حسین دیوسالار، دکترای جامعه شناسی سیاسی و کارشناس ارشد روابط بین الملل در یادداشتی که ایرنا منتشر کرده است نوشت؛فارغ از برخی نواقص و عدم امکان الگوبرداری از برخی مؤلفههای ژاپنی، میتوان در نگاه کلی از شاخصههای بسیار قابل توجه و ارزشمند ژاپن به عنوان یک کشور آسیایی توسعه یافته بهره برداری کرد.
اخیراً دکتر روحانی رئیس جمهوری در سفر استانی به خراسان شمالی، به موضوع تلاش ژاپنیها بعد از جنگ جهانی دوم برای ایجاد آبادانی و فرایند توسعه و پیشرفت ژاپن و نحوه کار و تلاش آنان اشاره داشتند که به طور طبیعی باید به همین مقدار بسنده میکردند و امکان بررسی و موشکافی ابعاد مختلف آن در فرصت محدود در اختیار نبود و میبایست به صورت جداگانه مرود تحلیل و بررسی قرار گیرد.
این نوشتار در تلاش است، صرفاً به برخی از ابعاد این مهم به عنوان یک الگو که اتفاقاً ریشههای به مراتب قویتر و مهمتر آنان در فرهنگ اسلامی و ایرانی وجود دارد اشاره و آن را به حوزههای مختلف دیگر نیز بسط و گسترش دهد چرا که به نظر میرسد توجه به مدل برنامه ریزی و اجرایی ژاپن بر خلاف مدلهای غربی میتواند نقش مؤثر تری را در کنار ظرفیتهای فراوان کشور به عنوان حوزه آسیایی فراهم کند.
ژاپن کشوری در پایانه شرقی آسیا با مختصات و ویژگیهای خاص خود، در کنار مؤلفههای منحصر به فردی مانند قانون مداری، رعایت سلسله مراتب، سخت کوشی، اجرا بر اساس برنامه ریزی، نظم و … به عنوان کشور بزرگ صنعتی (تا سال ۲۰۱۱ دومین و پس از آن سومین کشور صنعتی و توسعه یافته جهان) و اولین کشور توسعه یافته غیر اروپایی است که همواره در داخل و خارج مورد توجه بوده و مهمتر آنکه علیرغم مشکلات و برخی آسیبها مانند تمامی فرهنگهای دیگر، توانسته در داخل بر نقاط قوت خود تمرکز یافته و آن را به سکوی پرش توسعه و پیشرفت مبدل نماید.
در بسیاری از مدلهای توسعه و پیشرفت و به طور خاص در مدرنیته غربی، مخالفان و منتقدین جدی را میتوان ملاحظه کرد که به نقد و ناکارآمدی آنان پرداخته اند اما در مورد ژاپن اتفاقاً نه تنها در داخل به موفقیت دست یافته که توانسته تصویری که از خود به دنیای خارج ارائه میکند نیز، نقدهای اندکی را به دنبال داشته باشد و علاقه مندان بیشتری را به سوی خود جلب کند که بخش مهمی از آن مدیون تلفیق نسبتاً مناسب سنت، آئین و مدرنیسم برای ایجاد الگوی خودی و بومی است.
همه اینها به معنای بی عیب و نقص بودن این فرهنگ نیست و در همه فرهنگها، دیدگاهها و مدلهای متنوع توسعه و پیشرفت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، میتوان آسیبهایی را مشاهده کرد، اما در این شیوه تمرکز بر خودباوری و شناخت ظرفیتها و اقدام بر اساس آن، گام بلندی برای دستیابی به اهداف تلقی میگردد.
سابقه توجه به ژاپن از سوی ایران و علاقه مندی دو طرف به فرهنگ و تمدن یکدیگر (سال ۲۰۱۹ نودمین سالگرد آغاز روابط رسمی و سیاسی مبتنی بر بیش از ۱۳۰۰ سال روابط فرهنگی و تاریخی بوده است) را میتوان در تاریخ گذشته به وفور مشاهده کرد که برایند کلی همه و همه نشانه توجه، احترام و علاقه به فرهنگ و تمدن ژاپن، مسیر توسعهای که طی کرده و نهایتاً امکان بهره مندی از ساز و کارها و مدلهایی است که ایجاد کرده است.
از جمله این دیدگاهها در دوره مشروطه است که طالبوف تبریزی از روشنفکران و ایدئولوگ های صدر مشروطه به منظور جلب توجه ایرانیان به اصول مشروطه، قانون اساسی ژاپن را ترجمه کرد و در احوالات آنان نوشت، علی اصغر خان اتابک و مهدی قلی خان هدایت که در دوره ناصری (۱۲۸۲) به ژاپن رفتند و یافتههای خود را منتقل کردند، روزنامههای حبل المتین و اختر که مدل ژاپنی را در زمینه تجددگرایی در ژاپن و نقش مطبوعات و آموزش و پرورش قلم زدند، دوران پهلوی و آغاز روابط سیاسی فیمابین، قبل از وقوع انقلاب و از جمله دیدگاه امام خمینی (ره) به خبرنگار ژاپنی در نوفل لوشاتو که سوال کرد در رسانهها آمده است «حضرت عالی فرموده اید ژاپن دشمن مردم ایران است» و امام (ره) پاسخ فرمودند که «چنین مطلبی مطلقاً دروغ است و مطلقاً چنین چیزی صحت ندارد و روابط ما میتواند حسنه باشد»
بر اساس احترامات متقابل و تا پس از انقلاب که مکرراً در مواضع رؤسای جمهور، رؤسا و نمایندگان مجلس و مسئولان و مدیران کشور میتوان مواضع مختلفی را در این زمینه ملاحظه کرد؛ یکی از مهمترین این دیدگاهها و مواضع را میتوان در بیانات مثبت و نگاه راهبردی به روابط ایران و ژاپن در استراتژی کلان نگاه به شرق معظم له ملاحظه کرد که در دیدار با نخست وزیر ژاپن فرمودند.
اما در ادامه نه به صورت کامل که تنها مختصری از برخی مؤلفههای مهم و تأثیر گذار این فرهنگ مورد توجه و اشاره قرار میگیرد با این تاکید که به بندهای ۱۰ گانه زیر برخی مؤلفههای دیگر را هم میتوان اشاره کرد و اینها به معنای بی عیب و نقص بودن این سیستم نیست بلکه مثالی است از غلبه دیدگاههایی که نهایتاً میتواند منتهی به توسعه، پیشرفت، آرامش و امنیت در فضاهای مختلف فرهنگی و اجتماعی گردد، همان که مد نظر مردم بوده و هست.
۱- تلفیق نسبتاً مناسب سنت و مدرنیسم
ژاپن تا حدود زیادی توانسته مدل بومی با حفظ بسیاری از سنتهای خود را برای توسعه ایجاد کند، هر چند که از گزند آسیبهای مرتبط به مدرنیته به ویژه در میان جوانان هم در امان نبوده، اما داشتهها و فرهنگ خود را نیز در این فرایند تا حدود زیادی حفظ کند.
این بدان معناست که کشورهایی با سابقه تمدنی و فرهنگ ارزشمند میتوانند بر اساس ضرورتهای روز، ظرفیتهای در اختیار و داشتههای بایسته و شایسته گذشته، مدلی را ایجاد کنند تا تسهیل کننده دستیابی به اهداف باشد که البته این مهم در مورد داشتههای فرهنگ غنی اسلامی – ایرانی، ظرفیتهای ارزشمند در اختیار کشور و مردم پرتلاش کشورمان بسیار دست یافتنی خواهد بود.
۲- توجه به نیروی انسانی به عنوان ثروت
فقر منابع طبیعی از جمله نفت و گاز، کمبود فضای جغرافیایی، زمین حاصل خیز و … ثروت عظیم اتکاء به نیروی انسانی و استفاده بهینه از ظرفیتها را برای ژاپن به دنبال داشته است که اگر این نبود شاید باید با توجه به تمامی ابعاد و مؤلفههای ثروت، آن را در ردیفهای به مراتب پایینتری از آنچه امروز قرار دارد، مییافتیم.
در واقع سرمایه گذاری بر نیروی انسانی و استفاده از توان موجود چه در حوزه اجرا و چه در حوزه تصمیم سازی، تصمیم گیری و برنامه ریزی از اهمیت فوق العاده برخوردار است.
به خاطر داشته باشیم پایان جنگ جهانی دوم برای ژاپن بسیار تلخ بود و پس از جنگی درازمدت در اقیانوس آرام، به دنبال بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی و بمبارانهای متعدد توسط بمب افکن ها در توکیو که مهمترین و عمده ترین شهرهای این کشور را به تلی از خاک و خاکستر تبدیل کرد و بسیاری از تحلیل گران را واداشت که ژاپن پس از جنگ را با عباراتی نظیر «به کلی ویران شده» توصیف کنند و به این همه اضافه کنید زلزلهها و سونامیهای وحشتناک در کوبه، فوکوشیما و … که بر این ویرانیها افزود.
اما ژاپن با یک برنامه پیگیر توسعه صنعتی و اتکاء به ظرفیت و تلاش نیروی انسانی بارها و بارها کشور را بازسازی کرد و نمونه آن هیروشیما که پس از بمباران اتمی که تنها چند ساختمان سوخته اما ایستاده در آن وجود داشت در کمتر از ۱۲ سال بهتر از گذشته ساخته و پرداخته شد.
بسیار شنیده شده که در حادثه زلزله و سونامی ۲۰۱۱ و احتمال خطرات نشت مواد رادیواکتیو و هستهای، افراد با سنین بالا برای کمک رسانی ماندند و جوان ترها با این نگاه که آینده سازان کشور هستند خارج شدند و اگر در نقل این موضوع غلو هم شده باشد، اما میتواند شاهدی بر اهمیت جایگاه منابع انسانی داشته باشد.
۳- آموزش
توجه به حوزه آموزشی و تربیتی از مهدکودک تا دانشگاه و تحصیلات تکمیلی و بهره مندی از نظام آموزشی منسجم، سخت گیرانه و البته منعطف نیز، الگوی متفاوتی از ژاپن ارائه کرده است. فارغ از برخی تعابیر بعضاً غلوآمیز، بی تردید مدل آموزشی موفقی به همراه زیرساختهای اساسی ایجاد شده، در جایی که برنامه ریزی، تصمیم گیری و خواسته معلم بر مدیر مدرسه و منطقه اولویت اول بوده و اوست که باید برای دانش آموزان تصمیم بگیرد و همه باید تابعی از او باشند و حتی بر اساس پیمایشهای انجام شده، میزان ساعت کار معلمان ژاپنی که تمام وقت به آموزش مشغول هستند، از بسیاری از کشورهای حتی صنعتی بالاتر بوده و هست.
۴- شفافیت و دسترسی به اطلاعات
نمیتوان از نظر دور داشت که مانند بسیاری از سیستمهای دولتی و حکومتی، ژاپن هم در زمینه قانون گریزی دچار آسیبهایی میتواند باشد، اما در نگاه کلی این آسیبها به حداقل رسیده و مهمترین راهکار آن هم شفاف سازی و امکان دسترسی به اطلاعات است که نتیجه آن نظارت عموم مردم بر عملکردها و اقدامات در سطوح مختلف میباشد.
۵- قانون گرایی
به تعبیر یکی از ژاپن شناسان، قانون در ژاپن در حد خدایی و اولوهیت قرار دارد و بی توجهی به آن میتواند عواقب بسیار سنگینی را به دنبال داشته باشد که کمترین آن طرد اجتماعی و حتی خودکشی است و به تعبیر ایرانیان انگشت نما شدن است و این مهم را در سطوح مختلف اجتماعی میتوان نظاره گر بود.
۶- افتخار به کار کردن و در جمع شناخته شدن
لغت «کاروشی» در زبان ژاپنی به معنای این است که فردی در اثر کار زیاد، به مرگ دچار شود و البته در ژاپن زیاد کار کردن نه به معنای صرفاً ساعت کار که سخت کار کردن افتخار است. جالبتر آنکه اگر به فردی کار کمتر نسبت به دیگر همکارانش ارجاع شود، نوعی سرخوردگی و تحقیر محسوب میشود و به هیچ عنوان مورد استقبال قرار نمیگیرد.
در همین بخش به این مهم هم اشاره کنم که بر خلاف مثلاً کشوری مانند ایران که هر فرد در بخش دولتی یا خصوصی به دنبال مدیر شدن و یا راه انداختن کسب و کار مستقل از شرکتی است که در آن حضور دارد، ژاپنیها بسیار علاقه مندند تا در قالب یک شرکت و مؤسسه تعریف شوند و در جمع آنان قرار گیرند و هر چقدر ایرانیها هوش و فعالیت فردی قویتری دارند، ژاپنیها هوش و فعالیت جمعی جدی تری را تجربه میکنند و فردگرایی مورد توجه چندانی قرار ندارد هر چند که در سالهای اخیر نادیده گرفته شدن فرد و همه چیز را با جمع و برای جمع تعریف کردن هم آسیبهایی به دنبال داشته است که مورد توجه کارشناسان برای به حداقل رساندن آسیبها قرار دارد.
۷- سلسله مراتب
سلسه مراتب، تبعیت از بالادست، توجه به فرامین و پرهیز از هر گونه اقدام فردی در تمامی بخشها اعم از دولتی و خصوصی وجود دارد و مهمتر اینکه معمولاً برای تمامی مشاغل و فعالیتها دستورالعملهای مکتوبی قرار داده شده است و هر کسی در آن جایگاه قرار میگیرد میتواند با ملاحظه آنان به راحتی مسیر تعیین شده قبلی را دنبال کند و خارج از مسئولیت مشخص و یا هر گونه ابهامی را باید با بالادست هماهنگ نماید.
۸- ثبت و ضبط موضوعات و اهمیت زمان
شاید بیش از هر مؤلفه فرهنگی دیگر از ژاپنیها توجه به زمان شنیده شده باشد که ثانیهها و دقایق در جدول برنامه ریزی و ملاقاتها لحاظ میشود و چه بسیار افرادی که برای دیدارها و ملاقاتهای یک سال آینده خود برنامه ریزی کرده اند و به دقت زمان را لحاظ میکنند.
در کنار زمان نکته فرهنگی جذاب دیگر هم ثبت و ضبط همه ملاحظات و موضوعات است و در همه سطوح و سنین، افراد دفترچههای خود را به همراه دارند و همه وقایع و برنامههای امروز و فردا و روزهای دیگر را یادداشت میکنند و یادداشت برداری به عنوان یک الگوی بسیار موفق میتواند مورد توجه قرار گیرد و فناوریهای روز و اپل و سامسونگ هم در این فرهنگ سنتی تأثیر اندکی داشته است.
۹- رفتار مدیران
در میان تمام آنچه بیان شد و مهمتر از همه آنکه تفاوت چندانی میان مدیران و غیر آنان وجود ندارد و امتیازات ویژه ای نخواهند داشت هر چند که متناسب با تخصصهای ویژه و خاص میتواند دستمزدها و حقوق تفاوت کند، اما مدیریت و مدیر بودن به معنای در اختیار داشتن امکانات خاص، رانت ویژه، تفاوت رفتاری متفاوت، کار کمتر و… نیست و همین موضوع هم موجب شده که زیردستان با ملاحظه مدیران خود، رفتاری در جهت فرهنگ سازی، پرهیز از کم کاری، عدم سو استفاده و… را در پیش بگیرند.
البته این به معنای نفی هر گونه خطا، آسیب، سو استفاده، رانت خواری و … در سطح مدیران نیست هر چند که افشای آنان خودکشیهای فراوانی را برای مدیران به دنبال داشته قبل از هرگونه رسوایی یا برخورد قضائی که باید با فرد انجام میگردید اما منظور این بند آنکه با ایجاد ساز و کارهای متناسب و البته شفافیت و نظارت، امکان این حوادث و رویدادها به حداقل کاهش یافته است
۱۰- وفای به تعهدات
تعابیر و مثلهای فراوانی را میتوان در ادبیات روز و محاورهای ایرانی پیدا کرد که نشانهای از وفای به عهد افراد است هر چند به دلیل فاصله گرفتن از بسیاری از تعالیم فرهنگ متعالی اسلامی – ایرانی، این اعتماد سازی کمرنگتر شده است.
در فرهنگ ژاپن میتوان گفت که به دلیل سیستم محافظه کارانه و ملاحظه کارانه و ضرورت روشن شدن همه ابعاد یک موضوع معمولاً حرف و تعهدی را یا نمیپذیرند و یا اگر مسئولیت و تعهدی را تأیید، تاکید و بپذیرند، حتماً به انجام میرسانند و این نگاه بسیار مهم و ارزشمندی در فرهنگ سازی از یک سو و ایجاد اعتماد از سوی دیگر توانسته فضای مطمئنتری را در فضای اجتماعی ایجاد کند.
به هر شکل همان طور که در بخشهای مختلف تاکید شد، فارغ از برخی نواقص و عدم امکان الگوبرداری از برخی مؤلفههای ژاپنی، میتوان در نگاه کلی از شاخصههای بسیار قابل توجه و ارزشمند ژاپن به عنوان یک کشور آسیایی توسعه یافته بهره برداری کرد.