حبیبالله فرید، مدیر امور آسیب دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی، زنان کارگر جنسی در ایران را به دو گروه تقسیم کرده و گفته که گروه نخست”صرفا به خاطر مسائل اقتصادی به این چرخه وارد میشوند و گروه دوم نیز افرادی هستند که میزان درآمد متوسطی دارند و انگیزه آنها صرفا اقتصادی نیست.”
به گفته آقای فرید، در برخی از این افراد “اعتیاد جنسی” نیز مشاهده شده که نیازمند درمانهای روانشناختی هستند.
اما کاهش سن روسپیگری در ایران و افزایش تعداد افرادی که در این بازار فعالیت میکنند، نگرانی کارشناسان و فعالان مدنی را برانگیخته است.
سعید مدنی، تحلیلگر مسائل اجتماعی پیشتردر گفت و گویی با روزنامه شرق ضمن اعلام کاهش سن کارگران جنسی به” کمتر ار ۱۴ و ۱۵ سال” گفت :”براساس مطالعات، وضعیت تحصیل در این قشر به طور کامل دگرگون شده و ادعای زن بی سوادی که درگذشته دست به این کار میزد، دیگر منتفی است.”
او همچنین گفت که در گذشته زنانی که وارد بازار کارگری جنسی می شدند برای تامین حداقل نیازهای خود دست به این کار می زدند اما امروز بخش قابل توجهی از این دختران برای کاهش نابرابری اجتماعی یعنی تامین حداقل نیازهای اساسی و اولیه این شغل را به عنوان “شغل دوم” انتخاب می کنند.
به عقیده آقای مدنی، دخترانی که وارد بازار کارگری جنسی میشوند به این آگاهی رسیدهاند که باید اقدامات پیشگیری انجام دهند.
یکی کارگر جنسی که در تهران کار میکند به بی بی سی فارسی گفت که “مشکلات اقتصادی، فشارهای خانوادگی، روابط جنسی سرد زن و شوهر باعث شده که این زنان به روسپی گری روی بیاورند البته در میان آنها کسانی هم هستند که به آنها تجاوز شده یا به روابط جنسی بیش از اندازه علاقه دارند ”
این کارگر جنسی با اشاره به اینکه این زنان از حضور در مراکز درمانی هراس دارند، گفت:”اگر پرستار و دکتر به مامور و پلیس زنگ بزنند، بیچاره می شویم برای همین ترجیح می دهیم حتی المقدور به بیمارستان و دکتر مراجعه نکنیم.”
مسئله دیگری که کارشناسان بر روی آن تاکید دارند این است که “نگاه مجرمانه”به این افراد است که باعث میشود آنها به درمان یا فعالیتهای تحقیقی تمایلی نداشته باشند.
برای همین هم مدیر امور آسیب دیدگان سازمان بهزیستی می گوید که “روسپیگری” در ایران جرم است و برای همین کارگران جنسی برای “دریافت خدمات مراجعه نمیکنند و باید به سمت ارائه خدمات جامع حرکت کرد، همچنین برای توانمندسازی کارگران جنسی باید پروتکل توانمندسازی این زنان ایجاد شود.”
آقای مدنی نیز مجرم اصلی در این پدیده را مشتریان آن معرفی کرده و گفته است که آمار نشان میدهد ” مردان در رده سنی ۳۰ تا ۵۰ سال مشتری زنان کارگر جنسی هستند و بعد جوانان قرار دارند.”
آقای مدنی همچنین گفته که شاخص مشکلات اجتماعی در ایران نشان میدهد که” روند مشکلات اجتماعی در ایران روند مطلوبی نیست و جامعه ایران نشانههایی از یک کشور بیمار را دارد چرا که نظام برنامه ریزی در ایران یا غلط بوده یا نسبت به روند مشکلات اجتماعی که روز به روز در حال رشد است، بی توجه شده است.”