افق آنلاین ، « محمدکاظم انبارلویی» در یادداشتی با تجلیل از «یحیی علوی» اسلامشناس فقید فرانسوی، نوشت:
کریستین بونو، فیلسوف، عارف و اسلامشناس فرانسوی در سن ۶۲ سالگی در ساحل عاج هنگامی که برای تبلیغ وترویج فرهنگ اهل بیت رفته بود
چشم از دنیا فروبست. او با مرگی مشکوک شهریور ماه گذشته بهدرود حیات گفت.
بونو سال ۱۹۷۵ میلادی در یک خانواده مسیحی و کاتولیک در آلمان متولد شد و تا ۱۰ سالگی در آلمان بود و سپس به استراسبورگ فرانسه رفت. یک نیروی درونی او را به آشنایی به ادیان شرقی کشاند.
همزمان با اوجگیری انقلاب اسلامی در ایران در اثر آشنایی با آثار رنهگنون، فیلسوف مسلمان فرانسوی مسلمان شد. همین کشش باعث شد او به رشته زبان و ادبیات عرب و اسلامشناسی روی آورد و در دانشگاه سوربن ضمن آشنایی با آثار هانری کربن با عرفان شیعی آشنا شود. او تحت تأثیر آثار احمد تیجانی، عارف و اسلامشناس بزرگ آفریقایی، مذهب شیعه را انتخاب کرد و خود را یحیی علوی نامید. عنوان رساله دکترای او در دانشگاه سوربن «الهیات در آثار فلسفی و عرفانی روحالله خمینی» بود که سال ۱۹۹۵ از رساله خود دفاع کرد. چهار سال بعد این اثر به عنوان پژوهش سال در ایران برگزیده شد. او برای تدوین رساله خود سال ۱۹۹۱ به ایران آمد و مدت هفت سال در جلسات درس و بحث آیتالله سیدجلال الدین آشتیانی در مشهد شرکت کرد.
همین باعث شد ۱۵ سال در مشهد اقامت کند و اثر بزرگ و به یاد ماندنی خود را در ترجمه و تفسیر قرآن به زبان فرانسه به دنیای اسلام هدیه کند. این اثر بزرگ قرآنی در سال ۲۰۰۰ میلادی در قم به همت مؤسسه فرهنگی ترجمان وحی، مرکز ترجمه قرآن مجید به زبانهای خارجی چاپ و منتشر شد.
اثر برجسته دیگر او «آیین انقلاب اسلامی»، منتخبی از آثار و بیانات امام خمینی (ره) به زبان فرانسه است که در سال ۲۰۰۳ منتشر شد. مرگ خاموش این فیلسوف و اسلامشناس بزرگ فرانسوی که ۴۰ سال معادل عمر انقلاب اسلامی، به فرهنگ و معارف اهل بیت (ع) خدمت کرد، ضایعه بزرگی برای دنیا اسلام است. یحیی علوی یکی از اعضای فعال فرانسوی مجمع جهانی اهل بیت (ع) بود که برای تبلیغ، ترویج و تکریم معارف و شعائر الهی کربلا و عاشورا و تعظیم مصائب امام حسین (ع) به کشور ساحل عاج رفته بود. یحیی علوی بدون شک یکی از مجاهدان مدافع اسلام، ولایت و انقلاب اسلامی به شمار میرفت. این کمترین با آنکه دستی در رسانه دارم، مرگ او را از طریق برنامه «عصر» آقای نادر طالب زاده از شبکه افق سیما مطلع شدم.
متأسفانه در تکریم شخصیت علمی او در حوزه و دانشگاه و معرفی آثار گرانقدر وی کار چندانی صورت نگرفته است. جاذبه دیدگاههای فلسفی و عرفانی اسلام به ویژه فیلسوفان شیعی هر متفکر و پژوهشگر را در هر نقطه جهان به طور طبیعی به سوی اسلام و فرهنگ اهل بیت (ع) میکشاند. هیچ مکتبی جز اسلام در جهان قادر نیست حقیقت هستی و فلسفه وجودی انسان را تبیین کند و تصویر درستی از سیر تاریخ داشته باشد.
همین جاذبهای که امام خمینی (ره) در نامه به گورباچف بر آن تکیه کرد. لیبرالیسم و سوسیالیسم و دیگر ایسمها و ایستهای غربی و شرقی هر کدام براساس یک دیدگاه هستی شناسانه و فلسفی استوار است. وقتی امواج این دیدگاهها به ساحل اقیانوس بیکران اندیشه فلسفی و عرفانی شیعه میرسد، از هیاهو و غرش میافتد و طالب حقیقت را تسلیم میکند. نامه امام (ره) به گورباچف گرچه مورد استقبال مقامات سیاسی و حاکمیت آن روز اتحاد جماهیر شوروی واقع نشد اما در جامعه علمی و دانشگاهی آنها اثر وجودی خود را گذاشت و نسلی از روشنفکران، فیلسوفان و جامعهشناسان روسی را تربیت کرد که سالها بعد اثر خود را در سیاست خارجی و دیدگاههای حاکمان روسیه نشان داد. الکساندردوگین و اصحاب علمی او در دانشگاه مسکو از این تیره و تبار هستند. اکنون روسیه اصرار دارد با جمهوری اسلامی روابط راهبردی داشته باشد و هزینه این رویکرد را عملا میپردازد. نظیر آن را در سوریه و دور زدن تحریمها میبینیم. ای کاش وزارت خارجه ما که این همه همت در ترمیم روابط با غرب دارد و نتیجهای هم نگرفته در شناخت روسیه جدید، چین جدید و هند جدید همت میگماشت.
اکنون هزاران اندیشمند از سراسر جهان به قم و مشهد میآیند برای کسب معارف الهی که بخشی از آنها را مجمع جهانی اهل بیت (ع) و جامعه المصطفی تحت پوشش قرار داده است. آثار وجودی اینها به زودی در تغییر رویکردهای علمی به ویژه حوزه علوم انسانی در غرب و شرق عالم را شاهد خواهیم بود. وجود نازنین شیخ احمد زکزاکی در نیجریه و مجاهدات عظیم این مرد بزرگ و پیروان او نمونهای از ظهور چنین پدیدهای در جهان است.
این جمله غلط مارکس که گفته بود: «فیلسوفان تاکنون برای تفسیر جهان آمدهاند اما من برای تغییر جهان آمدهام» قابل تأمل است. او میدانست هر «تغییری» بر یک «تفسیری» استوار است و با جاذبه مفهوم تغییر جهان سمومات تفسیر خود را پنهان میکرد. او و نسلی از فیلسوفان غرب بنا را گذاشتند به مبازره با دین و خدا و آموزههای دینی، محصول «تغییر» آنها از جهان، ظهور دو جنگ عظیم جهانی بود که میلیونها نفر را به کام مرگ برد و نسلی از حرامزادگان و حرام خوران را در رأس برخی از حکومتهای غربی گذاشت که برخی از رهبران و برگزیدگان مردم در حکومتهای آمریکایی و اروپایی این تغییر و تفسیر را نمایندگی میکنند. ترامپ مثل اعلا و اتم این دسته از رهبران غربی است.
امروز صدها متفکر غربی و شرقی در دپارتمانهای علوم انسانی، به ویژه در جامعهشناسی ،تاریخ ادیان و … حقیقت اسلام را در یافتهاند. این رشد علمی آنها را به حلقه دروس حوزههای علمیه در قم و مشهد و اصفهان کشانده است. ضعف رسانه در ایران باعث شد مردم خودمان از مشاهده این چهرههای نورانی محروم بمانند مثال زنده آن همین شخصیت عظیم علمی کریستین بونو فرانسوی، ببخشید یحیی علوی است. تکریم و تعظیم شخصیت وی و معرفی آثار او و دیدگاههای فلسفی و عرفانی او کمک میکند ما حیات فکری وی را در مجامع علمی خود تضمین کنیم. برخی در همین دانشگاههای ما هنوز مشغول تبلیغ و ترویج فلسفه غرب و علم سکولار هستند و نمیخواهند قبول کنند از ۴۰ سال پیش با پدیداری انقلاب اسلامی یک انقلابی در دیدگاههای فلسفی و نحلههای فکری اندیشمندان جهان پدید آمده و آنها را به سوی معارف اسلامی و به ویژه معارف اهل بیت (ع) میکشاند.