افق نیوز/ دعوای چپ و راست گویی تمامی ندارد که هیچ٬ حالا لایه هایی دیگر را نیز به نمایش گذاشته است. دعوایی که اگر زمانی جدال بر سر رسیدن جناحی به قدرت بود حالا رنگی طبقاتی هم به خود گرفته است.
✍️پیشنهاد چند چهره ی راستگرا به جایگزینی یک نظامی در پست ریاست جمهوری را باید جدی گرفت چه آنانکه از انتخابات زودهنگام سخن میگویند و چه آنانیکه بدنبال حضور یک نظامی برای انتخابات ۱۴۰۰ هستند.
✍️از ۳ منظر حضور نظامیون در منصب ریاست دولت قابل بررسی ست؛
اول آنانیکه با نگاه بدبینانه آن را نشانی از مقدمات کودتای پنهان میدانند.
دوم موافقانی که حضور یک نظامی کاریزماتیک را در انجام پروژه ی دولت ِ مقتدر ِ توسعه گرا مؤثر دانسته و حتی بخاطر بحران های منطقه ای واجب میدانند.
اما ما میخواهیم فارغ از نگاه این دو تفکر از منظری دیگر به حضور نظامیون در منصب ریاست جمهوری بنگریم.
✍️ نه نگاه بدبینانه ی کودتا و نه نگاه خوشبینانه ی دولت توسعه گرا٬ نگاهی که به جدال طبقاتی “نظامیون و روحانیون” میپردازد که امروز در یک سوی آن راست ها قرار دارند و در سوی دیگر چپ ها…
✍️داستان تقابل چپ و راست را از این زاویه هم میتوان بررسی کرد. چپ هایی که همواره در زیر پرچم روحانیون حرکت کرده و راست هایی که شیفت پارادایمی شان گهگاه سوی نظامیون نشانه میرود.
✍️چپ هایی که موسوی خوینی ها مرادشان بود و بعدها مریدی ِ سید محمد خاتمی و اکبر هاشمی و شاید حسن روحانی را پذیرفتند و راست هایی که بعد از ناطق و شکست تاریخی اش به سوی نظامیونی چون علی لاریجانی٬ محسن رضایی و باقر قالیباف حرکت کردند و رؤیایشان را در بودن ِ آنها جستجو میکرده و البته هنوز به این رؤیا نرسیدند.
✍️گویی چپ ها همیشه بودنشان را در پشت سر یک روحانی تعریف کرده اند. روزگاری پدر خوانده ی شان موسوی خوینی ها میشود که در تسخیر سفارت امریکا فرمان میدهد و روزگارانی بعد حلقه ی کیانی تشکیل شده که نماد تحول و مدرنیته نامگذاری میشود اما از پس ِ آن جمع ِ روشنفکر و فرهیخته در نهایت باز هم نام ِ یک روحانی یعنی سیدمحمد خاتمی برای انتخابات ۷۶ بیرون می آید.
✍️ گذر ِ زمان در ۸۸ و ۹۲ نیز اینگونه بوده که اکبر هاشمی رفسنجانی محور قرار میگیرد و در ۹۶ هم حسن روحانی پیشقراول جریان میشود.
✍️سیر مطالعاتی جریان چپ از دیرباز تاکنون بر همین مدار چرخیده است که گویی بودن نام ِ روحانیون بر سردرشان جزئی لاینفک از بودنشان هست. جریانی که صدای جامعه ی مدنی و شایسته سالاری اش بلند است اما در عمل ره به سوی طبقه دارد.
✍️ راست ها اما بنظر پس از هفتاد و شش بدنبال یک رنسانس در انتخابات ریاست جمهوری میگردند که البته هر چه میدوند به مقصد نمیرسند. در ۸۴ با سه گزینه ی سابقا نظامی یعنی؛ لاریجانی ٬ رضایی٬ قالیباف به میدان می آیند و در ۹۲ و ۹۶ این پروژه را با محمدباقرقالیباف استمرار میبخشند.
✍️حالا اما راست هایی که شکست های پی در پی را تجربه کرده اند به وضوح از حضور یک نظامی برای ریاست دولت سخن میگویند و نگاه ها را به سوی گزینه های سابق شان و البته قاسم سلیمانی میبرند.
✍️ هوشمندی چپ ها البته همواره بر راست ها چربیده است. بنطر آنها به تجربه دریافته اند که هرگاه در مقابلشان یک روحانی راستگرا ایستاده٬ راه پیروزی سهل تر بوده و این مهم در سال ۷۶ با ناطق نوری و بیست سال بعد در ۹۶ با ابراهیم رئیسی رنگی از واقعیت به خود گرفته است.
✍️اینک اما با اظهارات لخت ِ سیاسیون پشت پرده ی افکار ِ آنها راحت تر نمایان میشود. از سوی چپ ها نشست ِ سران “اصلاحات و اعتدال” باحضور سیدمحمد خاتمی ٬ ناطق نوری ٬ حسن روحانی و سید حسن خمینی تشکیل میشود تا برای آینده تصمیم گیرند و راست ها صراحتا پیشنهاد تشکیل دولتی با حضور یک نظامی در رأس آن را ارائه میدهند.
✍️طنز روزگار ِ اما طنزی تلخ است!
چرا که ایامی بنیانگذار انقلاب اسلامی از عدم حضور “نظامیون” در سیاست گفته بود و بودن “روحانیون” در مناصب اجرایی را به صلاح ندانسته بود. حقیقتی که به مرور جای خود را به مصلحت داد و به راحتی رنگ باخت.
✍️مردم اما مدتی ست که نجوای گذر از چپ و راست را به فریادی تبدیل کرده اند. فریادی که میگوید؛ « توسعه ی ایران ٬ تخصص میخواهد و نه طبقه…!»
??