دومین سالگرد انتخابات پرحادثه ریاست جمهوری نهم در حالی سپری می شود که گردی از فراموشی بر چهره حوادث پرحاشیه این مقطع تاریخ سیاسی انقلاب اسلامی نشسته است.
زنان در تاریخ سیاسی ایران همیشه حضور پررنگ و تاثیرگذاری داشته و در شکل گیری شرایط سیاسی و اجتماعی کشور نقش بسزایی از خود ایفا کرده اند. در بسیاری از مواقع هم همین زنان سوژه سیاسی رسانه ها شده و به جریان سازی های مثبت و منفی رسانه ای کمک شایانی کرده اند.
در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ و فتنه پس از آن نیز شرایط بگونه ای بود که نام زنان بسیاری در این عرصه شنیده شد و گاهی اظهارات و رفتارهای سیاسی آنها محل بحث روزها و ماه های متوالی در عرصه سیاسی کشور بود.
سرویس سیاسی خبرگزاری مهر برای بررسی بیشتر حوادث سال ۸۸ از منظری جدید به بخشی از این حوادث می پردازد. زنان سیاسی درگیر در ماجرای حوادث پس از انتخابات سوژه مناسبی برای گردگیری از تاریخ نزدیک این سرزمین پر حادثه است.
۱. عفت مرعشی : همسر آیت الله هاشمی رفسنجانی که اظهاراتش هنگام خروج از حوزه رای گیری در ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ خبر ساز شد. خانم مرعشی پس از رای گیری که گفته می شد به میر حسین موسوی یکی از کاندیداهای انتخابات داده است در پاسخ به سئوال خبرنگاری گفت: “موسوی رئیس جمهور است، اگر غیر از این شد مردم بریزند تو خیابانها”.
این پیش بینی از نتیجه انتخابات و درخواست صریح از مردم از سوی همسر یکی از شخصیت های نظام، هنوز هم دست مایه تحلیل ها و ارزیابی ها از انتخابات ریاست جمهوری دهم است.
۲. زهرا مصطفوی: فرزند امام خمینی (ره) و دبیر کل جمعیت زنان انقلاب اسلامی یکی دیگر از چهره های شاخص بانوان انقلاب بود که در فضای تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری خبرساز شد.
ماجرا از این قرار بود که وقتی میرحسین موسوی طبق برنامه از پیش تعیین شده انتخاباتی خود به دیدار جمعیت زنان انقلاب اسلامی رفته بود با انتقاد تند دبیرکل این جمعیت نسبت به ادامه ارتباط خود با اعضای نهضت آزادی مواجه شد.
خانم مصطفوی به موسوی گفته بود: زمانی در سخنانتان در خصوص گروه نهضت آزادی اعلام کردید که با آنها اختلاف نظر دارید و پس از آن فرمودید که دوستی با آنها دارید که این دوستی تا امروز ادامه پیدا کرده است و زمانی نیز گفتید که ما وقتی با افرادی اختلاف نظر داریم قرار بر این نیست که آنها را کنار بگذاریم، حال سئوال من این است که چگونه میتوانیم افرادی را که با آنها اختلاف نظر داریم در مناصب اجرایی بکار بگیریم و به آنها مسئولیت بسپاریم.
برخی از رسانه ها در همان روز خبر از اخراج حبرنگاران از جلسه و تقاضای میرحسین از خبرنگاران برای عدم انتشار سخنان خانم مصطفوی شدند.
۳. زهرا رهنورد: زهره کاظمی همسر میر حسین موسوی که به گفته خود در جریان تحول مذهبی و انقلابی نام خود را به زهرا رهنورد تغییر داد شاخص ترین همراه موسوی در جریان تبلیغات انتخاباتی بود که در تمام تصایر منتشر شده در کنار همسر خود دیده می شد.
رهنورد فردای انتخابات ریاست جمهوری در غروب ۲۳ خرداد ۱۳۸۸ در مصاحبه زنده تلفنی با شبکه ماهواره ای بی بی سی فارسی در پاسخ به درخواست مجری این شبکه مبنی بر ارائه دلایل و اسناد تقلب مورد ادعای همسر خود گفت: “آذربایجان هیچ وقت فرزند خود را نمی گذارد که به شخص دیگری رای بدهد، در ضمن من لر هستم و موسوی هم بارها گفته من داماد لرستان هستم، پس لرستان موسوی را نمی گذارد به احمدی نژاد رای بدهد.”
چند ماه بعد وی بار دیگر خبرساز شد. مجله فارین پالیسی (نشریه شورای روابط خارجی آمریکا) زهرا رهنورد را به عنوان روشنفکرترین زن جهان انتخاب کرد و این موضوع جنجال تازه ای را در مورد وی ایجاد نمود.
۴. فائزه هاشمی: نماینده سابق مجلس شورای اسلامی در مجلس پنجم و دختر کوچک آیت الله هاشمی رفسنجانی دیگر چهره خبرسازانتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ است. فائزه هاشمی خود تجربه تلخ و شیرین پیروزی قاطع و شکست سنگین در دو دوره انتخابات مجالس پنجم و ششم را دارد یکی از حامیان سرسخت میرحسین موسوی قبل و بعد از انتخابات ریاست جمهوری بود. نطق انتخاباتی فائزه هاشمی در مراسم سالگرد دوم خرداد در سالن ۱۲ هزار نفری ورزشگاه آزادی در خصوص دولت نهم و رئیس جمهور وقت محل بحث های مختلفی دررسانه ها شد. برخی از چهره های سیاسی به همراه رسانه های اصولگرا معتقد بودند که فائزه هاشمی در این سخنرانی صریحا به رئیس جمهور کشور و مردمی که به وی رای داده اند، توهین کرده است.
فائزه در حوادث بعد از انتخابات هم با چند بار دستگیری در اغتشاشات و سخنانی که علیه مقامات ارشد نظام داشت خبرساز شد. اخبار دستگیری و بازداشت هایی که به سرعت لغو می شد مورد توجه رسانه ها قرار گرفت.
۵. سرور برومند: سرور برومند و دخترش فطمه رجب پور مربیان مهدکودک «آوای باران» بودند که در روز ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ پس از راهپیمایی معترضین، با یورش تعدادی از اغتشاشگران به ساختمان مهدکودک و تیراندازی به ساکنان آن مورد اصابت گلوله از ناحیه سر و پشت و حنجره قرار گرفتند و به شهادت رسیدند. اگر چه نام این دو شهید به مانند برخی نامها آنچنان منعکس نشد اما ماجرای تلخ شهادتشان در رسانه های داخلی تاحدودی مورد توجه قرار گرفت.
۶. ندا آقا سلطان: یکی از قربانیان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری که عصر ۳۰ خرداد در منطقه ای دور از مسیر تظاهرات معترضان به نتایج انتخابات به طرز مشکوکی به دلیل اصابت گلوله به سینه اش کشته شد. ندا آقا سلطان که از سوی رسانه های اپوزسیون نظام و حتی نمایندگان کنگره آمریکا چون سناتور مک کین شهید خوانده شد.
تنها دقایقی پس از این حادثه فیلم با کیفیتی از لحظه مرگ آقا سلطان و حتی فیلم های کوتاهی از حضور وی در تظاهرات در سطح گسترده ای در اینترنت منتشر شد. کلید وازه “ندا آقا سلطان” ظرف مدت کوتاهی به میلیون ها صفحه از نتایج جستجوی اینترنتی تبدیل شد.
۷. سعیده پورآقایی: در اوج روزهای پرالتهاب پس از انتخابات و در شرایطی که رسانه های کاندیدای معترض و به تبع آن رسانه های اپوزسیون به صورت دائمی فهرست های مختلف و متنوعی را از کشتگان انتخابات ارائه می کردند، خبر دستگیری تجاوز و قتل دختری به نام سعیده پورآقایی توجه بسیاری را به خود جلب کرد. انتشار تصایور این دختر در روزهای بعد و اعلام اخبار ضد و نقیضی از برگزاری مراسم ختم وی به یکی از چریان های پررنگ رسانه ای تبدیل شده بود. میر حسین موسوی همانطور که قبلا قول داده بود در مراسم ختم سعیده پورآقایی شرکت کرد و به ابراز احساسات حضار در این مراسم پاسخ داد. گفتگوها و اخبار مختلفی درباره سعید پورآقایی در رسانه های جریان معترض منتشر می شد و انتقادات در خصوص شکنجه و قتل وی صفحات اینترنتی و شبکه های ماهواره ای را پر کرده بود.
در اوج این داستان اما، به یکباره گفتگویی پخش شد که سعید پورآقایی به همراه مادرش در منزل پدری با خبرنگار رسانه ملی صحبت می کرد. انتشار خبر زنده بودن دختری که رهبر جریان معترض در مراسم ختم وی نیز شرکت کرده و رسانه های منتسب به وی انتقادات فراوانی را در خصوص شکنجه و قتل وی منتشر کرده بودند جنجال رسانه ای شدیدی به راه انداخت .
۸. ترانه موسوی: خبر ابتدایی بسیار رقت انگیز و وحشتناک بود. دختری به نام ترانه که اتفاقا نام فامیل آن با یکی از کاندیداهای معترض انتخابات یکی بود، در تجمع مقابل مسجد قبا توسط نیروهای انتظامی و امنیتی دستگیر شده و به دلیل شدت شکنجه و تجاوز فوت کرده بود. در این خبر تصریح شده بود که ماموران به دلیل ترس از عواقب اقدام خود پیکر ترانه موسوی را با اسید سوزانده و در بیابان های قزوین رها کرده اند.
خبرهای بعدی هم، همگی تشریح جزئیات وحشتناکی از تجاوز و قتل بی رحمانه زنی بود که علی الظاهر تنها جرم وی حضور در تظاهرات مقابل مسجد قبا در تهران بود.
نکته قابل توجه در خبرهای ترانه موسوی انتشار تنها یک تصویر منتسب به وی بود که مورد انتقاد جدی رسانه های اصولگرا قرار گرفت. این رسانه ها ادعا می کردند که چرا بعد از گذشت چند ماه از انتشار اخبار مختلف و بعضا متناقض در خصوص ترانه موسوی و نحوه مرگ وی بر خلاف مواردی چون نداآقا سلطان تنها یک عکس سیاه و سفید پرسنلی از وی منتشر شده و هیچ خبر و یا تصویری که به شناسایی هویت وی کمک کند، از سوی خانواده یا نزدیکان وی منتشر نشده است.
برخی رسانه ها نیز در فراخوانی سراسری از همه فارسی زبانان و ایرانیان داخل و خارج از کشور خواستند که با ارسال اخبار، تصاویر و اطلاعات تکمیلی به شناسایی هویت وی کمک کنند. فراخوانی که طبق ادعای رسانه های اصولگرا هیچ پاسخی به آن داده نشد.
بعدها مشخص شد که ترانه موسوی در کانادا مشغول زندگی روزمره خود است و خانواده وی در گفتگویی تلویزیونی به این امر صحه گذاشتند. با این حال تصویرمنتسب به وی مدتها به عنوان یکی از نمادهای اصلی تجمع گروه های اپوزسیون خارج از کشور در اروپا و آمریکا تبدیل شد.
۹.عاطفه امام: دختر جواد امام دیگر چهره رسانهای روزهای پس از انتخابات بود. جواد امام یکی از اعضای ستاد انتخاباتی موسوی و عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی بود. پس از دستگیری جواد امام در روزهای ابتدایی پس از انتخابات سایتهای خبری این جریان مدعی شدند که دختر جواد امام نیز توسط نیروهای امنیتی دستگیر و به محل نامعلومی منتقل شده است. شبکه خبری بی بی سی با استناد به مصاحبهای با همسر جواد امام نسبت به سرنوشت عاطفه امام ابراز نگرانی کرد و حتی نام عاطفه امام در برخی فهرستهای شهدا و مفقودین این جریان جای گفت.
اما به فاصله تنها چند روز همسر جواد امام در مصاحبه با پایگاه خبری فراکسیون اقلیت مجلس که خود از رسانههای حامی معترضین محسوب میشد ربوده شدن عاطفه امام را تکذیب کرد و انتشار چنین اخباری را تنها ماجراجویی دختر خود عنوان کرد.
همزمان برخی رسانه ها از نقش پدر وی در پروژه موسوم به نوارسازان که سناریو مشابهی با ماجرای ربوده شدن عاطفه امام را داشت پرده برداشتند.
۱۰. بانوی ایثارگر گمنام: شامگاه سیخرداد، مردمی که پای رسانه ملی نشسته و اخبار سراسری را مشاهده می کردند با صحنه های دلخراش ضرب و شتم یک مرد موتورسوار با ظاهر انقلابی توسط عده ای از معترضین روبرو شدند. مردی که از موتور خود سقوط کرده و به طرز رقت انگیزی زیر دست و پای این معترضین عصبانی درحال آسیب دیدن بود.
اما نکته ای امیدبخشی که در این فیلم از چشم مردم و رسانه ها دور نماند تلاش یک زن هموطن برای نجات این مرد از دست اغتشاشگران بود. تلاشی که احتمالا به آسیب دیدن خود وی نیز منجر شده بود. رسانه ها بارها و بارها صحنه تلاش این زن فداکار ایرانی برای نجات مرد موتور سوار را برای مردم پخش کردند.
اگر چه نامی از این زن در رسانه ها برده نشد و مردم ایران او را به اسم نشناختند اما بی شک اقدام وی در حافظه تاریخی مردم ایران ثبت شد.