نقش ارتباطات در متغیرهای دیگر زیست بشر همچون اقتصاد، سیاست، فرهنگ و… بارها از زبان کارشناسان مختلف بیان شده است. اما طی یک سال گذشته و با بررسی رخدادهای سیاسی و اقتصادی در کشور، نقش رسانه و خبر در بروز برخی از التهابات اقتصادی و تشنج های به وجود آمده در بازار به وضوح دیده شد. بیتردید دشمنان کشور، نظام، انقلاب و مردم با شناخت ابعاد و پیچیدگیهای حوزه رسانه چنان در گرفتن ژست بی طرفی تبحر دارند که شاید کمتر مخاطبی از نیتهای ناصواب آنها مطلع شود.
اثرگذاری رسانه در متغیر مهمی چون اقتصاد به گونهای است که حتی در دنیای مدرن امروز آن را به عنوان یکی از مهمترین ابزارها برای پیشبرد اهداف استراتژیک خود می دانند. به طور قطع شرایط امروز اقتصادی کشور از چنان حساسیتی برخوردار است که شایعه های شیطنت آمیز و هدفمند میتواند در بستر وسیع رسانهای مسیر اقتصادی کشور را با بحران های بیشتر روبرو کند. در این شرایط حساس باید توجه داشت که بهره بردن از دانش روز در حوزه ارتباطات و جامعه شناسی بسیار اهمیت دارد. بازوی قدرتمند این نقش آفرینی در کشور روابط عمومی ها و رسانه ها هستند. روابط عمومی های سازمانها و نهادهای دولتی باید از پوسته کهنه و سنتی خود خارج شده و ارتباطشان را با مردم نه به صورت یک طرفه که کاملاً بر مبنای یک همنشینی مسالمت آمیز و دوستانه پیگیری کنند. این نگرش در نوع ارتباطات نهادهای دولتی و حاکمیتی با مردم اثر مستقیم بر رسانه ها و در نهایت اعتماد آفرینی بیشتر مردم به حاکمیت خواهد داشت. اعتمادی که حلقههای اتصال اتحاد را محکمتر و کشور را در برابر زیاده خواهیهای دشمنان ایمن تر خواهد کرد.
باید پذیرفت دوران سخن راندنهای یک طرفه به پایان رسیده و رسانه به عنوان یک ابزار مهم تبدیل به بستری برای مشارکت مردم در تولید محتوای اخبار شده است. باید با شناخت اقتضائات زمان، شفافیت را به عرصه خبر رسانی بازگردانیم تا مردم بتوانند از بحرانهای موجود در کنار حاکمیت عبور کنند.
برای ایجاد انگیزه در پیشرفت، قبل از هر امر دیگری مردم باید توسعه و پیشرفت را بشناسند و اطلاعات و اندیشههای جدید را به دست آوردند. آنها باید لزوم تغییرات را درک کنند و در مورد راههای مختلف ایجاد تغییر، اطلاعات لازم را داشته باشند. اهمیت رسانههای همگانی در این تحول و دگرگونی به حدی است که این وسایل، پشتوانه و زیربنای تغییرات اجتماعی در توسعه ملی به شمار میروند. رسانههای همگانی با ایفای نقش آموزشی و خبری خود، در ایجاد تحول و مهارتها، ارزشها و انگیزهها موثرند. اما لزوم دانستن این تاثیر برای نقش آفرینی در شرایط فعلی کافی نیست. آنچه مهم است تغییر در ساختار و نوع نگاهمان به ارتباطات است. این انقلاب و تحول چه در عرصه رسانهای و چه در نوع تعامل مسئولان با مردم در شرایط کنونی بیش از هر زمان ضروری است. تردیدی نیست اگر در صراحت و شفافیت پیش قدم نشویم بستر رسانههای نوین واقعیات را با چاشنی دروغ و البته شیطنت به دست مخاطب خواهد رساند. بازآفزینی اعتماد مردم در بیان صرفاً دستاورها خلاصه نمی شود بازگویی ایرادها ، نواقص و دست اندازها گوش مردم را به حرف بیگانگان، بی اعتنا خواهد کرد.
آنچه که غیر قابل انکار میباشد نقش و تاثیر رسانه در فرآیند نوسازی و توسعه یک کشور است. ارتباطات و اطلاعات بنیادترین سطح توانمندی برای زیستن در عصر جدید است. که بتوانیم با استفاده از روشهای مناسب و هوشمندانه از آنها به امکان آفرینش و تولید برسیم. در فرهنگ جهانی و ارتباطات فراملی اطلاعات و ارتباطات مبین قدرت و نفوذ جوامع است که به توسعه پایدار منتهی میشود. که در آن شهروندان به سطوح بالای از دسترسی به اطلاعات و توانمندی بهره برداری از آن خواهند رسید.ظرفیت سازی به متن جامعه وارد میشود و تحرک و پویایی با توانمندکردن شهروندان محقق میشود به عبارت دیگر جامعه دانایی محور جامعهای است که درآن رسانهها و فناوریهای اطلاعاتی صرفاً به اطلاع رسانی اکتفا نکرده بلکه با توان افزایی و ظرفیت سازی احاد مردم قدرت شناخت و نقد و نظر میآفریند توسعه و پیشرفت از طریق دانش افزایی، کارآفرینی و ایجاد ثروت، ارزش افزوده یک جامعه محلی یا ملی از طریق این مسیر حاصل میشود. و در نهایت توسعه پایدار را رقم میزند.
نهایتا آنچه واضح است، امروز باید بر اساس یک برنامهریزی و تفکر جمعی تمامی تهدیدها را به فرصتی برای رشد و شکوفایی تبدیل نماییم. در این میان باید از قدرت جادویی هنر و رسانه به عنوان یکی از تاثیرگذارترین شیوههای جذب مخاطب جهت توسعه کشورمان استفاده نماییم تا آیندهای درخشان و پرامیدی را در به ثمر رسیدن زیرساختهای فکری ـ فرهنگی شاهد باشیم.