ترجیعبند این رویکرد در توجیه مخالفت با فناوری تراریخته این است که «تراریخته در دنیا مخالفان بسیاری دارد» اما آیا مخالفتهای رسانهای و راهاندازی کمپینهای تکراری ۳۰ تا ۵۰نفره از سوی جریانهای تندروی ضدفناوری زیستی و هستهای مانند صلح سبز را میتوان در برابر اجماع بیش از ۲۰۰ مرکز علمی جهان و مراجع رسمی و سازمانهای غذا و داروی کشورهایی مانند سازمان جهانی بهداشت آمریکا، اتحادیه اروپا، ژاپن، استرالیا، کانادا و… مورد توجه قرار داد؟
به لحاظ داخلی نیز صحیح نیست تکالیف قانونی و سیاستهای کلی نظام را بهدلیل چند کمپین ضدفناوری خارجی نقض کرد. سیاستهای کلی و بلندمدت جمهوریاسلامی ایران (مصوب ۳/۱۱/۱۳۷۹)، سند ملی زیست فناوری (۱۳۸۴) و راهبردهای اجرایی آن مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی (۱۳۸۶) و قانون ملی ایمنی زیستی (ماده «۲») تولید محصولات اصلاحشده ژنتیک و تراریخته را تکلیف کردهاند. همچنین علاوه بر مقامات وزارت بهداشت، وزرای سابق بهداشت ملکزاده، پزشکیان و لنکرانی و مراجع رسمی دیگر همچون ستاد توسعه زیستفناوری، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج وزارت کشاورزی، مرجع ملی ایمنی زیستی، مراکز پژوهشی ملی و انجمنهای علمی بیوتکنولوژی، ژنتیک، اصلاح نباتات و ایمنی زیستی همواره با رد شایعات بر سلامت این فناوری و استفاده از ظرفیت آن برای حل معضلاتی چون بحران آب کشاورزی، حذف سموم شیمیایی و افزایش کمیت و کیفیت محصول تأکید کردهاند. همچنین فتاوای متعدد مقام معظم رهبری درباره محصولات تراریخته و تأکیدات قولی و فعلی معظمله نسبت به تولید حیوانات تراریخته در پژوهشگاه رویان جای شک و شبههای را باقی نگذشته است.
جریان مذکور «گزارشهای سازمان جهانی بهداشت درباره سرطانزایی سم مورد مصرف در محصولات تراریخته» را به رئیس سازمان محیطزیست یادآوری و تلاش کرده است سازمان جهانی بهداشت را مخالف این محصولات جلوه دهد، درحالیکه ادعای مذکور صرفا ساخته و پرداخته این جریان است. سازمان جهانی بهداشت خود در صفحه پرسشهای متداول این سازمان درباره محصولات تراریخته به این شبهه پاسخ داده و به صراحت سلامت این محصولات را تأیید کرده است.
حامیان این رویکرد همچنین به دروغ از عدم تأیید محصولات تراریخته از سوی وزارت محترم بهداشت و جهاد کشاورزی سخن میگویند، درحالیکه این دو نهاد بارها بر غلطبودن رویکرد نفی فناوری و ارزیابی مورد به مورد این محصولات مطابق قانون سخن گفتهاند؛ امری که جریان زیستفناوریهراسی در کشور علاقه زیادی دارد آن را بهعنوان نوعی عدم تأیید به مخاطب خود القا کند. مسئولان وزارت بهداشت بارها با استناد به بررسیهای مورد به مورد خود، سلامت محصولات تراریخته دارای مجوز و موجود در بازار را تأیید کردهاند. همچنین معاون پژوهشی وزیر جهاد کشاورزی سهشنبه هفته جاری در افتتاحیه دومین همایش بینالمللی بیوتکنولوژی به صراحت بر سلامت و ضرورت تولید داخلی این محصولات و کاهش واردات آن تأکید کرد.
این جریان از هر مخالفتی با مهندسی ژنتیک و تراریخته با برچسب فریبنده توجه به سلامت مردم استقبال میکند، درحالیکه مخالفت با مهندسی ژنتیک و تراریخته حاصل پروژه نفوذ جریان بینالمللی مقابله با این فناوری و نه دغدغه سلامت مردم بوده است. جلسات متعدد برخی مخالفان با دفتر مقابله با مهندسی ژنتیک در خاورمیانه واقع در سوئیس که به بنیاد صهیونیستی صلح سبز وابسته بوده و رفتوآمد مستمر عناصر صلح سبز به ایران گواه این امر است؛ امری که بهطور حتم مورد رسیدگی سازمانهای امنیتی قرار داشته و در زمان مناسب درباره آن اقدام خواهد شد. صلح سبز جریانی تندرو، ضدفناوریهای نوین و به ظاهر زیستمحیطی است که استکبار برای عقب نگهداشتن کشورها از آن استفاده میکند و دو بخش اصلی آن یعنی مقابله با انرژی هستهای و مهندسی ژنتیک موفقیت قابلتوجهی در کشورهای مختلف کسب کرده است. مخالفت پرحجم رسانهای با انرژی هستهای در دهههای ۵۰ تا ۷۰ و مخالفت با مهندسی ژنتیک در دهههای ۸۰ و ۹۰ حاصل ارتباط عوامل این بنیاد با برخی عناصر داخلی بوده است که خود را دانشمند مستقل مینامند. دانشمند مستقل عنوانی است که صلح سبز برای دانشمندان تحت نفوذ خود در کشورها به کار میگیرد تا موضع شاذ و غیرعلمی و طرد آنها از جامعه دانشگاهی را توجیه کند. روبرت پارک، استاد دانشگاه هاروارد ادعای دانشمند مستقلبودن، انتشار گزارش رسانهای به جای تحقیق و نگارش مقالات علمی و طرح معیارهای غیرعلمی و جدید را از نشانههای علمنماها دانسته است که برخی جریانها در جهت منافع خود منتشر میکنند.
جریان مورد نظر در گزارشهای متعدد به نقل از همین دانشمندنماها ادعا کرده است: «۳۸ کشور پیشرفته اروپایی این محصولات را منع کردهاند…» و به نقل از کارشناس دیگری ادعا شده است «کشورهای زیادی واردات، کشت و مصرف آن را ممنوع اعلام کردهاند» و سپس نتیجه گرفته شده که ما نیز باید این موضع را دنبالهرو باشیم. این درحالی است که سازمان ایمنی غذایی اتحادیه اروپایی با انجام ارزیابیهای سختگیرانه سلامتی و زیستمحیطی تاکنون برای ۷۴ محصول تراریخته مجوز مصرف صادر کرده است که این مجوزها در تمامی کشورهای عضو اتحادیه اروپا اعتبار دارند و سویا و ذرت تراریخته در حجم بالایی به اروپا وارد و مصرف میشود. عدم کشت محصولات تراریخته در برخی کشورها نیز دلایل مختلفی دارد که به سلامت این محصولات مرتبط نیست. برای مثال ژاپن با وجود صدور مجوز برای این محصولات بهدلیل شرایط اقلیمی و عدم رونق کشاورزی در این کشور اساسا محصولاتی مانند سویا و ذرت را نمیکارد که بخواهد به نوع تراریخته آن روی بیاورد. همچنین دلایل عدم کشت محصولات تراریخته در برخی کشورهای اروپایی مطابق قانون به کمیسیون اروپا اعلام میشود و در وبسایت این نهاد موجود است.
در هیچ یک از این اسناد مسئله سلامت بهعنوان دلیل عدم کشت ذکر نشده بلکه صرفا به دلایلی چون سیاستهای خاص کشاورزی استناد شده است.
این کارشناس همچنین ادعا میکند «تاکنون آزمایشاتی اطمینانبخش برای استفاده از این محصولات انجام نشده است؛ بنابراین نباید با عجله وارد تولید این محصولات شویم.»
فارغ از این نکته جالب که جریان مقابله با مهندسی ژنتیک در کشور گاه به صراحت مخالفت خود با تولید داخلی را اعلام میکند باید گفت تاکنون بیش از دو هزار تحقیق و مطالعه معتبر درباره این محصولات از جمله توسط دانشمندان متعهد کشورمان صورت گرفته و در این مطالعات کوچکترین عارضه جانبی و ملاحظه مرتبط با سلامت از مصرف این محصولات گزارش نشده است. همچنین گزارشهای رسمی سازمانهای غذا و دارو مانند سازمان ایمنی غذایی اتحادیه اروپا، آمریکا، ژاپن و… همگی بر سلامت این محصولات اجماعنظر دارند. این سازمانها بهطور موردی محصولات تراریخته را مورد بررسی قرار داده و مانند هر محصول غذایی دیگری برای تولید و مصرف آن مجوز صادر میکنند. برای نمونه مطابق آمار آیسا، سازمان غذا و داروی ژاپن تاکنون برای ۳۱۰ رخداد تراریخته مجوز کشت و مصرف صادر کرده است.
جریان زیستفناوریهراسی همچنین واژه «سرطان» را بهعنوان یک بیماری مهلک و ترسناک برای ایجاد هراس از دستاوردهای مهندسی ژنتیک تکرار میکند. درحالیکه این ادعا صرفا در یک مقاله مردود (retracted) مطرح شده است و بسیاری از مراجع آکادمیک و سازمانهای غذا و داروی کشورهای مختلف بر بیاعتباری آن تأکید کردهاند. نویسنده این مقاله با کمک پنج میلیون دلاری صلح سبز و چند شرکت مدعی صنعت ارگانیک جعل این مقاله را سازماندهی کرده است. وی در این مقاله از یک نژاد سرطانی از موشها برای آزمایش استفاده کرده بود که بهطور ژنتیک سرطان میگیرند و برای مطالعات سرطان کاربرد دارند. اما نویسنده تلاش کرد غدههای سرطان را به مصرف محصولات تراریخته نسبت دهد.
رویکرد نفی مطلق فناوری تراریخته درحالی از «ممنوعیت هرگونه رهاسازی، تولید و واردات محصولات تراژنه در برنامه ششم توسعه» بهعنوان یکی از مستندات خود در نقد موضع رئیس سازمان حفاظت محیط زیست سخن گفته است که اساسا چنین مصوبهای وجود خارجی ندارد. تنها مصوبهای که دراینباره در برنامه ششم توسعه موجود است، بند « ز » ماده «۴۱» است که بر رعایت قانون ایمنی زیستی و صدور مجوز برای محصولات تراریخته تأکید کرده است. به عکس آنچه ادعا شده ماده «۲» قانون ملی ایمنی زیستی (مورد تأکید قانون برنامه ششم)
دولت را مکلف کرده است تمهیدات لازم را برای تسهیل «تولید، رهاسازی، نقل و انتقال داخلی و فرامرزی، صادرات، واردات، عرضه، خرید، فروش، مصرف و استفاده از موجودات زنده تغییر شکلیافته ژنتیک با رعایت مفاد این قانون» فراهم آورد. همانطور که گفته شد زیستفناوری کشاورزی و تولید محصولات تراریخته در اسناد بالادستی دیگری همچون سیاستهای کلی و بلندمدت جمهوریاسلامی ایران ابلاغی ۱۳۷۹ و سند ملی زیستفناوری و راهبردهای اجرایی آن نیز مورد تأکید است و بهطور حتم مراجع قانونی کشور این حجم از جعل و دروغپردازی را تحمل نخواهند کرد.
بنابراین موضع قاطع رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در دفاع از علم و فناوری، با آگاهی از تکالیف قانونی و اسناد بالادستی کشور و در همراهی با اجماعنظر جامعه دانشگاهی و مراجع رسمی متولی امر بیان شده و خدشهای بر آن وارد نیست، اگرچه مخالفتهایی را از سوی کسانی که منافع سیاسی و اقتصادی خود را دنبال میکنند، برانگیخته است.
استقرار مدیریت جدید در یک سازمان بهدلیل تحولاتی که اقتضای تغییر در مدیریت است همواره با مخالفتهایی همراه میشود. تلاش برای رفع رکود و سوءمدیریت دو دهه گذشته در سازمان محیط زیست نیز افزون بر علت شده و برخی تصمیمات و اظهارنظرهای کلانتری بهعنوان رئیس جدید سازمان محیط زیست موجب مخالفتهایی شده است. از جمله پس از آنکه وی رویکرد بازدارنده و سیاستزده مخالفان فناوری تراریخته را غیرعلمی خواند، انتقاداتی علیه وی مطرح شد. فارغ از اینکه منتقدان کلانتری و تراریخته جز دو، سه کارشناس تکراری که بهدلیل طرد از جامعه دانشگاهی کشور، خود را دانشمند مستقل میخوانند، نیستند، در این نوشتار رویکرد بازدارنده و غیرعلمی مذکور واکاوی میشود.