روزنامه اعتماد با مجتبی ذوالنور در باره قصد وی برای ریاستش بر کمیسیون امنیت ملی مجلس مصاحبه کرده است.
بخشی از مصاحبه را می خوانید:
شما انتقاداتی به صحبتهای آقای فلاحتپیشه داشتید این انتقادات چه بود؟
اینکه آقای فلاحتپیشه گفته است حرفهای ذوالنوری واقعیت ندارد این حرف دروغی است. بنده هر چه گفتم واقعیت دارد. هستند کسانی که سال گذشته حضور داشتند. ماجرا از این قرار بودل که سال گذشته چند کاندیدا برای ریاست کمیسیون امنیت مطرح بود از جمله آقایان فلاحتپیشه، نوریان و کواکبیان. کسانی که خودشان در آن جلسه بودند و محل آن هم ضلع شمال غرب صحن (حین صحن علنی) جمع شدند و قرآن را وسط گذاشتند و دست روی قرآن گذاشتند که بر سر قرار و مداری که میگذارند متعهد باشند. برخی از این آقایان مانند آقای برومندی، گودرزی و… گفته بودند این چه بازیهایی است و اعتراض کردند و موضوع را بههم زدند تا قسم قرآن نخورند. دیروز هم به دلیل حساسیتی که نسبت به موضوع پیدا کردم به سراغ شهودی رفتم که در این جلسه حضور داشتند و موضوع را با آقای مصری و دیگرانی که بودند چک کردیم و برخی از این شهود توضیح دادند که در آن جلسه افرادی مانند برومندی و گودرزی اعتراض کردند که چرا برای مسالهای به این کوچکی باید پای قرآن وسط بیاید.
پس تا اینجا اولین نکته اول این است که من هیچ دروغی نگفتهام؛ اما مساله دیگر این است که سال گذشته یک روز من از مقابل صندلی آقای فلاحتپیشه در صحن مجلس داشتم رد میشدم و اتفاقا آقای نقویحسینی و آقای برزگر هم حضور داشتند که آقای فلاحتپیشه گفتند من شانس رایآوری دارم شما بساط من را به هم نزنید و کاندیدا نشوید که گفتم رای من از شما بیشتر است. بحث ما ادامه پیدا کرد تا اینکه رسید به اسم افراد و اسم آقای جاسمی نماینده کرمانشاه وسط آمد، آقای فلاحتپیشه گفت ما از بچگی با هم رفیق بودیم و رای او برای من است؛ من هم گفتم خیر ایشان به من رای خواهد داد در این لحظه توافق کردیم که من و آقای فلاحتپیشه همانجا بمانیم و آقای برزگر به نمایندگی از آقای فلاحتپیشه و آقای نقویحسینی به نمایندگی از طرف من بروند و همانجا در صحن از آقای جاسمی بپرسند که به چه کسی رای خواهد داد و هرچه او گفت مبنا قرار بگیرد؛ یعنی توافق کردیم اگر جاسمی گفت به آقای فلاحتپیشه رای میدهد من کاندیدا نشوم و اگر گفت به من (ذوالنوری) رای میدهد آقای فلاحتپیشه از کاندیداتوری برای ریاست کمیسیون امنیت ملی صرفنظر کند. آن روز آقای فلاحتپیشه گفت من مسلمانم، مَردم، کُردم اگر جاسمی بگوید به ذوالنوری رای میدهم سر قولم خواهم بود. آقایان برزگر و نقویحسینی رفتند که از آقای جاسمی سوال کنند اما وقتی برگشتند ما دیدیم آقای برزگر قدری پکر است و آقای نقویحسینی شاداب است پرسیدیم چه شد که گفتند جاسمی گفته است من به ذوالنوری رای خواهم داد و اگر سرم برود قولم را نمیشکنم. این تعهدی بود که میان ما صورت گرفته بود اما با وجود آنکه آقای فلاحتپیشه گفته بود من مرد هستم و کُرد و زیر قولم نمیزنم اما باز دیدیم در انتخابات کمیسیون امنیت شرکت کرد و بعد از کاندیداتوری هم رای من و آقای فلاحتپیشه مساوی شد که تکلیف را قرعهکشی مشخص کرد و قرعه به نام آقای فلاحتپیشه افتاد.
اما در این یکسال آقای فلاحتپیشه نقش فعالی در کمیسیون داشتند. شما این ارزیابی را از عملکرد کمیسیون امنیت ملی نداشتید؟
اتفاقا در این یکسالی که آقای فلاحتپیشه ریاست کمیسیون را به عهده داشت شاید یکی از بدترین دوران کارکردش را داشته است. یعنی ایشان موضعی گرفتند که برای اولینبار در تاریخ جمهوری اسلامی شورای عالی امنیت ملی برای تکذیب صحبتهای رییس کمیسیون امنیت ملی اطلاعیه صادر میکند. لذا متاسفانه این اتفاقات افتاده است و من نمیدانم چرا وقتی صحبتی از حرفهای من آمده است میگوید حرفهای ذوالنوری واقعیت ندارد. آن تعداد افرادی که شاهد این ماجرا بودند وقتی ببینند صحبتهای من که اصل واقعیت بوده است را تکذیب میکنند قادر خواهند بود شهادت بدهند و من حاضرم تکتک آنها را برای شهادت بیاورم که من صحبتهای خلاف واقعی نگفتهام. نمیدانم یک جایگاه با اهمیتی مانند کمیسیون امنیت ملی اگر عملکرد خوبی داشت مورد انتقاد رهبر معظم انقلاب قرار نمیگرفت.
مگر رهبری از کمیسیون امنیت ملی گلایه داشتند؟
شاید گلایه ایشان مشخصا به کمیسیون امنیت ملی نباشد اما آقا فرمودند امریکا چند ده طرح و قانون علیه ما تصویب کرده است اما مجلس ما در مقابل چهکار کرده است؟! من همان روز در کمیسیون امنیت هم خطاب به دوستان گفتم؛ عزیزان! اگر مقام معظم رهبری مجلس را ملامت کرده است ما در کمیسیون امنیت باعث ملامت مجلس شدیم. ما وقتی وضعیت کشاورزی در کشور مورد نقد قرار میگیرد اولین جایی که مورد توجه است کمیسیون کشاورزی است و همینطور در مسائل دیگری مانند عمران و صنایع و… اینجا هم همینطور است وقتی بحث امنیت، سیاستخارجی و… مطرح میشود این کمیسیون امنیت ملی است که مسوول است؛ یعنی اگر گلایهای در این زمینه وجود دارد این کمیسیون امنیت ملی است که عملکرد قابل قبولی نداشته است که مورد ناراحتی مقام معظم رهبری شده است. به عبارت دیگر این کمیسیون امنیت ملی است که نتوانسته از منافع ملت و کشور در مقابل هجوم دشمنان دفاع کند.
شما این انتقادات را مطرح میکنید درحالی که فقط یکسال ریاست کمیسیون امنیت ملی با آقای فلاحتپیشه بوده است و ۱۴ سال آقای بروجردی ریاست را به عهده داشت چرا این مسائل آن زمان مطرح نشد؟
نکته درستی را میگویید اما من گفتم در یکسال گذشته کمیسیون امنیت ملی یکی از بدترین کارکردها را داشته است چون برای اولینبار موضعگیری رییس آن مورد تکذیب شورای عالی امنیت ملی قرار گرفته است. این نکتهای بود که به آن اشاره کردم وگرنه کوتاهی کمیسیون به همه دوران بازمیگردد و مختص این یکسال نیست.
برنامه شما برای انتخابات هیات رییسه کمیسیون امنیت ملی چیست؟ قبلا گفته بودید که عزم جدی دارم که بیایم و حتی برخی هم میگویند لابی شما برای این انتخابات از همان زمان آخرین انتخابات هیات رییسه مجلس شروع شد و حتی در رای دادن هم گروکشی کرده بودید؟
من مطلقا در این قصه لابیگری و گروکشی نداشتم، من در بحث انتخابات هیات رییسه تکلیفمحور عمل کردم، در موضوع هیات رییسه کمیسیون هم که اگر روز یکشنبه برگزار شود و بنای ورود یا عدم ورود داشتم باز هم تکلیف و شرایط و منافع کشور را میسنجم و ورود میکنم. این را هم بگویم اگر کمیسیونی هم وجود نداشت من در انتخابات هیات رییسه همانگونه که عمل کردم عمل میکنم و در هر کمیسیونی هم که باشد به همین صورت عمل میکنم. یعنی من یک مبنا و یک اعتقاد دارم. بنده ملاکم آقای لاریجانی و آقای عارف نیست. من اعتقاد دارم جناب لاریجانی در کشور، یک جریان نیست اما آقای عارف نماینده یک جریان است. اگر ما هیات رییسه را واگذار به یک جریان بکنیم نمیتوانیم نتیجه مطلوبی انتظار داشته باشیم. در این چند سالی که آقای روحانی رییسجمهور بوده همین جریان خاص همه بدبختیهای مردم و مشکلات معیشتی را دیده است اما حاضر نشده با دولت وارد چالش شود یعنی آنجا که منافع ملت اقتضا میکند حاضر نمیشود با دولت به چالش بخورد. شما دیدید ما پنج سوال داشتیم از آقای رییسجمهور پرسیدیم و هشتماه درگیر یک ماراتن نفسگیر این سوالها بودیم؛ مشکل تحریم، قاچاق، گرانی ارز و… بودیم اما شما مشاهده کردید سر خطهای جریان اصلاحات و امید دایما مصاحبه میکردند و میگفتند کار اینها سیاسی است و حاضر نمیشدند با ما همراهی کنند.
شما ببینید طبق نظرسنجیها محبوبیت آقای روحانی به زیر ۸ درصد رسیده است و این جریان در این موضوع گیر کرده است و حاضر نیست بهای دفاعش از این دولت را بپردازد چراکه با تلاش این جریان بود که دولت کنونی سر کار آمد ولی از سوی دیگر سیاست «هویج و چماق» و «با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن» که هزینه ندهند و بعد ژست بگیرند که ما روحانی را قبول نداریم. لذا ما اگر بیاییم یک قوه را درگیر جریانی کنیم که با صداقت با مردم برخورد نمیکند و واقعا بحث سیاسیکاری را در بحث منافع ملت و کشور دخالت میدهد. اینجا ما با یک جریان سر و کار داریم. سر به تن کمیسیون نباشد اگر بخواهم برای کمیسیون وارد لابی بشوم. من تکلیف محور و بر اساس اعتقاداتم عمل میکنم و مطلقا این موضوع در انتخابات هیات رییسه مجلس دخالت نداشته است.
برای انتخابات کمیسیون امنیت ملی آیا با بروجردی ائتلاف میکنید؟
هنوز تصمیمی برای این موضوع گرفته نشده است. باید ببینیم اقتضایشرایط چگونه است.
اصلا صحبتی در این رابطه صورت گرفته است؟
صحبت خاصی که منجر به تصمیم شود هنوز نداشتیم اما باید ببینیم روز یکشنبه چه شرایطی پیش خواهد آمد.
اینکه میگویید صحبت خاصی نداشتیم یعنی طرح موضوع شده است؟
به هر حال ما عضو یک کمیسیون هستیم، نشست و برخاست داریم و رفیق هستیم. البته ما با دوستان امیدی هم رفاقت و خوشوبش داریم؛ این موضوع هم طبیعی است که ما در مسائلی با هم اختلاف داشته باشیم اما از سوی دیگر با هم تعامل و همفکری داریم و نمیتوانیم به دلیل برخی اختلافنظرها بیاییم و بر سر مشترکاتمان خدایی ناکرده بایکدیگر سر دعوا داشته باشیم. به هر حال دیدگاهها متفاوت است و این طبیعی است که بر اساس اختلافنظرها در برخی موضوعات نظرات متفاوت داشته باشیم و در برخی موضوعات با یکدیگر تعامل کنیم.