خانم علمی همسر شهید مدافع حرم احمد اعطایی در گفتوگو با خبرنگار گروه سیاسی خبرگزاری میزان، در خصوص چگونگی رفتن همسرش به سوریه اظهار کرد: احمد در روزهای اول به شکل علنی نمیگفت که قصد رفتن به سوریه را دارد، ولی کاملا مشخص بود و متوجه شده بودم که میخواهد برود؛ چون دو ماه پیگیر کارهایش بود؛ در آخر هم با سختی و التماس فراوان توانسته بود با عدهای از مدافعان حرم راهی شود.
وی با بیان اینکه چند وقت بود که همسر شهیدش برای دل بریدن از آنها تمرین کرده بود، افزود: احمد شب قبل از رفتنش به سوریه مدام بچههایش را میبوسید.
این همسر شهید مدافع حرم همچنین گفت: پسر کوچکم محمد حسین قبل از رفتن احمد به سوریه، نمیتوانست «بابا» بگوید، چون تازه زبان باز کرده بود و بعد از رفتن ایشان بود که بابا گفتن را یاد گرفت.
وی با بیان اینکه آرزوی همسرش همواره شهادت بوده است، گفت: احمد همیشه میگفت «برایم دعا کن تا شهید شوم»؛ انجام این دعا برای من هم خیلی سخت بود، ولی به قدری زیاد این درخواست را داشت که بعد از نمازها، دعا میکردم همسر و فرزندانم عاقبت به خیر شوند و با شهادت از دنیا بروند.
پاسدار بسیجی شهید مدافع حرم «احمد اعطایی» متولد ۷ شهریور ۱۳۶۴ و ساکن محله فلاح تهران بود و مهندسی برق میخواند. او داوطلبانه برای دفاع از حرم عقیله بنی هاشم و مردم مظلوم سوریه، راهی آن دیار میشود که در ۲۱ آبان ماه ۹۴ و آخرین روز ماه محرم الحرام، همراه با سه تن دیگر از دوستانش «سید مصطفی موسوی»، «مسعود عسگری» و «محمدرضا دهقان امیری» به شهادت میرسد.