نظریه ی نسبیت
یک مزرعه ی گاو الهام بخش نظریه ی نسبیت انیشتین بود! این نظریه یکی از مهم ترین ایده هایی است که منبع الهام آن یک خواب بوده است. انیشتین در این خواب با دهقانی درباره ی گاوهایی صحبت می کند که در میان حصاری الکتریکی محصور شده اند، اما دهقان از چیز دیگری که می دید صحبت می کرد. انیشتین با درک این موضوع از خواب بیدار می شود که یک مسأله ی یکسان از زوایای گوناگون می تواند متفاوت باشد و از اینجا بود که نظریه ی نسبیت شکل می گیرد.
جدول تناوبی عناصر
دیمیتری مندلیف شیمیدان روس که از ۳ روز تلاش برای طبقه بندی ۵۶ عنصر خسته شده بود تصمیم گرفت بخوابد. مندلیف در خاطراتش می گوید: «در خواب جدولی را دیدم که همه ی عناصر آن در جای درست خود قرار گرفته بودند. از خواب پریدم و فوراً شروع به نوشتن آن روی تکه ای کاغذ کردم».
چرخ خیاطی
الیاس هاو از تلاش برای ساخت دستگاهی که بتواند پارچه را به هم بدوزد خسته شده بود. او در خواب دید که آدمخوارها درحالی که او را برای پختن آماده می کردند، با نیزه هایی دور او می رقصیدند که سوراخی در نوک شان وجود داشت. از اینجا بود که ایده ی عبور نخ از سر سوزن به جای ته آن، به ذهن هاو خطور کرد.
مدل اتم
در سال ۱۹۲۲، نیلز بور فیزیکدان دانمارکی جایزه ی نوبل فیزیک را به خاطر ارائه ی مدل اتم دریافت کرد. او مشغول چرت زدن بود که در خواب تصویر سیاراتی را دید که با رشته هایی به یکدیگر متصل شده و به دور خورشید می چرخیدند. او بعد از بیدار شدن از این خواب، توانست حرکت الکترون ها را تجسم کند.
هندسه ی تحلیلی
در روز دهم نوامبر سال ۱۶۱۹، سربازی آلمانی به نام «رنه دکارت» سه خواب دید که زندگی او را در آن زمان و همینطور دنیای مدرن ما را متحول کرد. این خواب ها، به ویژه سومین آن ها، به او انگیزه داد تا درباره ی ذات حقیقت تحقیق کند. او که تصمیم گرفته بود حقیقت را در دانش بشر کشف کند، سال بعد کار در ارتش را رها کرد تا به مطالعه درباره ی ریاضیات و فلسفه بپردازد. او کار خود را تا ایجاد رشته ی هندسه ی تحلیلی ادامه داد و همچنین فلسفه ی مدرن را پایه گذاری کرد.
داستان «دکتر جکیل و آقای هاید»
برخلاف بقیه ی ایده های بزرگی که در این فهرست آمده، داستان «دکتر جکیل و آقای هاید» بعد از یک خواب شیرین شبانه به وجود نیامده، بلکه نویسنده ی آن رابرت لوییس استیونسن این داستان را بعد از دیدن یک کابوس نوشت. «فنی» همسر استیونسن که از فریادهای او در خواب پریشان شده بود، با عصبانیت استیونسن را بیدار کرد. استیونسن وحشت زده بیدار شد و به همسرش گفت: «چرا بیدارم کردی؟ داستان یک روح شیطانی را در خواب می دیدم». وقتی استیونسن اولین پیش نویس این داستان را نوشت، همسرش فنی که آن را چرند می دانست، پیش نویس را سوزاند. استیونسن این داستان ۳۰ هزار کلمه ای را دوباره با بی قراری و طی ۳ روز نوشت. در نهایت فروش کتاب به قدری زیاد بود که استیونسن توانست با درآمد حاصل از آن قرض هایش را پرداخت کند.
ساختار یک مولکول
ساختار مولکول بنزن در جریان یک خواب در ذهن فردریش آگوست ککوله شکل گرفته بود اما روایت های مختلفی درباره ی این خواب وجود دارد. معروف ترین این روایت ها که ککوله خود از آن در سال ۱۸۹۰ در جریان یک سخنرانی در سمپوزیم بنزن صحبت کرده بود، درباره ی ماری بود که خود را می بلعید. طبق گفته های ککوله این رویا سبب شد تا او شکلی حلقه ای برای این مولکول بسازد و ساختاری که او ترسیم کرده بود چگونگی آرایش اتم ها با پیوندهای شیمیایی را نشان می داد.
نظریه ی تکامل
شاید همه ی افتخارات ارائه ی نظریه ی تکامل به چارلز داروین تعلق گرفته باشد، اما در حقیقت دانشمندی به آلفرد راسل والاس هم به این نظریه فکر کرده بود. در جریان سفری هشت ساله به جایی که امروزه اندونزی نام دارد، والاس هزاران گونه ی حیوانی را جمع آوری کرد و مورد بررسی قرار داد. تا سال ۱۸۵۵، والاس به این نتیجه رسیده بود که موجودات زنده تکامل می یابند اما او تا پیش از سال ۱۸۵۸ به چگونگی این امر پی نبرده بود. در این سال بود که والاس در جریان خوابی ناخوشایند متوجه شد حیوانات با تطابق خود با محیط اطراف تکامل می یابند.
منبع: روزیاتو