یک دیدگاه نادرست در داخل ایران وجود دارد مبنی بر اینکه ارزش خاورمیانه بشدت کاهش یافته و به همین دلیل آمریکا در حال کوچ از این منطقه و تمرکز در شرق آسیاست.
به گزارش افق نیوز، یک دیدگاه نادرست در داخل ایران وجود دارد مبنی بر اینکه ارزش خاورمیانه بشدت کاهش یافته و به همین دلیل آمریکا در حال کوچ از این منطقه و تمرکز در شرق آسیاست.
این در حالی است که هنوز هم بیشترین پایگاه های نظامی امریکا، در خاورمیانه است و هنوز هم بیشترین دولت وابسته به امریکا به نسبت سایر مناطق، در این منطقه است و هنوز هم نظامی گری برترین وجه قدرت آمریکاست که باید گفت در شرق آسیا علیرغم وجود رقبا و دشمنان قَدَر، آمریکا جای پای محکمی ندارد.
این دسته از تحلیل گران ایرانی که نوعا «امریکن فیل» هستند و به بعضی از دستگاههای حساس جمهوری اسلامی مشاوره می دهند، می گویند وجود آشوبها و درگیریهای بی پایان منطقه خاورمیانه، آمریکا را از ادامه حضور در خاورمیانه و مدیریت تحولات و روندهای آن دلزده کرده و به فکر رها کردن این منطقه انداخته است. این در حالی است که در طول حدود پنجاه سال گذشته، خود آمریکا و پیش از این انگلیس منشاء اصلی بی ثباتیها و درگیریها در این منطقه بوده اند.
کما اینکه در بیست سال گذشته امریکاییها و عوامل منطقه ای آنان نُه جنگ پرشدت و متوسط را در خاورمیانه به راه انداخته اند و در این بین تئوری شان هم “هرج و مرج سازنده” بوده است. به این معنا که وجود و افزایش درگیری های نظامی – امنیتی در منطقه را ابزار قدرت خویش می دانستند.
آمریکا طی چهل سال گذشته بطور متناوب در این منطقه دچار اُفت موقعیت شده و به انزوا کشیده شده است. ایران با بسط نفوذ خود در منطقه و سربرآوردن جنبش های ضد آمریکایی سبب این اُفت موقعیت سیاسی و نظامی این کشور بوده است .
کسانی نمی خواهند باور کنند که آمریکا طی دو دهه گذشته از اکثر فاکتورهای ابرقدرتی افتاده است و لذا ناباورانه تحلیل می کنند که این ابرقدرت در حال تسلط بر مناطق پر منفعتتر است.
این در حالی است که به اعتبار وجود منابع سرشار انرژی، وجود بازار بزرگ مصرف، تمرکز راههای اصلی مواصلات تجاری، نیروی کار ارزان، توسعه نایافتگی و آمادگی برای پذیرش مدیریت خارجی، منطقه خاورمیانه برای آمریکا جایگزین ندارد. اگر قدرت امریکا در منطقه رو به افول است به دلیل آن است که امریکا اساسا دچار عقب افتادگی شده است .
امروزه نفوذ آمریکا در اروپا هم کاهش یافته است، رسانه های نوپدید از قدرت انحصاری رسانهای آمریکا کاسته اند و شکل گیری قدرت های نامتقارن نظامی امنیتی در منطقه ما از کارایی قدرت کلاسیک نظامی آمریکا کاسته است. جنبش های پرقدرت و فراگیر ضدآمریکایی در خاورمیانه امکان ادامه نفوذ امریکا در این منطقه را سلب کرده اند. امروز دیگر ، آمریکا نه فقط به تنهایی حتی با شکل دادن به ائتلاف های جهانی و یا منطقه ای نیز قادر به ادامه سیطره بر منطقه و جهان نیست.
دنیا تغییر کرده است. شکست جنگ سنگین علیه پابرهنگان یمن “مینیانور” ی است که اضمحلال قدرت امریکا را به تصویر کشیده است. اما عده ای نمیخواهند باور کنند. وقتی در ماجرای خاشقجی کار از دست امریکا و سعودی خارج شده و قتلی که هزاران مشابه آن در گذشته توسط اینها روی میداد بدون آنکه آب از آب تکان بخورد، به بحرانی بزرگ برای آمریکا و سعودی تبدیل می شود، این تحلیل گران باید باور کنند که کار امریکا در این منطقه تمام است..
سعدالله زارعی