بولتن -داستان کسانی که خود را به ارزانی فروخته اند و پشت به ملت و کشور خود کردند و به مزدوری آمریکا و انگلیس درآمدند تا در رسانه های آنها از بی بی سی و صدای آمریکا گرفته تا رسانه های دیگر برای انواع خودنمایی ها حاضرشوند بسیار تلخ است و متاسفانه امروز با وجود درس و تجربه تلخ گذشته، همچنان از هر بهانه ای برای تحقیر مردم، فشار وارد کردن به نظام جمهوری اسلامی و تلاش برای شهرت و خودنمایی سوء استفاده می کنند اما خود آنها بهتر می دانند که به مهره های سوخته شده و آواره تبدیل شده اند…
معصومه علینژاد قمی(قمیکلا، بابل) معروف به مسیح علینژاد متولد ۱۳۵۵ ، که این روزها به هر بهانه ای به دنبال جنجال و انتقاد و جریان سازی علیه نظام جمهوری اسلامی و ملت ایران است و از این که به عنصری بی مصرف و مهره ای سوخته تبدیل شده، سخت پریشان است، تلاش می کند که از هر خبر و تحول و اتفاقی برای خودنمایی خود استفاده کند.
یکی از فعالیت های مسیح علینژاد که همچون چند تن از همپالکیهای اصلاحطلبش، مدتی پیش کشف حجاب نموده و به مروجان رضا پهلوی پیوسته و به همکاری با بی بی سی مشغول است پادویی برای بی بی سی و ایجاد ارتباط بین بی بی سی با عناصر اصلاح طلب داخل کشور است و گفته شده که یکی از این فعالیت ها، مربوط به ارتباط بی بی سی با یک عضو زن اصلاح طلب در شورای شهر تهران است تا هدایایی از سوی بی بی سی فارسی برای این خانم، عضو اصلاح طلب شورای شهر ارسال شود و وی این هدایا را به دست خانواده های فتنه گران برساند و نوعی ارتباط بین خانواده های افراد اغتشاش گر با بی بی سی ایجاد شود.
علی نژاد مدعی ایفای نقش رابط بی بی سی فارسی با تعدادی از رسانهها و عناصر به اصطلاح اصلاحطلب داخل کشور است. نامبرده که قبلاً ارتباطاتش با خانواده یکی از سران فتنه را بر ملا کرده بود( در همان زمان منتشر شده بود) اخیراً مدعی شده که هدایای گران بهای بی بی سی فارسی را به یکی از خانم های اصلاحطلب عضو شورای شهر تهران تقدیم کرده و به او مأموریت داده تا ارتباط خانوادههای کشتهشدگان فتنه ۸۸ را با بی بی سی فارسی برقرار نماید!
یکی از افراد که همسر وی جزو محکومان فتنه است به خبرگزاری فارس گفته است: نقش این خانم عضو شورای شهر در ایجاد ارتباط میان عناصری از داخل کشور و دولت خبیث انگلیس بسیار فراتر از ایجاد ارتباط صرف است و وی در واقع این ارتباطات را مدیریت میکند. یکی از مأموریتهای این عضو شورای شهر تهران این است که مجموعه پولها و هدایای ارسال شده از جناب دولت انگلیس و شبکه بیبیسی برای خانوادههای عناصر فتنهگر در داخل ایران را دریافت و میان آنها توزیع میکند. نامبرده از طرف دولت انگلیس و بیبیسی اختیار تام در این مورد دارد، به عنوان نمونه وی ارتباطی میان خانواده فردی به نام شبنم سهرابی که ادعا میشود ظهر عاشورای ۸۸ در تهران کشته شده با بیبیسی برقرار کرده و سپس هدیهای از طرف بیبیسی برای این خانواده ارسال نموده است. این عضو شورای شهر در انجام این پروژه دارای ارتباطات تنگاتنگ با عناصری مانند مسیح علینژاد است که اکنون نقش پادو و رابط شبکه بیبیسی با عناصر رادیکال فتنه را ایفا میکند.
اکنون با وجود این همه مدعی پیدا و پنهان هدایت کننده و خط دهنده به مدعیان اصلاحات، شایسته است این گروه اصلاح طلب داخل کشور تکلیف خود را با آن جماعت لندن نشین روشن کنند…
مسیح علی نژاد که در بین همکاران خود به جوجه اردک زشت معروف است، فعالیت روزنامه نگاری خود را از سال ۱۳۷۸ با روزنامه های اصلاح طلب آغاز کرده و به خاطر رفتار گستاخانه و به دور از عرف روزنامه نگاری، مورد توجه محافل افراطی جریان اصلاحات، جنبش سبز و جریان فتنه گر لندن نشین بوده است.
از آن جا که در دوره خاتمی، هر گونه نقد و انتقاد از سوی جناح مقابل را جریان سازی و فشار ارزیابی می کردند، عده ای تلاش می کردند که انتقاد از مسیح علی نژاد به خاطر ورود غیر معمول او به مسائل سیاسی و شخصی افراد را سانسور ومحدودیت ارزیابی کنند. در حالی که رفتار علی نژاد حتی از سوی همکاران او و برخی اصلاح طلبان شناخته شده مورد انتقاد بود.
این رفتارهای گستاخانه و غیر اخلاقی به حدی بود که کسی حاضر نبود با علی نژاد مصاحبه کند یا با او کار کند.
خود او درجایی گفته است: “نمى توانستم درخواست مصاحبه با سران سیاسى را داشته باشم، چون اسم من مانند افراد جذامى مطرح مى شد…”
حتی بسیاری از حامیان جنبش سبز و مخالفان و منتقدان نظام نیز با تردید به رفتار وافکار علی نژاد می نگرند و معتقدند که وی عنصری افراطی است وهیچ حق ابراز عقیده ای را برای کسی قائل نیست و تحقیر و زیر سوال بردن افراد و تهیه گزارش به هر بهانه ای علیه نظام و انقلاب و حتی بسیاری از چهره های شناخته شده اپوزیسیون، عملکردی ناپسند و خلاف عرف روزنامه نگاری است.
به خاطر همین حرکات افراطی، همکاران او به مسیح علی نژاد لقب جوجه اردک زشت داده اند.
اما این حرکات و رفتارها که باعث انزوای علی نژاد شده، او را به شدت نگران کرده و حالا با احساس خستگی از این تحرک بی فایده از این که از کشور خارج شده و خود را مزدور بیگانگان کرده، پریشان است و البته در جایی اعلام کرده که بزرگترین اشتباه وی خروج از کشور بوده است.
اما این محاسبه را باید زمانی انجام می داد که خود را به عروسک رقصان آمریکا و انگلیس تبدیل کرد و در تجمعات و رسانه های مختلف به خودنمایی مشغول بود.
به همین خاطر، عده ای معتقدند که مسیح علی نژاد، جوجه اردک زشتی است که دچار توهم خودبزرگ بینی است و تصور می کند که در بین روزنامه نگاران تراز اول جهان جای دارد. در حالی که روزنامه نگاری شاخص هایی دارد که رعایت اخلاق و احترام به عقاید دیگران و بازتاب واقعیت جامعه مطابق آن چه که هست از شاخص های اصلی آن است.
او خبرنگاری را از سال ۱۳۷۸ با روزنامهٔ همبستگی آغاز کرد و بعد از آن با خبرگزاری ایلنا همکاری کرد و با سایر روزنامه های اصلاح طلب از جمله روزنامههای شرق، بهار، وقایع اتفاقیه، هممیهن ، اعتماد ملی و…. نیز همکاری کرده است.
علی نژاد مدتی خبرنگار پارلمانی این روزنامه ها بود، وی بعد از انتخابات سال ۱۳۸۴ که کروبی و معین نامزد انتخابات بودند، در روزنامه اعتماد ملی فعالیت می کرد اما رفتارهای گستاخانه و نوشته های وی به حدی انتقاد مردم و احزاب سیاسی را موجب شد که گاهی مهدی کروبی و مسوولین این روزنامه را مجبور به عذر خواهی می کرد.
علینژاد در مجلس شورای اسلامی دوره ششم و هفتم خبرنگار پارلمانی بود. او در سال ۱۳۸۴ به خاطر انتشار اخبار غیر معمول مورد انتقاد نمایندگان مجلس بود و جالب این است که عملکرد وی در قبال نمایندگان دوره مجلس ششم و مجلس هفتم کاملا متفاوت بوده و بی طرفی مورد انتظار از سوی یک روزنامه نگار را رعایت نکرده است.
او حتی علیه برخی نمایندگان مجلس، سخن نسنجیده و دروغی را مطرح کرده تا با این کار آبروی دیگران را ببرد، در حالی که خود او بهتر می داند که کسی این دروغ ها را کسی باور نمی کند و از یک جوجه اردک زشت نمی توان بیش از این انتظار داشت.
عملکرد وی در سایر محافل و جریان های خبری نیز نشان می دهد که وی هیچ گاه یک روزنامه نگار بی طرف نبوده و همواره با تعصب نسبت به هواداری از جریان اصلاحات و جنبش سبز برخورد کرده واین رفتار افراطی وی حتی از سوی مردم وجریان های غیر اصول گرا و اصلاحات نیز مورد انتقاد بوده است.
رفتار نامناسب و غیر حرفه ای در مجلس
این رفتار افراطی به حدی رشد کرد که رسانه های غرب از جمله روزنامهٔ فایننشال تایمز علینژاد را «خاری در پهلوی مجلس ایران» نامید و به این شکل مشخص شد که علی نژاد فعالیت های خود را علیه نظام جمهوری اسلامی شکل داده است.
تحقیرو بی احترامی در مقابل مردم
علینژاد در دوران فعالیت خود در روزنامهٔ اعتماد ملی مقالهٔ جنجالیای به نام «آواز دلفینها» نوشت که در آن رفتار محمود احمدینژاد را به رفتار مربیان تربیت دلفین با دلفینها تشبیه کرده بود. او در این مقاله مردم رنجدیده ای که در سفرهای استانی گرد احمدی نژاد جمع می شوند تا به او نامه دهند را، همانند دلفین های گرسنه ای دانسته بود که برای ربودن لقمه ای غذا از دست مربی، صدا از خودشان در می آورند و حرکات دلفریب نمایشی انجام می دهند. عدهای این نوشته را توهین به رئیسجمهور و ملت ایران اعلام کردند که منجر به عذرخواهی مهدی کروبی (مدیر مسئول روزنامه) شد. هفتهنامهٔ تایم، در این باره مقالهای به نام «’عیسی‘ در برابر احمدینژاد» نوشت.
علی نژاد در مقاله خود شور و شوق مردم و استقبال از رئیس جمهور در سفرهای استانی را با خوش رقصی دلفین ها به خاطر گرسنگی برای مربی خود مقایسه کرده بود.
مردم و بسیاری از سیاست مداران به این گاف بزرگ او اعتراض کردند ومانند گاف قبلی علی نژاد که علیه نمایندگان مجلس هفتم صورت گرفته بود انتقاد داشتند.
بسیاری معتقد بودند که انتقاد کردن به دولت و گروه های سیاسی، با تحقیر مردم و مقایسه آنها با دلفین ها کار بسیار ناشایستی بوده است و با معیارهای روزنامه نگاری و حتی دنیای سیاست همخوانی ندارد.
تحقیر مردم و مقایسه آنها با حیوانات پدیده ای است که هیچ روزنامه نگاری به آن نمی پردازد. چگونه میتوان به دمکراسی اعتقاد داشت وقتی ارزشی برای انتخاب ها و رفتار سیاسی مردم قائل نباشیم و به نوعی رفتار آنها را با رقاصی دلفین های گرسنه مقایسه کنیم؟
استقبال گسترده از مقامات سیاسی کشور چیز تازه ای نیست. در زمان دولت خاتمی نیز شاهد اینگونه استقبال ها بودیم و این قضیه در مورد رئیس جمهورهای قبلی نیز صادق بوده است.
برای مردمی که شاید برای یک یا دو دهه مقامات بلندپایه کشورشان را تنها در تصویرهای تلویزیونی پایتخت دیده اند طبیعی است که از دیدارهای استانی مقامات و حضور آنها در شهرشان استقبال کنند. قبلا نیز مردم متناسب با مشکلاتشان، نامه به مسوولین نوشته و می نویسند.
تلاش برای سیاه نمایی در شرایط امروز ایران
علی نژاد در روزهای اخیر به دنبال ماهی گرفتن از نوسانات بازار ارز و سکه است و در سایت خود شرایط را بحرانی نشان داده و ادعا کرده عده ای به دنبال استیضاح وبرکناری احمدی نژاد هستند. او تلاش کرده که در گفت و گو با منتقدین دولت، مسائل را طوری جلوه دهد که جناح های سیاسی و مجلس به دنبال برکناری یا استیضاح دولت هستند.
مسیح علی نژاد قبل از انتخابات سال ۸۸ و جریان فتنه، به خاطر کتابی که در دست انتشار داشت، به جریان سازی و سیاه نمایی علیه دولت احمدی نژاد پرداخت و بارها در نوشته ها و حضور خود در میدان پاستور و مکان های دیگر، تلاش می کرد که دولت را زیر سوال ببرد و انتقاد علیه احمدی نژاد را به شکل های مختلف مطرح کند.
بهانه ای برای حضور در آمریکا
در تابستان ۱۳۸۸، به بهانه درخواست مصاحبه با رئیس جمهور آمریکا، علینژاد مدتی را در ایالات متحدهٔ آمریکا به سر برد و تلاش کرد با باراک اوباما مصاحبه کند ولی با وجودی که ویزای آمریکا به منظور مصاحبه با اوباما به او داده شده بود، تا زمان پایان مهلت ویزایش، موافقت دولت آمریکا با درخواست مصاحبه نهایی نشد و علینژاد به انگلستان برگشت.
در مدت حضور در آمریکا، علینژاد در چند جا در جمع ایرانیان معترض حاضر شد و تلاش می کرد تا جای پای خود را محکم کند و بهانه ای پیدا کند تا به درخواست پناهندگی یا اقامت وی جواب مثبت بدهند.
و از جمله در روز ۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۹ در سان فرانسیسکو سخنرانی کرد و از جمله سخنان تندی را علیه نظام جمهوری اسلامی و ملت انقلابی ایران سر داد
او در ۲۹ اوت ۲۰۰۹ نیز مصاحبهای با صدای آمریکا انجام داد که به همراه قطعاتی از کارهای ویدیویی علینژاد با عنوان «یک توفان هوای تازه» پخش شد.
به تدریج حضور مسیح علی نژاد در برنامه های صدای آمریکا، بی بی سی و سایر رسانه های دشمن، مخالفان نظام و ضد انقلاب افزایش یافت.
مستند بی بی سی از مجلس
علینژاد یک فرزند پسر دارد و همراه با فرزند خردسالش در شهر آکسفورد انگلستان ساکن شده است.
وی قبل از انتخابات سال ۸۸ به عنوان دانشجو به لندن می رود تادر آگسفورد درس بخواند و ابتدا بدون فرزند خود به خارج کشور سفر می کند
اما پس از مدتی به بهانه خروج فرزندش از کشور، مجددا به ایران برمی گردد تا فرزند خود را خارج کند . وی از طریق ترکیه وارد ایران شد.
به دنبال انتشار کتاب علی نژاد در مورد تحصن نمایندگان مجلس ششم، گروهی از مستندسازان خارجی برای تهیه فیلمی مستند از مجلس وارد ایران شدندتا یک فیلم مستند به سفارش تلویزیون بیبیسی ساخته شود. این گروه ارتباط گستردهای با برخی نمایندگان و خبرنگاران دوره ششم مجلس برقرار کردهاند و یکی از منابع آنها دو کتاب مسیح علینژاد به نامهای «تحصن» و «تاجخار» مربوط به برخی اتفاقهای مجلس ششم و هفتم است
وی برای سکونت خود در انگلستان تلاش کرد که در اطراف لندن به همراه فرزند خود جایی برای زندگی پیدا کند تا در نزدیکی جمع ضد انقلاب خارج نشین و کانون ضد انقلاب و اصلاح طلبان لندن نشین باشد و با دولت های انگلیس و آمریکا علیه جمهوری اسلامی همکاری نماید.
بنیاد ایران ندا
علی نژاد در سال ۲۰۱۰ به همراه تعدادی دیگر از نویسندگان و روشنفکران ایرانی بنیاد ایران ندا را تاسیس کرد. وی تلاش می کند که از این طریق تلویزیون و رسانه ای با عنوان ندا را راه اندازی و از طریق آن علیه نظام جمهوری اسلامی، تبلیغ کند.
عده ای از مخالفان نظام و ضد انقلاب، با انتقاد از حضور علی نژاد در گروه راه اندازی شبکه “ندا” اعلام کردند که حضور علی نژاد باعث سوء استفاده آمریکا و انگلیس و فتنه گران از نام ندا و جنبش سبز در راستای افکار افراطی امثال علی نژاد خواهد بود. زیرا علی نژاد جز گروه فتنه گران لندن نشین، هیچ گروه و حزب و شخصی را قبول ندارد و رفتار افراطی وی مورد اعتراض اکثریت گروه های ضد انقلاب است…
انتشار چند کتاب
علی نژاد به دنبال جریان سازی برخی اصلاح طلبان علیه نظام و رد صلاحیت تعدادی از آنها، کتابی با عنوان تحصن منتشر می کند که در مورد تحصن نمایندگان مجلس ششم در آستانه انتخابات مجلس هفتم است که در اعتراض به رد صلاحیت تعدادی از نمایندگان در مجلس تحصن کرده بودند.
کتاب دیگرعلی نژاد با عنوان تاج خار، دربارهٔ فعالیتهای خبرنگاری علینژاد در مجلس هفتم است و وی تلاش کرده که رفتار غیر عرفی و گستاخانه خود را که با بی احترامی نسبت به نمایندگان مجلس همراه بوده در این کتاب بازخوانی کند.
“من آزاد هستم” و رمان” قرار سبز ” نیز از کتاب های دیگر اوست و وی تلاش کرده که در این کتاب ها در مورد جریان فتنه و خوش رقصی های خود برای دشمنان وغرب، مطالب مختلف و پراکنده ای را بنویسد.
علی نژاد در نوشته های خود تلاش دارد که از هر سوژه ای، بهانه ای برای انتقاد و جو سازی علیه نظام و دولت احمدی نژاد و ملت ایران استفاده کند. به عنوان مثال در جریان نمایش فیلم نادر از سیمین، وی تلاش کرده که اصغر فرهادی را به هر شکلی به جعفر پناهی ربط دهد و از سوژه های فرهنگی و هنری و ورزشی گرفته تا شهادت چند بسیجی، همه را به جنبش سبز ربط دهد.
در جریان شهادت دانشجویان بسیجی و کسانی که در جریان اغتشاشات در تهران کشته شدند، وی تلاش کرد که آنها را به جنبش سبز ربط دهد.
وی حتی از مدیر سایت غیر اخلاقی آویزون و افرادی که به فرهنگ و اخلاق ایران زمین بی احترامی کرده و دختران و زنان ایران را به نمایش می گذاشتند، دفاع کرده و خواستار آزادی مدیر سایت آویزون شده است
جوجه اردک زشت در وبلاگ خود از مدیر سایت های سکسی حمایت جانانه کرد و سنگ تمام گذاشت و با نمایش تصویر «سعید ملک پور» خواستار آزادی و حمایت از وی شد
وی اخیرا با مصاحبه جنجالی خود با رضا پهلوی، باعث انتقاد و اعتراض ضد انقلاب و سلطنت طلبان شد و در این موضوع نیز نشان داد که لقب جوجه اردک زشت برازنده اوست و اهالی ضد انقلاب و بخشی از اصلاح طلبان نیز حرکت های افراطی و خودنمایی های او را قبول ندارند.
او از فضای بلبشوی ضد انقلاب و یاس وسرخوردگی فتنه گران وانزوای امثال خود به راحتی سوء استفاده کرده و حرکت هایی انجام می دهد که داد همفکران خود را درآورده است.
این دعوا پس از آن اتفاق افتاد که فرزند شاه مخلوع ایران در مصاحبه اش گفت : جنبش سبز ( جریان فتنه ۸۸ ) یتیم شده و باید شورایی برای هماهنگی در این زمینه تشکیل شود.
مسیح علی نژاد، که برخی او را کارمند دستگاه تبلیغاتی ملکه انگلیس می خوانند، در ایام فتنه ۸۸ با اکانت” oxfordgirl ” در شبکه اجتماعی توییتر علیه امنیت و منافع ملی مردم کشورش فعالیت می کرد، و در جدیدترین مصاحبه خود با رضا پهلوی فرزند شاه منفور که داعیه رهبری جنبش سبز را دارد، باعث افزایش دعواها و فحاشی های چند طرف مدعی بر سر این جریان ورشکسته سیاسی در رسانه ها و فضای مجازی شد .
رضا پهلوی گفته بود : ” جنبش سبز یتیم شده و باید شورایی برای هماهنگی در این زمینه تشکیل شود ” و نشان داد که می خواهد جنبش سبز را به نفع خودش بدزدد، وی قبلا گفته بود : ” جمهوری خواهان به من پیشنهاد کردند که از پادشاهی چشم بپوشم و همزمان اطمینان دادند که از من به عنوان نامزد آینده ریاست جمهوری ایران دموکراتیک پشتیبانی می کنند. پاسخ من به آنها این بود و هست که من حق ندارم با چنین اقدامی، گزینه پادشاهی را پیش از آنکه مردم درباره اش تصمیم گرفته باشند، نفی کنم، چه بخواهم چه نخواهم برای بسیاری از ایرانیان من پسر شاه و وارث نهاد پادشاهی ام»!
اما نظر رضا پهلوی در شبکه های اجتماعی مجازی از جمله گوگل پلاس، بالاتر از انگشتان یک دست هم تایید نشد.
وی در مصاحبه با جوجه اردک زشت با چالش در خصوص قسم پادشاهیش، مواجه شد و در نتیجه برای فرار از این موضوع، از تلاش خود برای تشکیل یک کنگره ملی خبر داد و در پاسخ به این سوال که آیا می خواهد در این کنگره پادشاه باشد گفت: ” چنین قصدی ندارد و هدف او همراه کردن همه نیروهای اپوزیسیون ابتدا در داخل وسپس در خارج از ایران است. وی همچنین اعلام کرد طرفداران بسیاری در ایران دارد و در عین حال از ذکر اسامی آنها به دلیل حفظ امنیت شان خودداری کرد !
از سویی دیگر بنی صدر نیز در این سهم خواهی تخیلی ، بیکار ننشسته و برای آنکه خود را از رقابت بر سر رهبری این جریان ورشکسته عقب نیندازد، با ادعای آنکه مسبب و طراح اصلی ایجاد جمهوری اسلامی وی بوده و مردم به او اعتماد داشته اند و دارند، رضا پهلوی را فاقد شرایط رهبری در آینده ایران دانست !
جوجه اردک زشت جریان فتنه ۸۸ که مورد حمایت مهدی هاشمی و در حال تحصیل در آکسفورد است ، در مصاحبه با رضا پهلوی خود را نماینده نسل جوان جنبش سبز دانست و با دیکتاتور خواندن پدر ربع پهلوی باعث عصبانیت پهلوی ها شد طوری که پس از انتشار مصاحبه اش ، هنوز با فحاشی و القاب زشت غیر اخلاقی طرفداران خارج نشین پهلوی در شبکه های اجتماعی و سایت های ضد انقلاب روبروست .
اما طرفداران نزدیک به جریان اصلاح طلب که در جریان فتنه ۸۸ به خارج از کشور گریخته اند نیز در سایت ها و شبکه های اجتماعی ، به فحاشی علیه طرفداران پهلوی و نقد ربع پهلوی اقدام کرده اند.
برخی نیز چون کیانوش توکلی در سایت ضد انقلابی ایران گلوبال اینگونه نوشته است : ” اگر من بجای خانم علی نژاد بودم می پرسیدم : « اقای رضا پهلوی ! شخصا فعالیت های شما را می ستایم. ولی سئوال اصلی یک مبارز جمهوریخواه از جنابعالی این است که شخص شما ۳۰ سال پیش برای مقام سلطنت قسم خورده اید . بحث این است که ۳۰ سال گذشته و شما مدعی شهروند عادی شده اید .اما متاسفانه هنوز از مقام سلطنت استعفا نداده اید .»
واکنش تند خواهر آقاسلطان به دروغگویی علینژاد
هدی آقاسلطان با افشای دروغ پردازی مسیح علینژاد درباره ارتباط با خانواده ندا، وی را به تلاش برای کسب شهرت متهم کرده و نوشته است: همه جا میگویید که هدی به من ایمیل زده اما در تلفن روز جمعه از مامان من، ایمیل من رو میخواهید، لطفأ ما را راحت بگذارید، این راه درستی برای مشهور شدن نیست!
پس از انتشار خبر ساخته شدن یک فیلم سینمایی درباره مرگ ندا آقاسلطان، علی نژاد مدعی مصاحبه با مادر ندا شد و به نقل از وی اعلام کرد که در این زمینه فقط سکوت میکند.
به دنبال انتشار این مطلب “هدی آقاسلطان” خواهر مرحوم ندا آقاسلطان واکنش تندی نسبت به آن نشان داد و به افشای دروغ او پرداخت.
خواهر ندا خطاب به جوجه اردک زشت گفت: خانم علینژاد! مامان من به هیچ عنوان روی این مساله (فیلمی که گفته شد یک هنرپیشه نقش ندا را بازی خواهد کرد) واکنشی نداشته و هر چه شما اصرار کردید او گفت شما حتی اجازه ندارید بنویسید که مامان من سکوت کرده! چون سکوت هم نوعی واکنش هست و مامان هم نمیخواستند که واکنش معلومی داشته باشند شما هم قول دادید که اسمی از مادر من نیارید و حتی چیزی از سکوت ننویسید، ولی متاسفانه شما داستانسرائی کردید.
پیش از این نیز برخی از دوستان سابق خانم علی نژاد، او را فردی خوانده بودند که برای دستیابی به شهرت، دست به انجام هرکاری – حتی غیراخلاقی و غیرحرفهای – میزند. این افراد، لحن نوشتاری “سانتی مانتال” او را نیز در همین راستا ارزیابی کردهاند.
به گفته حامد طالبی خبرنگار سیاسی، جوجه اردک زشت شرم و حیا ندارد. او پس از جریانات انتخابات ریاست جمهوری اخیر، همان اندک اخلاق را هم بر باد داد. همواره تلاشش بر این است که روز به روز با مطرح کردن الفاظ توهین آمیز و فحاشی به دیگران خودش را آنقدر مشهور کند که خارجی ها پناهش دهند و زیر پر وبالش را بگیرند.
علی نژاد مدعی شده بود که “رضا رحیم مشایی” فرزند آقای مشایی نامه ای به او نوشته و گفته که خواهرم یعنی عروس احمدی نژاد پس از راهپیمایی ۲۲ بهمن دیگر به منزل احمدی نژاد نمی رود. در حالی که این نوشته را رضا رحیم مشایی تکذیب کرد و باعث شرمساری علی نژاد شد
این خانوم دروغگو در انتهای مطلب خود مدعی شده که حسین رنجبران خبرنگار صداو سیما و حامد طالبی صحت این نامه را تایید میکنند! این یک دروغ شاخدار و محض بود که همه را شوکه کرد.
او مدعی شده بود که با حامد طالبی از زمانی که در حوزه پارلمان بوده آشناست در حالی که طالبی در طول مدت خبرنگاری خود هیچ وقت خبرنگار حوزه پارلمانی نبوده و در حوزه های دانشجویی و دولت فعالیت داشته است.
بعد از انتظار این خبرنگار، جوجه اردک زشت ادعا کرد که مطلب وی طنز بوده و حقیقت نداشته است! این موضوع نشان می دهد که علی نژاد از هر کار غیر اخلاقی و غیر حرفه ای استفاده می کند و وقتی کم می آورد با فرافکنی سعی می کند خود را از زیر بار انتقادها نجات دهد…
غلط املائی مسیح علی نژاد از ده نمکی!
مسیح علی نژاد از یادداشت مسعود ده نمکی غلط دیکته ای گرفته و نوشته است که ده نمکی بجای واژه خار نوشته است؛ خوار
مسعود ده نمکی کارگردان مجموعه اخراجی ها ، در وبلاگش خطاب به مسیح علی نژاد خبرنگار اصلاح طلب فراری نوشت: مسیح علی نژاد دختر بچه روزنامه نگار دوران ماضی که حالا بزرگ شده توانست از متن یادداشت اینجانب غلط املایی بگیرد و با یک غلط به دیکته ما نمره نوزده داد!
دختر جان! آدم در مقاله ای که خودش می نویسد یک غلط داشته باشد طوری نمی شود آدم با غلط نوشت یاد می گیرد درست بنویسد ولی اینکه دیگران برای آدم مقاله بنویسند و یا کتاب بنویسند و به اسم سران اصلاحات چاپ کنند اسمش غلط کردن است نه غلط نوشتن!
وقتی با بچه های امنیتی که پدر جنگ روانی محسوب می شوند هم جناح شدی آنها از گذشته خود و کارهائی که اینور و آنور به اسم اسلام کردند چیزی برایت نگفته اند یا رویت نمی شود بگوئی روشنفکران امروز همان چماقداران دیروزند.از دکتر حاج فرج دباغ ، اکبر جان، عماد جان ، سعید خان …از این غلط ها زیاد دارید.
علی نژاد مدعی شده که در این چند سال اخیر با شدت یافتن فشار بر روزنامهنگاران و رسانههای مستقل، به ناگزیر ایران را ترک گفتهاست. در حالی که علی نژاد به عنوان دانشجو، ویزای تحصیلی گرفته و کشور را ترک گفته و در مقطعی نیز برای خروج فرزند خود به ایران آمده و فرزند خود را به انگلستان برده است. این هم بخشی از دروغ های شاخدار علی نژاد است که همه جا تلاش می کند وضعیت خود را ویژه جلوه دهد و مورد توجه باشد.
تجربه زندگی جوجه اردک زشت نشان می دهد که وی از کودکی علاقه به فرار از خانه داشته است و در مصاحبه ای گفته است:
“بچه که بودم آرزو داشتم از روستایمان قمیکلا فرار کنم و به بابل، نزدیکترین شهر به روستایمان برسم و آنجا برای خودم مستقل زندگی کنم. زندگیِ در یک محیط بزرگترِ شهری و معاشرت با آدمهای مدرن را دوست داشتم. به بابل که رسیدم آنجا هم کوچک شد. آرزویم این بود که روزی رخت و تخت زندگی را جمع کنم از آن محیط شهرستانی و کوچک به پایتخت سفر کنم. عاشق تغییر بودم و دلبسته تعقیبِ ناشناختهها. به تهران که رسیدم همه آرزویم این بود که روزی زندگی کوتاه مدت در یکی از کشورهای همسایه را تجربه کنم. لبنان را که دیدم حتی با این که عروس خاورمیانه هنوز زخمهای جنگ را به تن داشت باز هم رویای زندگی در آن و تحصیل در دانشگاه آمریکایی بیروت برایم وسوسهانگیز بود. بعدها درست در روزهایی که روزنامهنگار پرشور و پرشتابی بودم همه آرزویم این بود مدتی فرصت زندگی در یکی از کشورهای اروپایی را پیدا کنم. زندگی در انگلستان و تجربه تحصیل در رشته مرتبط با حرفهام هم محقق شد. حالا رویایم عوض شده و برعکس، دلم میخواهد به همان روستا، شهر و یا پایتخت برگردم…”
این موضوع نشان می دهد که شهرت و مطرح شدن، روحیه جوجه اردک زشت است و حالا که متوجه شده در غرب و انگلستان جز مزدوری از او چیزی نمی خواهند، به فکر بازگشت به وطن افتاده …
علی نژاد در جایی دیگری به خوبی پذیرفته که مانند بسیاری از همفکران خود، فرهنگ مهاجرت ندارد و هنوز به خشونت کلامی و رفتاری مبتلاست و به قول خودش، نگران عدم استفاده درست از آزادی ستایش برانگیز غرب است.
اما همان طور که در داخل کشور، به تخریب و تحقیر دیگران به نام جریان سیاسی و روشنفکری مشغول بوده همچنان همان روحیه در بین همفکران و ایرانیان خارج کشور حفظ کرده اند و به تدریج آموخته اند که جای آنها در اروپا و آمریکا نیست و بهتر است به کشور برگردند تا مثل گذشته هر طور خواستند زندگی کنند….
شخصیت تک بعدی
علی نژاد به تک بعدی بودن خود اعتراف می کند و می گوید: در طول پاسخ دادن به پرسشهای همین مصاحبه متوجه عمق فاجعه شدهام که انگار شدت تک بعدی بودنام فراتر از اینهاست. خصوصا در مورد این سئوال که با چه امید و آرزویی در کشور غریبه زندگی میکنم و یا این که در غربت به چه چیزی دلبستگی دارم. راستش هیچ. همه دلبستگیام به آزادی و امنیت اینجاست . شاید در ذهن برخی از مخاطبان رسانهای هنوز مانده باشد که در جریان حوادث پس از انتخابات جنجالی ریاست جمهوری سال ۸۸ تلویزیون صدای آمریکا خبرنگار پرشور و پرشتابی را نشان میداد که تازه از ایران خارج شده بود و به اکبر گنجی مقابل سازمان ملل خرده میگرفت که با ترک ایران اینک تبدیل به یک مهره سوخته شده است. آن روز که این سئوال را میپرسیدم هیچگاه فکر نمیکردم خودم هم به عنوان یک روزنامهنگار که باید در بطن حوادث و اخبار باشد، زمان ماندنم در غربت آنقدر طولانی شود. بارها هم گفتهام بزرگترین اشتباه زندگیام را ترکِ ایران میدانم. حالا هم دور از ایران تلاشی اگر میکنم به معنی این است که در صدد جبران این اشتباهِ بزرگ هستم.”
این نکات نشان می دهد که علی نژاد متوجه شده که مهره سوخته شده است و دیگر بهایی به او و امثال او داده نمی شود و دشمنان ایران تنها در یکی دو صحنه از آنها استفاده می کنند تا بازیگر نمایشی علیه ملت ایران باشند و بعد آنها را رها می کنند تا در افسردگی بسوزند.