به گزارش افق نیوز/ حمید زنگنه، استاد اقتصاد کلان و بانکداری دانشگاه وایدنر، در چستر پنسیلوانیای آمریکا و نگارنده کتابهای «سرمایهداری مدرن و ایدئولوژی اسلامی» (بههمراه سیروس بینا) و «اسلام، ایران و ثبات جهانی» است.
وی با انتقاد به سیاست «از این ستون به آن ستون فرج است» بر راهکارهایی همچون توسعه گردشگری، قطع هزینه های غیرضروری، حذف معاملات پایاپای نفت برای کالاهای مصرفی، سرمایه گذاری های کارآفرین، توسعه پایدار کشاورزی و… تأکید کرد که مشروح آن را در گفت وگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم در ادامه می خوانید.
- سیاست از این ستون به آن ستون فرج دولت
وضعیت موجود اقتصادی ایران را چطور ارزیابی می کنید
زنگنه: به عقیده من وضعیت اقتصادی چندان امیدوارکننده نیست. یکی از مشکلات ما مشکلاتی است که خودمان درست کرده ایم و سیاستهای اجتماعی، سیاسی، و اقتصادی دو سه دهه بعد از جنگ ایران و عراق را شامل می شود.
مهمترین سیاستی که کم و بیش همه دولتهای بعد از انقلاب از جمله دولت یازدهم و دوازدهم بنحوی از انحا دنبال کردند سیاستهای کوتاه مدت «از این ستون به آن ستون فرج است» بوده که بالنفسه کوتاه مدت، پوپولیستی، ونتیجتاً مصرفی بوده اند.
متأسفانه همه سالها در پیامهای نوروزی دولت برنامه های بسیار بالا بلندی که جلوه و نمای آنها بیش از حد بلند پروازیهای غیر قابل عمل بودند ارائه داده اند و بلافاصله در توبره فراموشی گذاشته شدند تا روز دیگر و سال دیگر و بحران دیگر. متاسفانه کسی نیست که واقعاً به طور جدی سئوال کند که آن برنامه ها چه شد؟ کدامین ارگان در اجرای آنها کوتاهی کرده است؟ آیا مجلس شورای اسلامی قوانین لازم را تهیه کرد و دولت اجرا کرد و یا کلا مجلس شورای اسلامی از آنها چشم پوشی نمود و عطایشان را به لقایشان بخشیدند؟ آیا دولتهای آنقدر ناتوان بوده اند که خواسته های خود را نیز بی عمل رها کردند؟
برای مثال، بدون اینکه طرف این و یا آن را بگیرم می خواهم سئوال کنم که سیاست جایگزینی واردات با تولیدات داخلی، سیاستی که رهبر انقلاب آن را سیاست “اقتصاد مقاومتی” لقب دادند، چه شد؟ در کدام مرحله و چه کسانی آنرا از دور خارج کردند و به فراموشی سپردند؟ اگر در سال ۱۳۹۳ آن سیاستها کم و بیش به مرحله سرمایه گذاری و اجرا میرفت، با توجه به تمام کم و کاستی هایش، امروزه کمبود ارز بسیار کمتر و فشار اقتصادی خارجی قابل تحمل تر می بود.
مثال دوم مسئله ای است که ایران را همردیف کشورهایی مانند حبشه و سایر کشورهای افریقائی قرار می دهد. ایندکس فساد در ایران ۳۰، روسیه ۲۹، ترکیه ۴۱، آلمان ۸۱، سویس ۸۵، و کانادا ۸۲ از ۱۰۰ است.
از نظر صادرات سرمایه انسانی افراد متول و تحصیل کرده ایران در صدر کشورهای دنیا قرار دارد. بدین معنی که سالها صد ها میلیارد دلار و صدها هزار نفر از ایران مهاجرت می کنند و به کشورهایی مانند امریکا، کانادا، استرالیا، امارات، و اروپا می روند. بیشتر این سرمایه ها سرمایه های از منابع دولتی هستند که از طریق اختلاس و ارتشاء بدست آورده شده اند. بنابراین مسئله فساد مسئله شخصی نیست. فساد تار و پود مملکت را از می گسلاند و نشانهای آن نیز نا مرئی نیستند. سرمایه پولی و انسانی را از ایران خارج و به خدمت کشورهائی که دشمن ما هستند می گذارند. در نتیجه کار کمیاب می شود و تعداد و در صد مستضعفان روز بروز افزایش می یابد.
- شرایط را صادقانه با مردم مطرح کنید
چه توصیه و راهکارهایی در شرایط فعلی دارید؟
زنگنه: من در گذشته مکررا در همین سایت تسنیم مطرح کردم که دولت از افراط و تفریط وسیاستهای پوپولیستی خوداری کند. من میدانم که مردم در فشار تحریمها بودهاند و این روند، ادامه خواهد یافت و شاید شدید تر نیز شود ولی این دلیل نمیشود که این جرعه جاری نیز مصرف شود و همه ساله دست خالی و خجلتزده جلوی مردم ظاهر شوند و تقاضای عفو و پشیمانی از ندانم کاریهای سال گذشته بنمایند. دولت می بایست با صداقت و صلابت وضعیت جاری را با مردم در میان بگذارد و را ه و چاره حقیقی ارائه نماید وپای نوسانات و ناهنجاریهای پیش رو ایستادگی کند تا مردم احساس یک بام و چند هوائی را از دست بدهند و باور کنند که زحمت و مرارت آنها برای خود آنها خواهد بود.
- اجازه دهید گردشگری توسعه یابد
ایران یکی از کشورهای غنی در آثار تمدن اسلامی و باستانی است. اگر مقداری ناچیز برای احداث وسائل دسترسی به این آثار بشود و کمکهای لازم به شرکتهای خصوصی بشود و همچنین قوانین و مقررات سهل برای ورود و خروج گردشگران مهیا شود، ایران می تواند با یونان، ترکیه، و اسپانیا رقابت سالم نماید. این منبع عظیم و مهم ارز می تواند اکثر تحریمها را خنثی نموده و سالیانه دهها هزار ملیارد دلار به جیب ایرانیان بریزد.
- هزینه های غیر لازم را کلا قطع کنید
هزینه های غیر لازم مانند مسافرت ها را تا اطلاع ثانوی یعنی تا زمانی که اقتصاد ایران از کشورهای خلیج فارس پیش نزده است را کلاً قطع کنید. ایران خود به اندازه کافی مراکز سیاحتی و زیارتی دارد.
- معاملات پایاپی نفت برای کالاهای مصرفی را حذف کنید
معاملات پایاپی نفت برای کالاهای مصرفی را حذف کنید. اینها به هر وجهی که بآنها بنگرید مایه ضررند. حتی اگر صنایع مادر قدیمی را از اروپا قبول کنید بهتر از واردات برنج پلاستیکی تقلبی است که به بازار ایران می فروشند.
- سرمایهگذاریهای کارآفرین
منظورمن ایجاد شغل نیست بلکه ایجاد فرصت اشتغال است. اگر جوانها بدانند که ساختار سال ۱۴۰۵چگونه خواهد بود خود را برای آن آماده میکنند. دانشگاهها آنها را تعلیم و تربیت میکنند و منافع سرمایهگذاران خرد و کلان در این خواهد بود که در آن جهت سرمایهگذاری و ایجاد اشتغال کنند. بنابراین همه عوامل قوا در جهت یک هدف حرکت میکنند و تفریط منابع به حداقل خواهد رسید. حال باید دید که ایران چه احتیاج دارد و چگونه باید این احتیاجات را تامین کند.
سیاستگذاران کلان آن ساختار موعود ایران را باید برای مردم ترسیم و تبلیغ کنند تا جوانان بتوانند خود را در آن تصویر بگنجانند. احتمالا این جستوجو برای پیدا کردن بخشهای مورد احتیاج برای سرمایهگذاری نباید بسیار سخت و وقتگیر باشد. حتی با یک نگاه سرسری به لیست واردات میتوان این احتیاجات و تقدم آنها را دید. حال باید دید که تولید کدامین از این واردات به صرفه و در توان ایران هستند که در داخل تولید کند و کدامین را میتوان متسلط شد که بتوانیم سالانه دهها میلیارد دلار ارز لازم برای واردات ایران را پس اندازکنیم (در اینجا من از بحث برتری مطلق و نسبی اسمیت و ریکاردو به علل مختلف خودداری میکنم).
همان طوری که در بالا ذکر شد دولت فقط باید فرصت ایجاد کند که کارآفرینان و سرمایهگذاران به توسعه و پویایی اقتصاد کمک کنند. ولی در بعضی از بخشها ورود سرمایهگذاری دولت را میتوان لازم دانست و توجیه کرد زیرا نهتنها آنها به خودی خود برای توسعه اقتصادی مهمند، آنها برای رفاه مردم و در توسعه و پشتوانی سایر بخشها نیز سهم بسزایی دارند زیرا اکسترنالیتی مثبت (اثر مفید به بخشهای دیگر) دارند.
ایران این تجربه را در مورد صنایع هسته ای دارد و می داند که باید ها و نبایدها کدامند و هنجارها و ناهنجارها در کدام پیچ راه قرار دارند. مهم اینست که صنایعی که مداوم و مقاومند را سرمایه گذاری کنند و مردم را همراه کنند. این به معنی توسعه پایدار و رقابتی است.
- توسعه پایدار: کشاورزی
میگویند کشوری که نتواند نان برای مردم خود تهیه کند ماندگار نخواهد بود. کشاورزی بخش اقتصادی است که تمام کشورهای دنیا چه کشورهای غنی و چه کشورهای فقیر توسعه نگهبانی میکنند. توسعه پایدار در کشاورزی التزاما جلوگیری از اثرات نادرست آن بر آب، خاک، و گوناگونی طبیعت (بیو دایورسیتی) است تا بتوان کلیه منابع طبیعی آن طور که هست یا حتی بهتر از آنچه که هست برای آیندگان باقی بماند.
- توسعه پایدار: آبیاری
اگر قرن گذشته و حال جنگها برای به دست آوردن انرژی ارزان میبوده شاید اغراقآمیز نباشد که میگویند جنگ جهانی سوم مسلما برای تسلط به منابع آبی خواهد بود چون مساله فقط بهتر زندگی کردن نیست بلکه زنده ماندن است و آب مرکز ثقل این تخاصمها خواهد بود.
ایران کشوری کم و بیش کویری و خشک است ولی در قیاس با کشورهای دیگر همسایه کم و بیش آب کافی دارد که اگر اسراف و تفریط نشود میتواند برای زندگی معمولی مردم کافی باشد. در این مقوله مردم هم احتیاج به تعلیم و تربیت فرهنگی دارند و هم به راهبرد صنعت آبیاری. در هر دو مورد نظام مسئولیت منحصر به فردی دارد زیرا منافع شخصی با منافع ملی ممکن است در تناقض باشند. تبلیغات وسیع سراسری و منابع مالی مورد احتیاج برای آموزش و گسترش آبیاری تحت فشار و قطرهای (هایدرو پونیک یا ایرو پونیک و امثالهم) بیش از قدرت هر فردی در مملکت است و فقط دولت میتواند عهدهدار آن شود. این روشهای مدرن میتواند مصرف آب برای آبیاری کشاورزی را که حدود ٩٢ درصد مصرف آب کشور است ٧� درصد تا ٨� درصد کاهش دهد. سرمایهگذاری برای افزایش راندمان آبیاری در کشاورزی ضروری و فوتی است چون بیعملی امروز در آینده نزدیکی مملکت را مجبور به صرف بیشتر درآمد صادراتی برای واردات مواد کشاورزی (خوراکی) خواهد کرد.
- توسعه پایدار: بهسازی محیط زیست
این مبحث جامعه را مستلزم میکند که خواستهای مردم را به انواعی تامین کند که بقای انسان در روی زمین را تضمین کند. این لزوماً شامل سیستم آبیاری هوشمندانه، استفاده از انرژی آفتابی و بادی و شبیه آنکه لطمه کمتری به محیط میرسانند، مدیریت جنگلها به طوری که آینده آنها تضمین باشد و غیره. بهسازی محیط زیست نه تنها ایجاد کار فوری میکند و آینده ایرانیان را نیز تامین میسازد و از نظر مالی مردم و دولت را یاری میبخشد. برای همه باید روشن شده باشد که سرطانها و آسم و سایر امراض ریوی مستقیما با آلودگیهای محیط زیست و غذاها مربوط است. بنابراین دولت با هزینه کردن در این راه صرفهجوییهای درازمدتی از کم شدن هزینههای بیماری و غیره خواهد داشت.
نیت و هدف واقعی آمریکا چیست؟
نیت و هدف آمریکا بسیار واضح است. آمریکا فقط دو راه در جلوی ایران باز گذاشته است. ایران می تواند با باج دادن به چین، روسیه، هند، و اروپا مملکت را به طور کجدار و مریز در روندی قهقرائی اداره کند. در حقیقت میخواهد که ایران را عراقی و در نهایت کوبائی کند. امریکا می خواهد که محاصره اقتصادی را در حدی برساند که ایران حاضر به معامله نفت با دارو و غذا تن در دهد و در دراز مدت همانطوریکه شکل و شمایل اقتصادی و اجتماعی کوبا همانی که در سالهای ۱۹۴۰-۱۹۵۰ بود مانده ، ایران نیز همین که هست برای آینده قابل پیش بینی نگه دارد بدون اینکه بتواند خود را ترمیم و توسعه دهد. یعنی بریدن یال و کوپال ایران در منطقه و جهان که تهدیدی برای نوکران منطقه ای خودش نباشد .
راه دوم که ارزانتر است این است که ایران از پوتین و یا ماکرون فرانسه بخواهد که واسطه شوند که مستقیما پای میز مذاکره با امریکا برای یک عهد نامه همه جانبه با تصویب سنای امریکا بنشیند. ایران باید چشم و گوشش باز و روشن باشد که پوتین منافع ملی روسیه را دنبال خواهد کرد و بالاخره با امریکا کنار خواهد آمد و ایران را معامله خواهد کرد. بنابراین ایران نباید به پوتین بعنوان دلالی که بی طرف عمل خواهد کرد نگاه کند. من به پوتین اعتماد ندارم همانطوری که در مذاکرات هسته ای فقط برای پاداش خودش با اوباما چک و چانه می زد نه برای منافع ایران ووقتی به رای دادن می رسید برعلیه ایران رای می داد. پیش بینی من، هر چند که پیش بینی حرفه ای نیست، این خواهد بود که آمریکا ایران را با تحریمهای گسترده در اختیار پوتین بگذارد و از او بخواهد ایران را مانند ایران زمان شاه برای روسیه و نه برای امریکا متحول بکند. اگر چنین شود، ایران می بایست از سوریه و یمن خارج شود و مرز شمالی اسرائیل برای اسرائیل امن گردد.