طی همه این سال ها به وظیفهاش بدون چشمداشت خاصی برای تیم ملی مشغول به کار بود.
اینکه چرا در این برهه حساس زمانی کیروش عذر چشم و گوش های ایرانیاش را بخواهد با توجه به سبقه رفتاری او چیز عجیبی نیست بلکه این مورد عجیب است که چرا چنین رفتاری با زحتمکشان تیم ملی انجام شده و اینکه چطور کیروش می خواهد به تنهایی به جنگ غول هایی مثل قطر و چین برود.
آیا صرف اینکه دستیارانش علیه برانکو مصاحبه نکردهاند و یا اطلاع رسانی به موقعی از اتفاقات انجام نشده میتواند بهانه خوبی برای خداحافظی با نکونام، مرد پرافتخار تیم ملی باشد و یا مارکار، مرد زحمتکش این تیم.
هنوز به خوبی به یاد داریم که چطور بعد از رفتن علی کریمی، همگان کاسه و کوزه ها را سر جواد شکسته ولی او و مارکار همه جوره پای کیروش ایستادند تا امروز این گونه پاسخ وفاداریشان را بگیرند.
اگرچه شنیده میشود قطع همکاری با ایرانیها موقتی و تا پایان دیدار با قطر و چین محسوب میشود اما گویا این دسته از مربیان ایرانی بخاطر رفتارهای دور از احترام و شاید به نوعی به خاطر بی معرفتی کیروش به اندازهای ناراحت هستند که تصمیم خود را برای جدایی همیشگی از تیم ملی گرفتهاند و چه بسا داستان دستیاران قبلی امروز نیز دوباره به نوع دیگری در حال تکرار است.
در این میان اما تاج میتوانست با سیاست دیگری به این ماجرا پایان بخشیده تا ته داستان شیرین شود چرا که خود او درخواست کرده بود تا مربیان ایرانی در اردوی دوبی از بازگشت به ایران امتناع کرده و حالا نیز خودش هم میتوانست بازگشت دوباره این کادر به اردو را فراهم کند.
در نهایت اینکه با وجود آنکه در قرارداد کی روش تاکید شده که مربیان ایرانی در کادر او باشند، چطور در این اردو به جز پزشکان ایرانی هیچ مربی ایرانی حضور ندارد و مشخص نیست در این خصوص چه کسی باید پاسخگو باشد؛ فدراسیون فوتبال یا شخص کیروش؟!